سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
شور جوانی، عشق جوانی،جوان و جوانی, جوان و مساله ازدواج
 
 
چون حدیثى را شنیدید آن را فهم و رعایت کنید ، نه بشنوید و روایت کنید که راویان علم بسیارند و به کاربندان آن اندک در شمار . [نهج البلاغه] 
»» خواستگاری قرآنی

خواستگاری قرآنی

روزها و شبها از پی هم می گذشتند و مرد جوان همچنان آواره کوه و بیابان بود.
پس از چند روز آوارگی اینک به صحرای سینا رسیده بود و خدا می دانست در آن سوی صحرا چه سرنوشتی در انتظار او بود.
اندک اندک دورنمای شهری در افق پدیدار شد: مدین؛ جایی که اعراب کنعانی در آنجا سکنی گزیده بودند.
در حومه شهر چاه آبی خوش گوار یافت که شبانان دسته دسته گله های خود را بدانجا می آوردند وآب می نوشانیدند.
اندکی آنسوی تر درست پشت سر آنها دو بانوی باوقار را دید که تلاش می کردند دام خود را از آب بازدارند.
جلوتر رفت و پرسید:
- کار شما چیست؟ چرا همچون دیگران چهارپایان خود را آب نمی دهید؟
- منتظریم تاشبانها همگی از اطراف آن چاه پراکنده شوند.(قصص/23)
و پیش از آنکه سوال دیگری رد و بدل شود که چرا پدرشان آنها را بهر این کار فرستاده ادامه دادند: پدر ما پیری شکسته و سالخورده است.
شعیب نیز که علاقه صفورا به موسی را در برق چشمانش خوانده بود، از این پیشنهاد استقبال کرد اما باید راهی می یافت تا بدان وسیله هم خواسته راستین دخترش را بر کرسی اجابت نشاند و هم حریم خانه اش را از وجود نامحرمی هر جند مطمئن و پاک دامن حفظ کند.
- اگر مایلید این کار را به من بسپارید، هم اینک این زبان بسته ها را آب خواهم داد.
این را گفت و نزد شبانها رفت و عتاب آلوده فریاد برآورد:
- شما چگونه مردمانی هستید که به غیر خود نمی اندیشید؟اجازه دهید نوبت به دیگران هم برسد!
- بسم الله! این شما و این هم دلو آب
گویی آنها گمان می کردند جوان به تنهایی از پس این دلو سنگین بر نخواهد آمد اما این بار نیز مثل همیشه عنایت پرودگار با اقبال بلند او یار بود که توانست دلوی را که ده مرد تنومند به زحمت آن را از دل چاه بیرون می کشیدند به تنهایی بالا آورد.
با همان یک دلو تمامی گوسفندان را سیراب کرد و آنگاه رو به سوی درختی نهاد تا اندکی در سایه سار آن بیاساید.
اما خستگی راه که اینک با گرسنگی دوچندان شده بود هر گونه آسایشی را از وی دریغ می کرد.
به خدایش توکل کرد و گفت:
- بار الها! هر خیر و نیکی بر من فرو فرستی! سخت بدان نیازمندم.(همان/24)
دختران شعیب آن روز زودتر از همیشه به خانه بازگشتند و حال آنکه در تمام طول راه، اندیشه این جوان ناآشنا و امداد کریمانه اش لحظه ای از خاطر شان دور نمی شد. مدام از خود می پرسیدند:
براستی او که بود؟
چقدر با دیگران فرق داشت؟
رعنایی قامت را با عفت و نجابت آراسته بود.
ساعتی بعد، شعیب که انتظار بازگشت زود هنگام دخترانش را نداشت متحیرانه پرسید: نور چشمان پدر! چگونه است که امروز زودتر از همیشه رو به سوی خانه آورده اید؟
دختر بزرگتر، صفورا، ماجرای برخورد جوانمردانه موسی را برای پدر باز گفت.
