احکام«بادا بادا مبارک بادا»
«النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی »
شاید برای جوانان ایرانی بخصوص آرزومندان ازدواج و فینالیست های نشستن سر سفره عقد، هیچ روایتی جذاب تر و شیرین تر از همین روایت نبوی نباشد.
روایتی که اگر هزاران بار شنیده باشی باز برایت شیرین است و با هر بار شنیدن آن، چند گیگابایت عکس و تصویر و فیلم و تخیل و توهم در چند ثانیه به ذهن انسان هجوم می آورد و تصویرگنگی از سفره عقد و نشستن مقابل آینه شمعدان و بوی تند مواد آرایشی و صدای ساییده شدن کله قند و تکرار پشت سر هم فلاش دوربین ها و نیش و کنایه های خاله زنک های دور سفره و...
آهای با شما هستم! خواننده محترم! جوان عزیز! به قول ناظم دوران ابتدایی ما، چرا نیشت باز شده؟!(با عرض پوزش شدید بابت این نقل قول) از دنیای تخیل و توهم بیا بیرون ! اگر بنا باشد هرکس چند کلمه در این خصوص صحبت کرد شما این قدر سریع وارد عالم خیالات شوید که دیگر زندگی نمی توانید بکنید! به قول عوام «خدا به سر شاهد است» این مسائل فقط به درد همان فیلم و سریال های آبکی تلویزیون می خورد و خیال پردازی های دوران نوجوانی. و الا کسانی که همین داستان را تجربه کرده اند و به اصطلاح این شتر در خانه شان خوابیده، می دانند که وقت خوانده شدن این حدیث و دغدغه و دلهره وجود انسان را گرفته که اصلاً نمی فهمد عاقد چی گفت!
به هر حال جدای از این مسائل به یقین ازدواج سنت پیامبر اسلام و یکی از با ارزش ترین رفتارهای انسانی است که ضامن سلامت فرد و جامعه و زمینه ایجاد سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت خواهد بود.
اما در عین حال نباید از یاد برد که توجه و دقت در نکات متعدد شرعی و فقهی این مساله بسیار مهم و شرط نتیجه گیری مطلوب در این مسیر است و بی توجهی در این زمینه می تواند خطرات و ضررهای جبران ناپذیری را داشته باشد!
سنت یا فریضه
اولین و مهم ترین مسأله شرعی در مورد ازدواج حقیقتی است که متأسفانه چندان به آن توجه لازم نمی شود و آن تفاوت حکم ازدواج در افراد مختلف است.
در تعابیر فقهی به کارهای مستحب «سنت» گفته می شود و به کارهای واجب «فرض» یا «فریضه». در مورد ازدواج هم همواره بر محتسب بودن آن تأکید می شود و معمولاً تعبیر«سنت ازدواج» در مورد آن به کار می رود. درحالی که این وضعیت عادی و طبیعی ازدواج است که به خودی خود کاری مستحب شمرده می شود. اما همین امر مستحب برای برخی از افراد تبدیل به تکلیف واجب و ضروری می گردد.
طبق نظر همه مراجع تقلید اگر کسی بواسطه ازدواج نکردن مبتلا به گناه و معصیت شود بر او واجب است که ازدواج کند. در نتیجه اگر واقع بین باشیم باید بگوییم کم نیستند جوان هایی که ازدواج کردن برای آن ها تکلیفی است واجب، هر چند شرایط ایده ال و متعارف ازدواج برای آن ها فراهم نباشد. در واقع اگر مثلاً جوانی خدای نکرده مبتلا به گناه خود ارضایی است و توان ترک این گناه را هم ندارد، ازدواج کردن برایش واجب است و باید به هر قیمتی شده زمینه ازدواج را فراهم کند و همان گونه که برای ثبت نام در کلاس ورزشی یا تقویتی و یا خرید گوشی موبایل جدید و جدیدترین مد کفش و لباس، آویزان پدر و مادر می شود و بالا خره به خواسته خود می رسد، در این تکلیف واجب و ضروری هم باید از همان فوت و فن ها بهره ببرد و به مقصود برسد.
