جایگاه زن در فرهنگ عرب جاهلی(33)
در جاهلیت پیش از اسلام در شبه جزیره عربستان ، زن در پایین ترین موقعیت و مرتبه بود ، تنزل مقام زن و قرار گرفتن او در فهرست دارای ها (مایملک ) مرد ، سراسر زندگی زنان را تحت تاثیر قرار داده بود.بزرگترین حقی را که عرب جاهلی از زن گرفته بود حق حیات وزندگی بود. در جاهلیت ولادت دختر را به فال بد می گرفتند و از تولد فرزند دختر رنج می برد ند. به نص قرآن کریم هرگاه از دختر بودن نوزاد خبردار می شدند رنگشان از شدت غضب سیاه می شد.(34)
ازدواج در جاهلیت :
وقتی انسان به نگاه عرب جاهلی ، به زن دقت کند ، می تواند حدس بزند که ازدواج در نزد آنها چه جایگاهی دارد و می فهمد که چگونه ازدواج را که از آیات خداوند است بی ارزش و دنیایی کرده اند.اهانت دیگری که در آن روزگار به مقام و حیثیت زن میشد ، ازدواج هایی بود که با اشکال گوناگون به رسمیت شناخته شده بود . در بین عرب جاهلی در چند همسری هیچ حد و مرزی نبود . گذشته از هر حق طبیعی دیگر ، از نظر نفقه نه تنها مرد عهده دار نفقه ی زنان پرشمار خود نبود که حتی از وجود آنان به شکلهای مختلفی چون وا داشتن به کارگری و در آمد زایی و در مورد کنیزان با مجبور کردن به زنا ، قرض و کرایه دادن به دیگران و ... ثروت و دارایی خود را می افزود .همچنین در جاهلیت ازدواج هایی به اشکال گوناگون رواج یافته بود که از جمله آنها :
1 . نکاح مقت : هرگاه فردی فوت می کرد ، پسر بزرگ وی همسر متوفی را (در صورتی که مادرش نبود) با انداختن پارچه ای بر وی مانند سایر اموال پدر به ارث می برد . اگر این زن زیبا بود با او ازدواج می کرد و اگر تمایلی به وی نداشت یا او را به دیگری تزویج می نمود و مهریه ی او را دریافت می کرد و یا بامانع شدن وی از ازدواج ، او را زندانی می نمود تا پس از مرگ وی وارث اموال او شود .(35)
2 . نکاح جمع : در عصر جاهلیت برخی از اعراب کنیزان را می خریدند و آنها را به زنا با افراد مختلف وادار می کردند و ثروت زیادی بدست می آوردند.(36)
3 . نکاح بدل : هر گاه مردی از زن فرد دیگری خوشش می آمد همسر خو را با همسر آن مرد عوض می کرد.(37)
4 . نکاح خدن (دوست) : در عصر جاهلیت برخی از زنان و مردان با برقرار کردن روابط پنهانی به زنا می پرداختند.
5 . نکاح شغار : یکی از انواع نکاح های عرب جاهلی آن بود که شخصی دختر یا خواهر خویش را به نکاح فرد دیگری در می آورد و به جای گرفتن مهریه با دختر یا خواهر آن فرد ازدواج می کرد.