با شنیدن این اوصاف، گویی حرارت اشتیاق در وجود شعیب بالا گرفت.
- صفورا دخترم! این جوان را که گفتی اکنون کجاست؟
- در همان نزدیکی، در سایه سار درختی آرمیده است.- شتابان نزد او برو و او را نزد من بخوان و اگر دلیل خواست بگو پدرم مشتاق است تا مزد سقایتی که کرده ای به تو باز پس دهد.
دخترک اگر تا کنون تردیدی هم داشت این بار دیگر یقین کرد که این جوان مرد ایده آل رویاهای اوست.
دخترک در حالیکه با حیا و آزرم راه می رفت نزد موسی آمد و او را نزد پدر فراخواند.(همان/25)
موسی که این را عنایتی از جانب پروردگار خود می دانست دعوت شعیب را اجابت کرد و همراه دختر روانه شد.
در میانه راه هر از چندگاه، بادی سخت فرو می وزید و گوشه ای از دامن بلند دختر را به این سو و آن سو می کشانید.
موسی که تماشای این منظره برایش سخت گران بود، صدا زد:
اندکی صبرکن، بگذار من از پیش تو حرکت کنم و تو از پس من بیا! آنگاه که به دوراهی رسیدم، با پرتاب سنگریزه ای، راه خانه را به من نشان ده.
دخترک اگر تا کنون تردیدی هم داشت این بار دیگر یقین کرد که این جوان مرد ایده آل رویاهای اوست.
با این همه، هرگز اجازه نداد که علاقه قلبی او از باطنش به ظاهر و از دلش بر زبان جاری شود و در عوض آرزو می کرد خداوند، خواسته قلبی اش را جامه عمل پوشاند.
و از آنجا که سنت دیرینه خداوند است که هر گاه کسی صادقانه بر او تکیه و اعتماد ورزد او نیز یاریش می کند، اکنون آرام آرام مقدمات وصلت نا خودآگاه فراهم می آمد و حجب و حیای دختر، و پاکدامنی پسر، به ثمر می نشست.
شعیب نبی با شنیدن قصه زندگی موسی فرمود:
بیمناک مباش که (با آمدن به این شهر) از قوم ستمگر نجات یافتی.(قصص/25)دختر که علاقه به موسی در دلش جوانه زده بود به محضر پدر پیر خود عرضه داشت:
پدر جان! او را به خدمت بگیر!چه آنکه شایسته ترین فرد برای استخدام، کسی است که قوی پنجه و امانتدار باشد(همان/26)
شعیب نیز که علاقه صفورا به موسی را در برق چشمانش خوانده بود، از این پیشنهاد استقبال کرد اما باید راهی می یافت تا بدان وسیله هم خواسته راستین دخترش را بر کرسی اجابت نشاند و هم حریم خانه اش را از وجود نامحرمی هر چند مطمئن و پاک دامن حفظ کند.
از این رو خود از جانب دختر به خواستگاری از جوان مبادرت ورزید.
- مایلم تا از این هر دو دختر، یکی را به نکاح تو در آورم مشروط به اینکه هشت سال(به عنوان مهریه) برای من کار کنی و اگر ان را به ده سال کامل کنی تصمیم با توست و من میل ندارم کاری سنگین بر دوش تو بگذارم؛ و اگر خدا بخواهد مرا از نیکوکاران خواهی یافت(همان/27)
موسی که عفت و پاکدامنی دختر را پیشتر دیده بود، اینک از حسن رفتار پدر و اصالت خانودگی دختر مطمئن شد و در پاسخ گفت:
این پیمان میان ما دو تن جاری باشد، و البته هر کدام از این دو مدت راکه به پایان رسانم ستم و تحمیلی بر من نخواهد بود و خدا گواه است بر انچه می گوییم.(همان/28)
و این چنین بود که حق تعالی سرنوشت دختری عفیف را با حیات ثمر بخش پیامبری اولوالعزم گره زد.
منبع:گروه دین تبیان