برهمین اساس والدینی هم که از برخی مشکلات فرزندان شان مطلعند، اما زمینه ازدواج آن ها را فراهم نمی آورند به نوعی زمینه ساز گناه و مانع انجام یک تکلیف واجب به حساب می آیند. همانند آن که نگذارند فرزند شان نماز واجبش را بخواند.
ازدواج های حرام
در کنار مسأله وجوب ازدواج بحث حرمت ازدواج هم مطرح است. یعنی بعضی از ازدواج ها حرام محسوب می شوند.
البته چنان که می دانید ازدواج در اسلام نوعی«عقد» به حساب می آیدو در عقود اسلامی به جزدرچند مورد نادر،حرام بودن، به معنی صحیح نبودن است. در واقع وقتی گفته می شود ازدواج با محارم حرام است یعنی اگر کسی صیغه ازدواج را برای چنین موردی بخواند نتیجه ای ندارد و عقد صحیح شکل نمی گیرد، نه این که به صرف خواندن صیغه انسان مرتکب گناه شده باشد. البته موارد حرمت ازدواج منحصر در همین مورد محرومیت نیست.بلکه موارد دیگری هم هست که به آن ها اشاره می کنیم. اما در همین مورد محرومیت هم مواردی وجود دارد که چندان مورد توجه قرار نمی گیرد. مانند مسأله محرومیت ناشی از شیر خوردن یا همان «رضاع» ...کم نیستند افرادی که به دلایل مختلف در کودکی از فردی غیر مادر خود شیر خورده اند که معمولاً این امر توسط بستگان نزدیک انجام می شود. یعنی خاله یا عمه نوزاد مدتی به او شیر می دهند. در این موارد اگر شرایط و ضوابط معین در کیفیت و کمیت شیر دهی که در فقه گفته شده حاصل شود، این خاله و عمه حکم مادر رضاعی کودک را پیدا می کنند و فرزندان آن ها به این کودک محرم می شوند و این کودک هم به شوهر آن زن. البته مسأله محرمیت ناشی از شیردهی جزئیات و ظرافت های دقیقی دارد که باید در موارد مختلف با توجه به این نکات حکم صادر کرد. اما به طور کلی باید گفت متأسفانه کم نیستند افرادی که به واسطه شیر خوردن با افراد مختلف محرمیت پیدا می کنند،ولی خودشان از این امر مطلع نیستد.
محرمیت های مصلحتی
یکی دیگر از موارد ابتلا در همین زمینه، محرمیت های مصلحتی است که آن هم در برخی مناطق و نزد برخی از خانواده ها رواج دارد. مثلاً دیده می شود که برای حل مشکل محرمیّت در روابط خانوادگی صیغه چند ساعته ای بین مثلا پدر بزرگ داماد با خواهر کوچک عروس می خوانند تا این خواهرکوچک با داماد خانواده محرم شود. غافل از آن که با این صیغه خواندن افراد دیگر هم به این دختر محرم می شوند و ممکن است در آینده و در مساله ازدواج های ده ها سال بعد، این جزئیات مورد توجه قرار نگیرد.
پیشنهاد ما در این گونه موارد و همچنین در موارد شیردادن به نوزاد آن است که قبل از انجام هر کاری حتماً به یک روحانی مطلع یا یک کارشناس خبره در مورد این مسائل مراجعه شود و جزئیات و نتایج این تصمیم ها به طور دقیق و موردی معین شود. البته این نکته هم قابل ذکر است که اگر در مواردی مثلاً دو نوزاد از یک زن شیر خورده اند، اما نمی دانند این شیر خوردن به حد نصاب محرمیت رسیده و نمی توانند با هم ازدواج کنند یا نه، اصل بر عدم محرمیّت است. هر چند برخی از مراجع در این مورد احتیاط هایی را ذکر فرموده اند.