6 . نکاح ضماء : در دوران جاهلیت بدلیل کمبود زن ، مرسوم شده بود که چند مرد با یک زن ازدواج کند گونه های زشت دیگری از ازدواج نیز در بین آنان رواج داشت که به همین اندازه بسنده می کنیم(38)
زن در قبایل غیر عربی :
قبایل غیر عربی نیز در پایمال کردن حقوق زن کمتر از اعراب جاهلی نبودند کشتن ، شکنجه ، اهانت و تضییع حقوق همه جانبه زنان در همه نقاط دنیا که نور وحی در آن نتابیده یا دست خوش تحریف شده بود همانند آنچه در عرب جاهلی بود ، بلکه حتی دردناک تر از آن هم وجود داشته است. از نظر بسیاری از قبایل ، زن حق کمترین دعوی برابری و مقاومت با همسر خویش را نداشته و ندارد و در بعضی از قبیله ها زنان حق غذا خوردن با شوهران بر سر یک سفره نداشته و شایستگی سکونت در یک منزل رانیز ندارد . در بعضی از قبیله ها زن از خوردن گوشت که خوراک لذیذی است ممنوع است. در بعضی از نقاط هندوستان آتش پرست ها پس از مرگ شوهر زندگی را برای زن روا نمی دانستند و با سپری شدن چهل روز از مرگ شوهر به رسم عزاداری زن را می کشتند و یا در آتش می سوزاندند .تا مدتها پیش برای رضایت خاطر (کالی) که یکی از خدایان هندیان است زنان حامله را سر می بریدند آن گاه خون او را به قربان گاه پاشیده و سر او را در نزد معبود خود تقدیم می کردند(39)
زن و جوامع متمدن :
محرومیت زن تنها به قبایل وحشی خلاصه نمی شد. بلکه حتی در تمدن های بزرگ نیز مشهود بود. در مصر برای زیاد شدن آب رود نیل ، دختران را به زیورآلات آراسته و در آن غرق می کردند. . در کشور های اسکاندیناوی تا سال 1392 میلادی به دختر هرگز ارث نمی دادند ، تنها در عروسی جهیزیه اندکی می دادند . در روم قدیم زن مطلقاً ارث نمی برد نه از دارایی پدر و نه شوهر و در انتخاب شوهر نیز حق رأی و اظهار نظر نداشت.
بعضی از رومیان به منظور ازدیاد نسل ، زنان خود را به دیگر دوستان قرض و کرایه می دادند در باور رومیان زن شخصیت حقوقی نداشت.
به گفته بعضی مورخان در ایران قدیم براساس اندیشه غلط (حفظ نسب خانواده و مخلوط نشدن خون خانواده با خانواده دیگر ) ازدواج با محارم را ، حتی برادر با خواهر جایز و گاهی لازم شمرده اند. زن در اروپا در حیطه ی قانونی قرار داشت که مردان را مجاز می دانستند زن خود را به دلخواه کتک بزنند و این ضرب و جرح اقدامی روشن فکرانه در جهت حمایت از زن و کاری قانونی محسوب می شد.در ایران قدیم چه در طبقه اشراف چه در طبقات پایین تر جامعه ، زن حق آزادی و اختیار و اظهار نظر نداشت و حق انتخاب شوهر هم نداشت.در آتن باستان مهد دموکراسی ، زنان و بردگان جز شهروندان به حساب نیامده و حق رای دادن و انتخابات را نداشتند. کما آنکه در برخی از کشورهای حاشیه ی خلیج فارس نیز هنوز زنان حق رأی و حق رانندگی ندارند. در اروپا عصر حاکمیت شرک ، زنانی که با بردگان ازدواج می کردند محکوم به اعدام می شدند(40)
جایگاه زن در میان زرتشتیان :
زرتشتیان ایرانی معاصر ، در رابطه با حقوق " زن " آیین نامه ای گرد آورده ،خود را بر عمل به آن ملزم می دانند که از زاویه های گوناگون به حقوق زن نگریسته است.براساس این آیین نامه ، زن در زمینه های " ازدواج و طلاق " حق رأی و اظهار نظر دارد . سرپرستی خانواده ، حق درخواست طلاق درصورت عنین بودن مرد ، قانون تک همسری و حق ما لکیت در این آیین نامه برای زن در موارد ی رعایت شده است.اما در منابع و متون قدیمی زرتشتیان ، زن جایگاه حقوقی درستی ندارد . نشانه های بدست آمده از آثار زرتشتیان قدیم نشان می دهد که در اعصار گذشته تولد پسر دلپسند تر از زادن دختر بوده است . از این رو خانواده ی زرتشتی از فروهر اشوان (روح پاک و بی آلایش ) برای تعیین جنسیت جنین و داشتن فرزند نرینه یاری می جستند و حیات اخروی نیکان را وابسته به فرزندان ذکور در خاندان می شمردند.زن دشتان ( زنی که در دوران عادت زنانگی است ) و زنی که کودک مرده به دنیا آورده باید سه روز و سه شب شست و شو شود و از نیرنگ ( ادرار گاو و خاکستر ) بنوشد تا پاک شود. و اگر زن دشتان دراین دوران به خورشید و آب و آتش نگاه می کرد گناه بود.(41)
موقعیت زن در آیین یهود :
در آیین یهود که پس از موسی (ع) دستخوش تحریف هایی شد ، آفرینش " حوّا " از دنده ی چپ آدم دانسته شده و فریب خوردن از شیطان و بیرون شدن از بهشت نیز به حوّا به عنوان زن ، نسبت داده شده.گناه و آلودگی زن بیش از مرد است و تطهیر ناپذیری او در بعضی از موارد از مطالبی است که در متون دین یهود موج می زند. یهودیان در مسائلی همچون عبادت خدا ، سعادت اخروی ، پاداش اعمال نیک و ... هرگز زن را با مرد برابر نمی دانند.در مذهب یهود ، پسران در نماز های خود چنین می خوانند " خداوندا ! تو را سپاس می کنیم که ما را کافر و زن نیا فریدی . "(42)
بخشی از آیین ها و اعتقادات یهودیان :
1 . آفرینش حوّا از دنده چپ آدم.