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد ( سه شنبه 90/12/9 :: ساعت 10:32 صبح )

»» نکته ای که پیش از ازدواج باید بدانید

نکته ای که پیش از ازدواج باید بدانید

"ازدواج یک نـهاد فـوق الـعـاده اســت، امـا آیا کسی دوست دارد کـه در یـک نـهـاد قــرار بگیرد؟" ازدواج یکی از مـهمترین صمیماتی است که شما در زندگی خـود می گیرید. من و هـمسرم 28 سـال پیش با هـم ازدواج کـردیــم. در آن زمان خیلی از چیزهایی را که الآن می دانیم را نمی دانستیم و
مـطمئن هسـتم کـه تـعداد زیـادی از افراد نیز هستند که از همان موارد مشابه اطلاع کافی ندارند. خداوند به من کمک کرد تا بتوانم 12 نمونه از بینش هایی را که قبل از ازدواج طرفین رابطه باید نسبت به آن آگاهی داشته باشند را در این قسمت برای شما تشریح می کنم.
----------------------
1- ازدواج از سوی خدا برنامه ریزی و طراحی می شود. به همین دلیل در این امر خیر باید به دنبال رهنمود های خداوند باشیم. اغلب اوقات ما کاری را انجام می دهیم که دیده ایم دیگران انجام می دهند. افراد مختلف ایده های متفاوتی نسبت به ازدواج دارند، اما نمی توانیم نظر همه افراد را در مورد ازدواج بدانیم و در عین حال باید به خاطر داشته باشیم که چیزی که در مورد یک زندگی مشترک کار می کند، ممکن است در مورد سایر زندگی های مشترک درست از آب در نیاید. بنابراین به حرف چه کسی باید گوش کنید؟ خوشحالم که این سؤال برای شما پیش آمد. به عقیده من باید مطالعه خود را زیاد کرده و در برخی مواقع به کتب مذهبی نیز مراجعه کنید. از جمله کتاب های مفید در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره کرد: "پیش از اینکه بله بگویید" نویسنده نورمن رایت، "خیلی زود، خیلی صمیمی" نویسنده جیم تالی.
2- به نظر من بهتر است پیش از ازدواج چند جلسه مشاوره خانوادگی را طی کنید. مراکز مشاوره ای وجود دارند که می توانند به شما کمک کنند تا در وهله اول خودتان را بهتر بشناسید و سپس ببینید چه کسی می تواند شریک مناسبی برای زندگی با شما باشد. سوابق خانوادگی، خصوصیات اخلاقی، و سایر جنبه های زندگی توسط مشاور تحلیل و بررسی می شود. یک سری سؤال های از پیش تعیین شده در داخل یک پرسشنامه تهیه و تدوین شده اند و پر کردن آن می تواند کار جالب و سرگرم کننده ای باشد.
3- زمانی که تازه وارد زندگی زناشویی می شوید، شور و هیجان بسیار زیادی از قبل از عروسی تا ماه عسل وجود دارد. به مرور زمان همه شور و هیجان ها آرام می گیرد و شما آهنگ زندگی جدید خود را احساس می کنید. در این زمان ناگهان نگاهی به شریک زندگی خود می اندازید و از خودتان سؤال می پرسید که: "چرا من اینکار را کردم؟" برخی از افراد به این مرحله که می رسند قدری می ترسند و احساس می کنند که کار اشتباهی انجام داده اند. باور کنید که این مسئله یک امر کاملاً عادی است. اولین دعوای شما شکل می گیرد و بر سر این مطلب که کاغذ توالت باید از کدام سمت قرار بگیرد، با هم جر و بحث می کنید. به مرور زمان یاد می گیرید که باید مصالحه و سازش بیشتری با هم داشته باشید. به هر حال در همه مراحل زندگی انسان ها با شک و تردید های مختلفی روبرو می شوند. آگاهی از این مطلب می تواند شما را آرام کند. شما یک فرد کاملاً نرمال هستید.