نکبت های گناه
یکی دیگر از موارد حرمت ازدواج که بسیاری از آن غافلند، نتایج منفی عفت است که باعث حرام شدن برخی حلال ها می شود. به عنوان مثال اگر خدای نکرده دو نفر مرد آلوده به گناه زشت همجنس بازی یا لواط شوند، در برخی از مورد از امکان ازدواج با مادر یا خواهر طرف مقابل محروم می شوند و تا ابد ازدواج برای آن ها حرام خواهد بود. البته این مسأله هم جزئیات و شروطی دارد که در نتیجه حکم تأثیر گذار است. اما به هر حال باید دانست که نکبت و پلیدی این قبیل گناهان نه تنها روح انسان را به آلودگی می کشاند و سعادت ابدی او را به مخاطره می اندازد، بلکه زندگی دنیایی او را هم دستخوش مشکلات و محرومیت هایی اینچنین می کند. نمونه دیگر از همین موارد آن است که بین یک مرد و یک زن شوهر دار نعوذ بالله رابطه جنسی برقرار شود که طبق نظر بسیاری از مراجع این دو فرد تا ابد به هم حرام خواهند بود و حتی اگر آن زن از شوهر خود طلاق هم بگیرد باز هم نمی تواند با این مرد ازدواج کند. البته این مورد اخیر تنها مربوط به گناه و آلودگی به فحشا نیست بلکه در مواردی دیده شده که مثلاً زنی از شوهر خود طلاق می گیرد، اما به دلیل ناآگاهی از شروط دقیق طلاق، صیغه طلاق بین آن ها به درستی اجرا نمی شود و بعد این زن به خیال مطلقه بودن با مرد دیگری ازدواج می کند و... حتی در این موارد هم اگر اشکال در صیغه طلاق آشکار شود و معلوم شود این زن هنوز در عقد شوهر قبلی است، طبق برخی نظرات این زن با مرد دوم تا ابد امکان ازدواج ندارد.
حالا ببینید ناآگاهی از برخی احکام شرعی چه مشکلات و دردسرهای غیر قابل جبرانی را برای افراد ایجاد می نماید.
فقهای فقه نخوانده
از یکی از آسیب های جدی در مورد بحث ازدواج که البته ناشی ازنقص معرفتی ما در مبانی دینی است، داخل کردن تمایلات شخصی و دیدگاهای فردی در این زمینه است.
مثلاً بسیار دیده می شود که پسران و دختران جوان بعد از اقدام به دوستی و رفاقت هایی که در گذشته نامشروع بودن آن ها را توضیح دادیم و بعد از ایجاد تعلق خاطر شدید، برای حل مشکلات گوناگون ناشی از این روابط دست به تفسیر و تأویل دستورات دینی می زنند و فقه نخوانده در جایگاه فقها می نشینند.
به عنوان مثال پیش خودشان تحلیل می کنند که آنچه در دین مورد مذمت قرار گرفته و به شدت از آن نهی شده فحشا و بی بند و باری جنسی و گناه است. ولی رابطه ما پاک و آسمانی است و مقصدمان هم ازدواج است در نتیجه ما درحقیقت زن و شوهر هستیم و یقیناً خدا خودش از نیت قلبی ما خبر دارد ...بعضی ها هم که قدری زرنگ تر هستند می گویند«اصل خودمان صیغه محرمیت را به شکل فارسی یا حتی عربی می خوانیم تا هیچ مشکلی وجود نداشته باشد.»