2 . فریب خوردن از شیطان و رانده شدن از بهشت تقصیر حوّا بوده.
3 . درایام حیض زنان به طور مطلق باید از آنان کناره گیری کرد.
4 . متفاوت بودن دوران ناپاکی زن دختر زا و پسر زا.
5 . نا برابری نذر سلامتی پسر و دختر.(43)
زن در آیین مسیحیت :
آیین مسیحیت در مورد حقوق و جایگاه فردی و اجتماعی زن ، دیدگاه ثابت و تغییر ناپذیری ارائه نکرده است. نسخه های گوناگون شناخته شده به نام " انجیل " و رساله های به جا مانده از شخصیت های برجسته و نامدار مسیحی و کشیشها و فرقه های مختلف و کاتولیک ها هر یک به سهم خود در مورد حقوق زن ، دیدگاههای متفاوتی اظهار کرده اند که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم.در رساله اول پولس رسول به افسیسان آمده :" ای زنان شوهران خود را اطاعت کنید ، چنان که خدا را اطاعت می کنید ؛ زیرا که شوهر سر زن است ؛ چنان که مسیح نیز سر کلیسا و او نجات دهنده بشر است. "پولس رسول در رساله اول خود به تیمو تائوس گوید :زن را اجازه نمی دهم که تعلیم دهد یا بر شوهرش مسلط شود ، بلکه باید در سکوت بماند. همچنین در پاسخ به سوال مسیحیان ، به مجرد ماندن و ازدواج نکردن توصیه می کنند.در مذهب کاتولیک ، تعدد زوجات ممنوع است و مهریه نیز وجود ندارد و رهایی زن و شوهر از بند ازدواج ، تنها با فوت آنها خواهد بود. بنابراین طلاق اجازه داده نمی شود ؛ مگر به شرط آنکه هیچ یک ازدواج مجدد نداشته باشند.(44)
دیدگاه فمینستی درباره حقوق زن :
فمینیسم ، واژه ای فرانسوی است که بر آنچه در قرن نوزدهم با عنوان " جنبش زنان " معروف بوده اطلاق می شود. گر چه بیش تر در گرایش های فمینیستی از برابری زن و مرد و تساوی آنان در حقوق انسانی سخن می رود اما در عمل ، سمت و سو گیری یک جانبه در دفاع از زن و زن مداری مطلبی روشن است.زیر بنای این اندیشه را حاکمیت امیال افراد ، بی نیازی از مبدأ و بی اعتقادی به معاد ، گریز از دستورات و مقررات دینی که با این اندیشه نا سازگاری دارند تشکیل می دهد.در این اندیشه هیچ کس حق ندارد بگوید خواست واقعی و مصلحت زنان غیر از آن چیزی است که خود آنان می خواهند." بنتام " یکی از طرفداران فلسفه لیبرالیستی که سعادت و خوشبختی انسانها را در سایه آزادیهای فردی می داند ، خطاب به زنان می گوید :" به طورکلی می توان گفت هیچ کس به خوبی خود شما نمیداند چه چیزی به نفع شما است."فمینیسم با توجه به مبانی حقوقی خود ، برای زن در همه زمینه های اجتماعی و فردی آزادی مطلق قائل است. تفاوتهای موجود بین زن و مرد دراین اندیشه نادیده تلقی شده است. حجاب ، خانواده و فرزند داری هر یک در این اندیشه زنجیره هایی به حساب آمده که زن را در حصار خود قرار می دهند و دست و پای او را می بندند.