4- برای تفریح وقت بگذارید. یک زندگی موفق نیازمند کار و تلاش است. اما شما باید برای تفریح نیز وقت بگذارید. یاد گرفتن طریقه زندگی با یک فرد جدید در یک رابطه دو جانبه صمیمی، نیازمند تلاش هر دو نفر است. باید یاد بگیرید چگونه می توانید با هم ارتباط برقرار کرده و یکدیگر را درک کنید، در سمینارهای مربوط به ازدواج، و زندگی مشترک شرکت کنید، هم فال است و هم تماشا. تفریح و خوشحالی را تبدیل به خاطره ای نامحسوس از زمان مجردی نکنید. با هم خاطرات جدید را خلق کنید. به هم توجه کنید و از بودن با هم لذت ببرید.
5- این روزها به دلیل وجود فشارهای اجتماعی و اعتقادات غیر مذهبی تاکید چندانی به عدم برقراری رابطه جنسی پیش از ازدواج نمی شود. عدم رابطه جنسی پیش از ازدواج تبیین کننده بنیان اعتماد طرفین نسبت به یکدیگر است. بسیاری از افراد هستند که به دلیل عدم اطمینان به یکدیگر ساعت های طولانی در پی تعقیب هم هستند، یکدیگر را متهم به خیانت می کنند و هیچ ارزشی برای هم قائل نمی شوند. شاید قدری بی معنی باشد، اما به هر حال اینچنین است. ما به بسیاری از زوج هایی که به هم در مورد مسائل جنسی بدبین هستند پیشنهاد می کنیم که ازدواج نکنند. منظور از عدم برقراری رابطه جنسی کلیه رفتارهای جنسی است و فقط به نزدیکی محدود نمی شود. به عنوان مثال اورال سکس و یا حتی معاشقه نیز می تواند به عنوان نوعی رابطه جنسی در نظر گرفته شود. خداوند تعیین کرده که رضایت جنسی فقط باید در زندگی مشترک وجود داشته باشد. زمانیکه با هم نامزد می کنید به هیچ وجه دلیلی وجود ندارد که رابطه جنسی برقرار کنید. طبق روایات، بستر مکان مقدسی است و خداوند خود سزای افراد هرزه را می دهد. سکس نوعی ورزش نیست که هر زمان که اراده کردید آنرا انجام دهید بلکه یکی شدن فیزیکی، عشقی، و روحی است. سکس مسئله ای است که ازدواج را ازدواج می کند. شما با شریک زندگی خود یکی میشوید. همه ما نزد خداوند جایگاه ویژه ای داریم و او می خواهد ما از هر گونه گناه، شرمساری، بیماری، حقارت و ناپاکی به دور باشیم. او هم دوست دارد که ما صمیمانه ترین رابطه محبت آمیز را تجربه کنیم. اگر شما و نامزدتان در حال حاضر نمی توانید شهوت خود را کنترل کنید چه تضمینی وجود دارد که پس از ازدواج بتوانید این کار را انجام دهید؟
باید بدانید که ارزش های شریک زندگیتان چه چیزهایی هستند. همچنین باید از ارزش های فردی خود نیز آگاهی داشته باشید. چه چیزی برایتان اهمیت دارد؟ آیا ارزش های شما دو نفر با هم سازگار هستند. در طول مدتی که صرف قرارهای ملاقات می کنید، باید در مورد یک چنین مسائلی با هم صحبت کنید. آیا بچه می خواهید؟ اگرجوابتان مثبت است، چند تا؟ عقاید مذهبی یکسانی دارید؟ آیا از نظر مذهبی عقاید یکسانی دارید؟ این مقوله از اهمیت خاصی برخوردار می باشد, شاید وقتی که فقط با هم قرار ملاقات می گذارید و حتی در ابتدای زندگی مشترک درگیری های چندانی در مورد مسائل دینی با هم پیدا نکنید، اما زمانیکه پای بچه ها به زندگی مشترک باز میشود، معمولاً مسائل مذهبی اهمیت بیشتری پیدا می کنند، چراکه هر یک از والدین تصمیم می گیرد به فرزندش اعتقادات و ارزش های مذهبی شخصی خود را منتقل کند.