جالب این که همین دوستان که در این موارد به راحتی قوانین شرعی را به نفع هوا و هوس خود تاویل می برند و تغییر می دهند در دیگر مسائل زندگی خود به هیچ وجه دست به چنین کاری نمی زنند و در آن مسائل ملاک و معیار برایشان قانون است و بسیار هم جدی است. مثلاً هیچ وقت نمی گویند اگر دفترچه انتخاب رشته را به اشتباه پر کردیم می رویم برای مسؤلین توضیح می دهیم و به حضرت عباس قسم می خوریم که منظورمان چیز دیگری بود!؟ یا اگر روز کنکور قدری دیرتر رسیدیم سر جلسه و درها بسته بود میگوییم قانون را نادیده بگیرند چون ما دیشب کار واجب داشتیم و دیر خوابیدیم...
شریعت بی دیوار!؟
این افراد نه تنها دیواری کوتاه تر از دیوار شرع گیر نمی آورند، بلکه در مرام آن ها اصلاً دین و شریعت هیچ دیواری ندارد و هر کجا لازم بود می توان از مرزهای آن عبور کرد و با خدا روی حساب پسر خالگی طی کرد! در حالی که جدی ترین و محکم ترین حدود و قوانین و حساب و کتاب ها مربوط به دین و شریعت است و هر چند قوانین دینی، خشک و غیرقابل انعطاف و جامد نیستند، اما در عین حال جدی و محکم و بسیار با اهمیت تر از سایر قوانین هستند و حتی تساهل و سهل گیری های آن هم تحت ضابطه و قائده است و هر کس نمی تواند بنا بر خواست و سلیقه شخصی و فردی آن را تغیر دهد.
با توجه به این نکات که ذکرش قدری لازم بود، باید خدمت همه دوستان عرض کنیم که این گونه رفتار ها خودسرانه و از سر هوی و هوس در اکثر موارد رفتارهای کامل اشتباه و جاهلانه است که گناه و آلودگی و حسرت و ندامتی طولانی را به دنبال دارد و تبعات منفی آن گاهی تا آخر عمر دامن گیر انسان باقی می ماند. پس در هر حال و در هر موقعیت هم نباید دست به تفسیر و تاویل شخصی قوانین دینی زد و حتماً ضرورتاً باید قبل از هر اقدام عملی در امور درگیر با شریعت، با یک کارشناس خبره دینی مشورت نمود.
یک عقد با دو مدل
در مورد خواندن صیغه عقد و محرمیت و دوستی و...باید بگوییم اصولاً در اسلام یک نوع عقد ازدواج بیش تر وجود ندارد و شروط و مقررات مشخصی هم برای آن تدوین شده است. البته این عقد دو مدل،دارد یعنی اگر این ازداواج محدود و مقید به زمان خاصی نباشد، به عنوان «عقد دائم» شناخته می شود و اگر محدود به زمان معینی باشد«عقد موقت » یا «متعه» یا به تعیبر عرفی «صیغه» خوانده می شود که البته قوانین داخلی ازدواج موقت با دائم قدری متفاوت خواهد بود. اما ماهیت اصلی ازدواج و شرایط صحت عقد موقت فرقی با عقد دائم ندارد. در نتیجه در اسلام هیچ مورد دیگری که عامل ایجاد محرمیت و جواز روابط دوستانه شود مانند صیغه خواهر برادری، صیغه دوستی یا محرومیت و...وجود ندارد. حتی عقدهایی که به جهت ایجاد محرومیت های خاص و مصلحتی خوانده می شود(مانند مواردی که قبلاً اشاره کردیم) هر چند به عنوان صیغه محرومیت معرفی می شود، اما در واقع یک ازدواج کامل است و باید همه قیود و شروط عقد نکاح در آن مراعات شود،هر چند بین داماد و عروس 80 سال اختلاف سن باشد و مدت ازدواج هم نیم ساعت.
خودت و خودش!