برآیند اندیشه ی فمینیستی :
با قطع نظر از انتقادهای روشنی که امروزه از سوی فیلسوفان و پژوهش گران خرد ورز بر مبانی فلسفی و حقوقی فمینیسم وارد است و با چشم پوشی از اشکالات بنیادین این تفکر و ناسازگاری این پندار با دین و فطرت و ... آثار و پیامد های این اندیشه و نقش آن در تنزّل دادن مقام انسانی زن پوشیده نیست.بسیاری از کسانی که شعار آزادی زن سر می دادند ، مردان و زنانی بودن که در پی منافع و لذت های بی ارزش خود بودند و در این راه شعار فمینیسم نیز سر می دادند. بسیاری از اینان با پی بردن به نادرستی این اندیشه دریافتند که در دام سودجویان گرفتار بوده اند، در این زمینه سخن یکی از مدافعان فمینیسم جدید یاد کردنی است :" از رسوا ترین اشکال توسعه که جنبه بهره برداری دارد ، تجارت جدیدی به نام بهره برداری جنسی یا جهان گردی جنسی است ... این صنعت نخستین بار توسط بانک جهانی صندوق بین المللی پول و آژانس بین المللی آمریکا برنامه ریزی و حمایت شد. "کمی دقت در برآیند رفتار با زنان در پوشش این شعار ها به روشنی بر ملا می کند " زنان " در پرتو این اندیشه تا آنجا تنزل می کنند که در جاهلیت پیش از اسلام و یونان قدیم تا آن اندازه سقوط نکرده بودند.(45)
حقوق زن از منظر قرآن :
قرآن کریم با توجه به شرایط طبیعی و ساختار فیزیکی زن ، حقوق او را در ابعاد گوناگون در زندگی فردی اجتماعی زنده کرد. درراستای تشریع حقوق همه جانبه ی زن به پدیده دخترکشی خاتمه داد و با بیان های گوناگون ، اعراب را از این کردار زشت ناپسند برحذر داشت.قرآن کریم بر ازدواج های ضد انسانی که در میان عرب جاهلی ، قبایل وحشی ، هندیان ، یونانیان ، ایرانیان و دیگر ملتها به شدّت رونق یافته بود مهر بطلان و با دو دستور حکیمانه در برابر آن ایستاد :
1 . باز دارندگی از تعدد زوجات و محدود ساختن آن به چهار همسر آن هم با قید " بیم نداشتن از اجرای عدالت " (46)
2 . نهی از ازدواج های نا مشروع(47)
قرآن به عقاید باطل دیگری که در بین مکاتب و ادیان در مورد زنان بود نیز مهر بطلان زد که از جمله آنها :
1 . آفرینش حوّا که در بحث های قبلی جواب داده شد.
2 . بیرون رانده شدن آدم و حوّا که قرآن کریم هر دو آنان را در این امر دخیل می داند.(48)
3 . مالکیت زن ، چنان که مرد مالک مال و ثروت است.(49)
4 . هم فکری و همسانی آن دو در رشد و تعالی(50)
5 . دفاع از حریم زن دربرابر تهمت ها.(51)
6 . برابری زن و مرد در کیفر ها و نکوهش ها(52)
7 . برابری در پاداش و ثواب.(53)
به رغم آنچه علیه قرآن و اسلام تبلیغ شده و احکام قرآن درباره زن را حصاری برای او و موجب پایمال شدن حقوق او دانسته اند ، بسیاری از وجدانهای آگاه و بی غرض جهان از اندیشمندان و شهروندان عادی دریافته اند که دستورات قرآن بیش از هر نظام و مکتبی با ناموس آفرینش و طبیعت مرد و زن هماهنگی کامل دارد ، و کامل ترین و جامع ترین نظام حقوقی برای جامعه زنان تا رستاخیز خواهد بود.