7- در مورد کلیه روابط عاشقانه گذشته با هم صحبت کنید. مسائل عاطفی گذشته را برای شریک زندگی خود باز کنید، چراکه درمیان گذاشتن یک چنین مسائل خصوصی و شخصی می تواند شما را به سطوح عمق تری از صمیمت برساند. هر کدام از طرفین حق دارند که از جزئی ترین مسائل زندگی شما آگاهی داشته باشند. زمانیکه با هم ازدواج کردید نباید هیچ نقطه مبهمی وجود داشته باشد که طرف مقابل را سورپریز کند. اگر با هم توافق می کنید که گذشته مربوط به گذشته است و بهتر است حرفی در این مورد نزنید، من به شما قول می دهم که یک روز وقتی اصلاً انتظارش را ندارید یک نفر از گذشته می آید و برای شما مشکل درست می کند. زمانیکه این اتفاق بیفتد احساس ناامنی ایجاد شده و درد و رنج بیشتری وارد رابطه می شود. اگر احساس میکنید که نمی توانید به طور کامل به طرف خود اعتماد کنید شاید هنوز به مرحله ای نرسیده باشید که آماده ازدواج باشید. این یک امتحان صداقت و آسیب پذیری است.
8- هیچ گاه سازش نکنید. درست است که هیچ انسان کاملی وجود ندارد، اما شما استحقاق بهترین همسر را دارید. برخی از افراد پیشنهاد ازدواج را فقط به دلایل زیر قبول می کنند: فکر می کنند شاید دیگر یک چنین اتفاقی در زندگی برایشان رخ ندهد، بچه دارند و شاید کسی حاضر به زندگی کردن با آنها نباشد، فکر می کنند که: "من آدم خاصی نیستم به همین دلیل حق انتخاب ندارم"، و یا "دوستش ندارم ولی این فرد با ثبات است و می تواند حامی خوبی برای من باشد. هیچ کدام از این موارد نمی توانند دلیل خوبی برای "بله" گفتن به شمار روند. از آنجایی که ازدواج را خداوند پایه ریزی کرده می تواند مکان امنی برای اجتماع دو انسان که پایبند ارزش های الهی هستند، باشد. هدف اصلی ازدواج این است که انسان ها ابتدا بتوانند عشق را در روی زمین احساس کنند تا بعدها به جمع خانوادگی بزرگ خود در بهشت بپیوندند. از خداوند بخواهید که شریک مناسب زندگیتان را پیش رویتان قرار بدهد. منتظر نشانه خداوند باشید و جان فشانی نکنید.
9- از یکدیگر سؤال های مهم بپرسید. زمانی که با هم قرار ملاقات می گذارید زمان مناسبی است که سؤال های مهم و کلیدی را مطرح کنید: در چه نوع خانواده ای بزرگ شدی؟ پدر و مادر در کنار هم زندگی می کردند یا از هم جدا شده بودند؟ با توجه به خانواده اصلی خود از زندگی مشترک خود چه انتظاراتی دارید؟ چه تصمیماتی در ابتدای زندگی برای تعلیم و پرورش بچه خواهید گرفت؟ این جمله را کامل کند: "زمانیکه ازدواج کنم و بچه دار شوم هیچ وقت...."
در مورد رابطه خود با والدین جنس مخالف خود صحبت کنید به عنوان مثال پسر و مادر، دختر و پدر. ارتباط با والدین جنس مخالف می تواند اثر مهمی بر روی نحوه رفتار ما با همسرمان داشته باشد. اگر پدر او با مادرش بدرفتاری کند به احتمال زیاد او نیز با خانمش بدرفتاری خواهد کرد. در این زمینه می توانیم یک کتاب به شما معرفی کنیم با نام "1000 سؤال برای زوج ها"
10- قبول نامزد به عنوان همسر آینده مسئله مهمی است که در همان ابتدا شما باید بر روی آن فکر کنید. برای پذیرش یک فرد دیگر شما باید ابتدا خودتان را بپذیرید. شاید در خیلی از کارها خوب ظاهر شوید اما در عین حال اموری نیز وجود دارند که شما نیاز به تمرین و ممارست بیشتری در آنها دارید. تمام این نقاط ضعف و قوت در کنار هم جمع می شوند و شما را می سازند. پذیرش سبب می شود که افراد خودشان باشند و بی قید و شرط به هم عشق بورزند، همانطور که خداوند به بنده هایش عشق می ورزد. اگر فرد احساس کند که پذیرفته نمی شود و از عزت نفس پایینی برخوردار باشد، آنوقت پذیرش خود را برای دیگران نیز سخت می کند و هیچ کس نمی تواند او را واقعاً