اما سؤال مهم و در برخی موارد حیاتی این است که در هر حال آیا پسر و دختری خود می توانند صیغه عقد ازدواج موقت یا دائم را خودشان برای خود بخوانند یا خیر؟
در پاسخ فارغ از همه نکات توصیه ای و اخلاقی و اجتماعی این مسأله که فعلاً با آن کاری نداریم باید گفت بله. چون ازدواج یک عقد و معامله طرفینی است که دو طرف آن هم زن و شوهر هستند و می توانند این معامله را بدون وساطت هیچ فرد دیگری انجام دهند و به اصطلاح برای اجرای عقد خودشان وکیل نگیرند. اما به شرطی که سایر شروط را به درستی رعایت بکنند: در واقع اجرای یک عقد صحیح داری شروط و ضوابطی است که بدون ملاحظه آن ها عقد ازدواج صحیح نخواهد بود.
نخست آن که باید صیغه عقد به شکل عربی صحیح خوانده شود یعنی دختر بتواند صیغه «ایجاد» را درست بخواند و پسر هم قبول کند یا این که پسر وکیل دختر شود در خواندن صیغه ایجاب و از طرف خودش هم صیغه قبول را بگوید. اما اگر صیغه را درستی بلد نیستند یا نمی توانند به عربی صحیح بخوانند، در بین مراجع اختلاف نظر وجود دارد برخی فرموده اند که احتیاطاً باید برای اجرای صیغه وکیل بگیرند و اگر وکیل پیدا نشد خودشان می توانند صیغه را به فارسی یا هر زبان دیگر بخوانند. ولی بعضی دیگر از مراجع وکیل گرفتن را لازم ندانسته اند و فرموده اند اگر نمی توانند به عربی بخوانند می شود همان صیغه را به فارسی بگویند.
اما نکته مهم آن است که ترجمه فارسی باید به گونه ای باشد که معنای دقیق صیغه عربی را منعکس کند و به اصطلاح ترجمه درستی از «زوجت» و«قبلت» باشد.
بی اجازه؟!
اما مهمترین شرط صحت عقد برای افراد بخصوص جوانان مسأله اجازه پدردختراست که اگر آن نباشد، حتی اگرصد بار صیغه را به عربی آن هم با لهجه های گوناگون بخوانید باز این وصلت سر نمی گیرد. در حقیقت عقد ازدواج از هر نوع و با هر هدف و انگیزه ای که باشد حتماً و ضرورتاً باید تکلیفش با این شرط روشن باشد. در نتیجه در این مورد هر کس باید به نظر خاص مرجع خود رجوع کند به این شرط که اولاً اختلافی هم بین نظر مرجع پسر و دختر نباشد و ثانیاً در اصل انتخاب مرجع خود مسیر اشتباهی را طی نکرده باشند.
بی اجازه، بشرطها و شروطها
لازم به ذکر است که همه آن چه در مورد اجازه پدر یا جد پدری ذکر شد درفرضی است که دختر پدر یا پدر بزرگ پدری داشته باشد، و الا اجازه مادر یا برادر یا عمو یا هر فرد دیگر در صحت شرعی عقد دخالتی ندارد. البته به شرطی که دختر از نظر سن و فهم و درک به حدی
رسیده باشد که مصلحت خود را تشخیص بدهد و به اصطلاح فقهی «رشیده» باشد.
نکته بعدی آن که لزوم اجازه پدر یا جد پدری تنها در مورد دختران دوشیزه و به اصطلاح «باکره» است و الا دختری که قبلا ازدواج کرده و باکره محسوب نمی شود، دیگر نیاز به اجازه گرفتن ندارد به شرطی که رشیده باشد.
همچنین در مورد ماهیت باکره بودن و این که اگر فردی با گناه یا در حادثه ای بکارت خود را از دست داده یا اصولاً بکارت نداشته، باز هم نیازمند اجازه پدر هست یا خیر، نیز در بین مراجع اختلاف نظرهایی وجود دارد که دقت در آن موارد لازم به نظر می رسد.
منبع : نشریه دیدار آشنا شماره 125
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.