نتیجه :
اگر در آیه مورد بحث دقت شود فهمیده می شود که اسلام هدف نهایی از ازدواج را " آرامش یافتن " معرفی نموده و در هیچ یک از مکاتب دیگر که از وحی دور هستند این حرف جایگاهی ندارد ، چرا که دیدگاه آنها به ازدواج ، یک دیدگاه حیوانی و صرفاً مادی است و زن را موجودی برای ارضای غریزه ی جنسی می بینند و بخاطر همین است که می گوییم ، آرامش حداقل برای زن در آن مکاتب جایگاهی ندارد. ازدواج در اسلام فقط جنبه مادی و راهی برای ارضای قوه ی شهوت نیست بلکه بستری است که هر فردی ( زن یا مرد ) در قالب آن می تواند از توانایی های دیگری در مسیر رشد و تعالی خود بهره مند گردد و به آرامش و اعتدال در زندگی دست یابد و لذا در آیه شریفه علت غائی ازدواج ، آرامش ، بیان شده نه توالد و ارضای شهوت. البته از این نکته نباید غفلت کرد که قوه ی شهوت یک عامل بسیار مهم در بقای زندگی مشترک است لذا در اسلام به ارضای قوه ی شهوت و شیوه های صحیح آن که نه مخالف تقوا و معنویت باشد و نه مخالف بهداشت روان و جسم باشد پرداخته شده ؛ چرا که عدم ارضای شهوت در زن و مرد مشکلات عدیده ای از جمله بزه های اجتماعی و ناآرامی های روانی را در پی خواهد داشت.باید توجه داشت که در اسلام ازدواج یک معامله مادی نیست بلکه وقتی در آیه خداوند متعال می فرماید هدف از ازدواج آرامش یافتن می باشد و بین دو فرد که ازدواج کرده اند موّدت و رحمت بر قرار می کند باید دنبال چیزی فراتر از یک معامله ی مادی در ازدواج بود زیرا آرامش ، موّدت و رحمت جایگاهشان در روح است لذا بعضی از مفسرین ازدواج را مبادله روح به روح دانسته اند.(54)پس ازدواج جایگاهی انسانی دارد و باید شرایط انسانی آن حفظ شود تا به یک معامله تجاری و بده و بستان مالی تبدیل نشود و می توان گفت یکی از دلایلی که در تعلیمات دینی ما تأکید شده درامر ازدواج جوانان از مهریه ها و جهیزیه های بالا خود داری کنید همین باشد چرا که باعث می شود ازدواجی که جایگاه تبادل روح به روح است مانند تبادل کالا شود.
از دیگر دلایلی که ازدواج ، جایگاهی انسانی دارد و تبادل روح به روح است ، قداستی است که خداوند متعال برای عقد ازدواج قرار داد و این در حالی است که این قداست برای هیچ یک از عقد های دیگر شمرده نشده است. این قداست از آیه بودن ازدواج قابل فهم است. و در آخر اینکه ، در آموزه های دینی ما ، ازدواج عبادتی است که به وسیله ی آن نیمی از ایمان تکمیل می شود و در لحظه ی جاری شدن خطبه ی عقد ، حاجات برآورده می شود. همه ی اینها نشان از اهمیت و جایگاه انسانی ازدواج در اسلام دارد که با انجام آن مهم ، انسان به رضایت و قرب خداوند عظیم الشان می رسد.خلاصه آنکه در نگاه اسلام ، ازدواج اولاً از آیات الهی است ثانیاً شالوده ی آن با مهر و محبت عجین است و ثالثاً هدف از ازدواج در ارضای غریزه جنسی خلاصه نمی شود بلکه هدف اصلی و نهائی آن آرامشی است که روح زن و مرد در پرتو ازدواج بدست می آورند.