از صمیم قلب دوست بدارد. در اینجا به اهمیت مشاوره های قبل از ازدواج پی می بریم. زمانیکه ما دانه ای را می کاریم، بالای سر آن نمی ایستیم و نمی گوییم: "زود باش، زود باش، رشد کن، تو سریع رشد نمی کنی، خیلی کندی!" مانند گیاهان انسان ها نیز برای رشد و تعالی، نیازمند زمان هستند و برای این امر نیازمند مراقبت، اهمیت و عشق هستند، درست مانند یک گیاه که نیاز به آب و نور خورشید دارد. هر چقدر خودتان را بهتر بشناسید، آنوقت خیلی راحت تر می توانید شریک زندگیتان را بشناسید. هیچ وقت تلاش نکنید که طرف مقابل را عوض کنید.
11- نسبت به انجام هر گونه آزار و اذیتی هشیار باشید. آیا شریکتان تا کنون سعی کرده با بی حرمتی، توهین و حقارت حرف خودش را به کرسی بنشاند؟ آیا شما را با برخوردهای فیزیکی تهدید کرده؟ آیا احساس می کنید تهدید می شوید؟ آیا تا کنون مورد اصابت قرار گرفته اید؟ شما را هل داده؟ اشیاء را پرتاب می کند؟ هر زمان به هر دلیلی سیلی میزند؟ هیچ یک از رفتارهای ذکر شده قابل قبول نیستند. کسی حق ندارد شما را مورد اصابت قرار دهد و تقصیر شما هم نسیت که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید. آیا همسرتان قصد دارد تا شما را از دوستان و کسانیکه دوستشان می دارید، دور کند؟ با مشاهده هر یک از این موارد باید یا رابطه را تمام کنید و یا به آنها بگویید تا زمانیکه به روانپزشک مراجعه نکنند، قادر به ادامه رابطه نخواهید بود. خودتان را گول نزنید، هر رفتار بد قبل از ازدواج، پس از ازدواج چند برابر بدتر خواهد شد. همه روزه افراد بسیار زیادی قربانی خشونت کسانی می شوند که آنها را می شناسند. لطفاً این مسئله را جدی بگیرید.
12- زمانی را نیز به عبادت دو نفری اختصاص دهید. ارزش این کار آن است که وقتی یک زندگی روحانی را پایه ریزی می کنید، در مسیری قرار می گیرید که خداوند در تمام مراحل زندگی حامی و پشتیبانتان خواهد بود. در یک ازدواج روحانی 3 طرف وجود دارد: شما، خدا، همسرتان. در زمان بروز مشکلات پیروی از رهنمون های الهی می تواند بزرگترین کمک را به شما کند.
13- نکته اضافی: افراد مجردی که بچه دارند؛
زمانی که پای بچه ها به میان می آید، لطفاً از آنها سؤال کنید که احساسات خودشان را با شما در میان بگذارند. اگر احساسات منفی داشتند، روی این مسئله دقیقتر بشوید و به دنبال علت ها بگردید. من به شدت توصیه می کنم که تمام افرادیکه در ازدواج دخیل هستند تحت مشاره قرار بگیرند. باید برنامه هایی پیرامون تسهیل ارتباط میان همه افراد طراحی و تنظیم شود. اگر هر دو طرف بچه داشته باشند همه باید در مشاوره های خانوادگی پیش از ازدواج شرکت کنند. کتاب پیشنهادی "قبل از ازدواج مجدد"
14- نکته اضافی: ازدواج با کسی که بچه دارد؛
از خود این سؤالات را بپرسید: آیا من با احساسات کودکان می توانم هماهنگ شوم؟ آیا می توانم به حرف های آنها گوش دهم؟ ایا آنقدر انعطاف پذیری دارم که بتوانم با آنها سازش کنم؟ آیا می توانم کلاس ها، کتب و مشاوره های لازم در این زمینه را پشت سر بگذارم؟ و برای آقایون: آیا می توانم مردانگی خود را وقف کنم و نکات منفی بچه ها را تحمل نمایم؟ آیا تصور می کنید که همسرتان بتواند از پس بچه ها بربیاید؟
15- تست های پزشکی
پیش از ازدواج توصیه می شود آزمایشات زیر را انجام دهید:
تست HIV، هپاتیت C، هپاتیت B و آزمایش خون
منبع:تبیان گلستان



