باورهای منطقی در مورد انتخاب همسر
فرآیند انتخاب همسر برای هر فرد بالغ و مجرد، مرحله ای بسیار مهم و اغلب دشوار محسوب میشود. شاید کمتر انتخاب دیگری ممکن است تا این اندازه در طول زندگی زوجها مرکز توجه و بسیار با اهمیت تلقی گردد. اما متأسفانه در بحبوحه دروان آشنایی و نامزدی افراد جوان اغلب بی ملاحظه میشوند و مشکلات اساسی را در ازدواج نادیده میگیرند و یا این که آنها را بررسی نمیکنند.
باورهای منطقی در مورد انتخاب همسر
علاوه بر این نگرشها و عقاید خاصی در جامعهی ما رواج یافته است که موجب نا امیدی و نارضایتی در فرآیند انتخاب همسر میگردند. در این میان برخی از عقاید و باورها در فرآیند ازدواج و انتخاب همسر غیرمنطقی به نظر میرسند.
این باورها و یا عقاید غیرمنطقی زمان ازدواج و انتخاب فرد مورد نظر برای ازدواج را محدود میکنند و تلاش برای پیدا کردن فرد مناسب برای ازدواج را دچار افراط و یا تفریط میکنند.
همچنین این باورها از بررسی اندیشمندانه تواناییها و ضعفهای بین فردی و شناختن فاکتورهای قبل از ازدواج که در موفقیت ازدواج مؤثر هستند، جلوگیری کرده و مشکلات و موانع انتخاب همسر را تداوم میبخشند و گزینههای بعدی برای حل مشکلات را به حداقل میرسانند.
اگر قرار باشد فقط یک نفر نیمه گمشده شما باشد شما چطور باید او را بشناسید؟ و اساسا برای این کار چقدر وقت دارید؟ اگر نیمه گمشده ای که شما تصور می کنید از دنیا رفت یا با کسی دیگر ازدواج کرد تکلیف شما چیست؟ این عقیده دعوت به انتظار غیر فعالی است که یک ازدواج خوب را نوید میدهد. اما شاید هیچ وقت نتیجه ندهد!
باورهای غیر منطقی رایج
1 - باید با نیمه گمشده ام ازدواج کنم: شخصی که دارای این عقیده است گمان میکند که تنها یک نفر در دنیا برای ازدواج با او مناسب است. این افکار غالباً غیرمنطقی هستند، چون اگر قرار باشد فقط یک نفر نیمه گمشده شما باشد شما چطور باید او را بشناسید؟ و اساسا برای این کار چقدر وقت دارید؟ اگر نیمه گمشده ای که شما تصور می کنید از دنیا رفت یا با کسی دیگر ازدواج کرد تکلیف شما چیست؟ این عقیده دعوت به انتظار غیر فعالی است که یک ازدواج خوب را نوید میدهد. اما شاید هیچ وقت نتیجه ندهد!
2 –باید همه چیز تمام باشیم! طرفداران این اعتقاد می گویند «تا زمانی که فردی کامل برای زندگی پیدا نکنم، نباید ازدواج کنم». هیچ فردی کامل نیست و شاید برای پیدا کردن چنین فردی باید زمانی طولانی صرف شود. این افراد عقیده دارند که خودشان هم برای ازدواج باید کامل باشند: «تا زمانی که نتوانم به خودم به عنوان یک همسر اعتماد کنم، نباید ازدواج کنم». بخشی از تکامل شما و همسرتان بعد از ازدواج اتفاق می افتد. حتما شنیده اید که دین و ایمان مسلمان بعد از ازدواج کامل می شود. بنابراین سخت نگیرید و همین که شرایط لازم ازدواج را داشتید قدم پیش بگذارید.
توجه به بحث شناخت خیلی مهم است اما نه آنقدر که بخواهید زمان آشنایی و نامزدی را طولانی کنید تا به شناخت دقیق برسید. بخش مهمی از شناخت بعد از زیر یک سقف رفتن و ازدواج رسمی شما به دست می آید. پس زیاد وسواس به خرج ندهید. اگر در اصول اولیه با هم توافق دارید، همین کافیست. شناخت های بعدی را به بعد از ازدواج موکول کنید
3- باید او را کاملا بشناسم: صاحب این عقیده معتقد است: «باید مطمئن شوم که ازدواج با این فرد من را خوشبخت می کند.» توجه به بحث شناخت خیلی مهم است اما نه آنقدر که بخواهید زمان آشنایی و نامزدی را طولانی کنید تا به شناخت دقیق برسید. بخش مهمی از شناخت بعد از زیر یک سقف رفتن و ازدواج رسمی شما به دست می آید. پس زیاد وسواس به خرج ندهید. اگر در اصول اولیه با هم توافق دارید، همین کافیست. شناخت های بعدی را به بعد از ازدواج موکول کنید.
4- عشق کافی است: بارهای گفته ایم که فقط عشق برای خوشبختی کافی نیست. اگر عشق به عنوان تنها معیار در نظر گرفته شود، سایر تواناییهای اساسی فردی و بین فردی از نظر دور خواهد ماند. شما نیاز به کسی دارید که همچنان که دوستش دارید، بتوانید اخلاق ها، خصوصیات فردی و خانوادگی و اجتماعی او را بپذیرید و هم شان یکدیگر باشید.
5- عشق در اولین نگاه به وجود می آید: حتما از بزرگترهایتان شنیده اید که عشق در طول زندگی به وجود می آید. عقیده داشتن به این که عشق خودش می آید و نمی توان جلوی آن ایستاد، تصوری است که باعث می شود شما به هر رابطه احساسی به طور جدی نگاه کنید و فکر کنید این رابطه باید به ازدواج ختم شود. شما برای عاشق شدن شاید به یک نگاه نیاز داشته باشید اما برای تداوم این عشق به معیارهای عقلانی تری نیاز است.
تبیان
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.