پینوشتها:
1.. قاموس قرآن . ج 1 ، ص 145
2 . خواننده محترم توجه داشته باشد که کتب وجوه و نظایر برای این ریشه در قرآن کریم معانی و وجوه مختلفی را ذکر کردند مانند : الف) عبرت فَانظُر اِلی طَعامِکَ و شَرابِکَ لَم یَتَسنَّه وَ اُنظُر اِلی حِمارِکَ وَ لنَجعَلَکَ وَ آیَهُ لِلنّاس بقره/259 {وجوه القرآن تفلیسی.ص 5} ب) مائده : وآیه مِنکَ وَارزُقنا وَانتَ خَیرُ الرازِقینَ/114 {همان} ج)معجزه :ولَقَد اتینا موسی تسعَ آیاتِ بَیِناتِ اسراء/101 {معارف قرآن (راه و راهنما شنلسی).ص79} د) اسم الله اعظم : واتلُ عَلَیهم نَبأ الذی آتیَناهُ آیاتنا اعراف/175{وجوه القرآن نیشابوری.ص87} اشیاء چشم گیر: أتَبنونَ بکُلِ ربعٍ آیهً تَعبَئُون شعرا/128{شرح و تفسیر لغات قرآن.ج1.ص148} و)فرازهایی از قرآن که با نشانه های خاصی از هم تفکیک شده اند:تِلکَ آیاتُ اللهِ نَتلوها عَلَیکَ بِالحقِّ و اِنَّکِ لِمِنِ المُرسِلین بقره/252{همان.ص147}
3 . قاموس قرآن . ج.1.ص145
4 . المفردات فی غریب القرآن . ص818
5. .بقره/207
6 . المفردات فی غریب القرآن . ص 818
7 . قاموس قرآن . ج2.ص282
8 . همان
9 . التحقیق فی الکلمات القرآنیه.ج13.ص64
10 . المفردات فی غریب القرآن.ص860
11 . همان.ص347
12 . المیزان فی تفسیر القرآن.ج1.ص18
13 . تفسیر اثنی عشری.ج10.ص282
14 . تفسیر خسروی.ج6.ص444
15. تفسیر جامع.ج5.ص254
16 . تفسیر روان جاوید.ج4.ص250
17 . المیزان فی تفسیر القرآن.ج16.ص165
18. خَلقَ لَکُم دلیل علی أن النساء خلقن کخلق الدواب و النبات و غیر ذلک من المنافع،کما قال تعال:خَلَقَ لَکُم ما فِی الأضِ{البقره.29}و هذا یقتضی أن لا تکون مخلوق? للعباد? و التکلیف فتقول خلق النساء من النعم علینا و خلقهن لنا و تکلیفهن لإتمام النعم? علینا لا لتوجیه التکلیف نحوهن مثل توجیهه إلینا و ذلک من حیث النقل و الحکم و المعنی،أما النقل فهذا و غیره،وأما الحکم فلأن المرأ? لم تکلف بتکالیف کثیر? کما کلف الرجل بها،و أما المعنی فلأن المرأ? ضعیف? الخلق سخیف? فشابهت الصبی لکن الصبی، لم یکلف فکان یناسب أن توهل المرأ? للتکلیف، لکن النعم? علینا ما کانت تتم إلا بتکلیفهن لتخاف کل واحد? منهن العذاب فتنقاد للزوج و تمتنع عن المحرم ، ولولا ذلک لظهر الفساد.