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد ( سه شنبه 90/12/9 :: ساعت 10:30 صبح )

»» هفت هشدار برای دوران عقد

هفت هشدار برای دوران عقد

دوران عقد برای بیشتر زوج‌های جوان، دورانی پر از اضطراب، ناشناختگی و نگرانی است. دورانی که باید در آن یاد بگیرند چطور با یکدیگر رفتار کنند و چطور خود را برای شروع زندگی مشترکشان آماده کنند. در اینجا 7 نکته مهمی را می‌خوانید که معمولا جوان‌ها آن را فراموش می‌کنند یا درباره آن اطلاعاتی ندارند.
7 هشدار برای دوران عقد

1ـ زندگى مشترک میدان جنگ نیست
همه چیز بستگی به این دارد که با چه نگاهی وارد زندگی مشترک می‌شوید. می‌خواهید ازدواج کنید تا روی در و همسایه و فامیل را کم کنید یا یک زندگی مستقل آرام داشته باشید. اگر هدف اول ذهن‌تان را پر کرده باشد، هر قدمی که بردارید در راستای مقایسه، خودنمایی، رقابت و جنگ و جدل خواهد بود. شما شاید بخواهید از نظر اطرافیان فوق العاده به نظر برسید اما برای این فوق العاده به نظر رسیدن، مجبورید مدام به نامزدتان فشار بیاورید و او را مطابق خواسته اطرافیان تغییر دهید.
چیزی که قطعا اصطکاک رابطه شما را بالا می‌‌برد و باعث جنگ و دعوا می‌‌شود. سعى نکنید بر همسرتان تسلط داشته باشید. به عبارت دیگر با هم و در کنار هم باشید نه جدا از هم و رو در روى هم!

2ـ محبت را فراموش نکنید
شاید فکر کنید که همیشه به همسرتان محبت کرده‌اید اما این محبت چیزی است که شما می‌‌بینید یا او هم آن را احساس می‌‌کند؟ برای محبت کردن به همدیگر، با روش خودتان پیش نروید، سعی کنید بفهمید طرف مقابل چه چیزی را نشانه محبت شما می‌‌داند و همان کار را برایش انجام دهید. این کار فقط مربوط به روزهای اول ازدواج نیست بلکه با گذشت زمان اهمیت آن بیشتر و بیشتر می‌شود.