19 . السارق و السارقه فاقطعوا یدیهما ... مائده/38
20 . فَاستَجابَ لَهُم رَبُّهم انَّی لا أضِیعُ عَمَلَ عامِل مِنکُم مِن ذِکَرِ أو انثی بِعضُکُم مِن ذِکرٍ أو انثی بَعضُکُم مِن بَعض آل عمران/195
21. " یا أیهَا النّاس إِنَّا خَلقناکُم مِن ذَکرٍ وَ انثی وَ جَعَلناکُم شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أکرَمَکُم عِندَ اللهِ أتقاکُم ... " حجرات/13
22. یا أیُّهَا الذیِنَ آمَنُوا کُتِبَ الصِّیامَ کَما کُتِبَ عَلَی الَذیِنَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقُون
23 . کل شکل إلی شکله ألف ، و لو کانت الزوج? من غیر جنس الزوج لتعذر التفاهم و المشارک? و لنظر کل الی الآخر علی أنه غریب و بعید عن طبعه و أخلاقه تفسیر الکاشف.ج6.ص136
24 . نساء/1
25 . زمر/6
26 . المیزان فی تفسیر القرآن.ج4.ص135
27 . سید محمد حسین مبلغ/بررسی تطبیقی زن در نگاه جاهلیت ، ادیان اسلام و فمینیسم/فصل نامه ی پژوهشهای قرآنی شماره 27
28 . تفسیر الکاشف.ج6.ص166
29 . المیزان فی تفسیر القرآن.ج16.ص166
30. جاذبه و دافعه حضرت علی علیه السلام ص68
31 . تفسیر نمونه.ج16.ص392
32 . المیزان فی تفسیر القرآن.ج16.ص167
33 . فصل نامه ی پژوهشهای قرآنی شماره 27/بررسی تطبیقی زن در نگاه جاهلیت ، ادیان اسلام و فمینیسم
34. وَ إِذا بُشِّرَ أحَدُهُم بِالأنثی ظَلَّ وَجهُهُ مُسوَدّا وَ هُوَ کَظِیم (58) یَتَواری مِنَ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أیمسِکُهُ عَلی هُونٍ أم یَدسُّهُ فِی التُّرابِ ألا ساءَ ما یَحکمُون نحل/58-59
35 . فصل نامه ی پژوهشهای قرآنی شماره 27/بررسی تطبیقی زن در نگاه جاهلیت ، ادیان ، اسلام و فمینیسم به نقل از نگرش تطبیقی زن در آئینه قرآن .ص62
36 . پیشین به نقل از مجمع البیان ذیل آیه 33 سوره نور
37 . پیشین به نقل از صدوق ، جامع الاخبار ، باب النهی عن نکاح البدل فی الزواج
38. فصل نامه ی پژوهشهای قرآنی شماره 27/بررسی تطبیقی زن در نگاه جاهلیت ، ادیان اسلام و فمینیسم
39 . پیشین
40. پیشین
41. پیشین
42 . پیشین
43 . پیشین
44 . پیشین
45 . پیشین
46 . نساء/ 3
47 . نساء/ 23
48 . اعراف/ 20-23
49 . نساء/ 32
50 . حجرات/ 18
51 . نور/5 و 23
52 . نور/ 3
53 . احزاب/ 35
54. تفسیر الکاشف ،ج6. ص136
فهرست منابع :
1.قرآن کریم
2.المیزان فی تفسیر القرآن ، سید محمد حسین طباطبایی ، 1417 ق ، قم ، دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
3.تفسیر نمونه ، ناصر مکارم شیرازی ، 1374 ش ، تهران ، دارالکتب الاسلامیه
4.تفسیر الکاشف ، محمد جواد مغنیه ، 1424 ق ، تهران ، دارلکتاب الاسلامیه
5.تفسیر روان جاوید ، محمد ثقفی تهرانی ، 1398 ق ، تهران ، انتشارات برهان
6.تفسیر خسروی ، میرزا علیرضا خسروانی ، 1390ق ، تهران ، انتشارات اسلامیه
7.تفسیر جامع ، سید محمد ابراهیم بروجردی ، 1366ق ، تهران ، انتشارات صدر
8.فصلنامه ی پژوهش های قرآنی ( جلد 27و28 ) ، 1380 ش ، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
9.معارف قرآن (جلد 4و5 ) ، محمد تقی مصباح یزدی ، 1384ش ، قم ، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
10.شرح و تفسیر لغات قرآن ، جعفرشریعتمداری ،1372 ش ، انتشارات استان قدس رضوی
11.وجوه قرآن ، ابوالفضل جیش ابن ابراهیم تفلیسی ، 1360 . بی انتشارات
12.وجوه القرآن ، ابی عبدالرحمن اسماعیل ابن احمد الصیری النیشابوری. بی تا . بی انتشارات
13.المفردات فی غریب القرآن ، حسین ابن راغب اصفهانی. بی تا . بی انتشارات
14.التحقیق فی الکلمات القرآن الکریم ، حسن مصطفوی. بی تا . بی انتشارات
15.قاموس قرآن ، سید علی اکبر قرشی. بی تا . بی انتشارات
16.جاذبه و دافعه حضرت علی علیه السلام ، مرتضی مطهری 1366 ش ، انتشارات صدرا
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.