3ـ صادقانه اعتراف کنید
نترسید باید از همین اول کار گربه را دم حجله بکشید و اقتدارتان را حفظ کنید. وقتی اشتباه مى‏کنید، با صداقت اظهار پشیمانى کنید. این تنها علاج واقعه است. قبول نکردن اشتباه و نپذیرفتن خطا، اختلافات را دامن خواهد زد.

4-خودتان را شریک کنید
در مطرح کردن مسائل ناخوشایند و نامطلوب سعى کنید خود را هم دخالت دهید. مثلاً به جاى اینکه بگویید «چرا با فلانى این طور برخورد کردى»، بهتر است بگویید: «کاش با فلانى این طور برخورد نمى‏کردیم.»

5-از کوره در نروید
همه ما ایرادهایی داریم که ممکن است طرف مقابلمان را آزرده کند. اگر قرار باشد هر کدام مرتب از همدیگر عصبانی شوید و سفره دل‏تان را پیش دیگران باز کنید که سنگ روی سنگ بند نمی‌‌شود. پیش پدر و مادرتان درددل نکنید و دعواها و اختلافات جزئی تان را به آنها نگویید. با این کار نه تنها آنها را نگران می‌‌کنید، بلکه باعث سست شدن پایه‌های زندگی تان هم می‌شوید. یادتان باشد که از قدیم گفته‌اند حرمت امامزاده را متولی‌اش نگه می‌دارد. حرمت خانواده دونفره‌تان را حفظ کنید!

6ـ با هم باشید
اگر مى‏خواهید عشق و علاقه‏تان تداوم داشته باشد، باید زمان کافى براى با هم بودن و ابراز محبت کردن اختصاص بدهید. سعى کنید به انگیزه عشق و ازدواج‏تان بیندیشید؛ با همسرتان در باره نخستین روزهاى آشنایى و دوران خوشِ اولین روزها گفتگو کنید. یادآورى شادى‏ها و رویدادهاى شیرین، هم وجودتان را گرم کرده و هم تازگى و طراوت رابطه شما را با همسرتان حفظ خواهد کرد.

7ـ سازگاری را تمرین کنید
زندگی‌ای که به زودی شروع می‌‌کنید، پر از دردسر و سختی های جدید خواهد بود. قرار نیست بترسید، همه عروس و دامادها یک روز این دوران را گذرانده‌اند و با این مشکلات دست و پنجه نرم کرده اند. تنها باید یاد بگیرید که انعطاف پذیر باشید و زود جا نزنید. برای این کار از اولین روزهای نامزدی‌تان تمرین کنید تا برای شروع زندگی آماده باشید!
منبع:تبیان



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد ( سه شنبه 90/12/9 :: ساعت 10:28 صبح )

»» بررسی دیدگاه اسلام در رابطه با ازدواج 2

جایگاه زن در فرهنگ عرب جاهلی(33)
 در جاهلیت پیش از اسلام در شبه جزیره عربستان ، زن در پایین ترین موقعیت و مرتبه بود ، تنزل مقام زن و قرار گرفتن او در فهرست دارای ها (مایملک ) مرد ، سراسر زندگی زنان را تحت تاثیر قرار داده بود.بزرگترین حقی را که عرب جاهلی از زن گرفته بود حق حیات وزندگی بود. در جاهلیت ولادت دختر را به فال بد می گرفتند و از تولد فرزند دختر رنج می برد ند. به نص قرآن کریم هرگاه از دختر بودن نوزاد خبردار می شدند رنگشان از شدت غضب سیاه می شد.(34)

ازدواج در جاهلیت :
وقتی انسان به نگاه عرب جاهلی ، به زن دقت کند ، می تواند حدس بزند که ازدواج در نزد آنها چه جایگاهی دارد و می فهمد که چگونه ازدواج را که از آیات خداوند است بی ارزش و دنیایی کرده اند.اهانت دیگری که در آن روزگار به مقام و حیثیت زن میشد ، ازدواج هایی بود که با اشکال گوناگون به رسمیت شناخته شده بود . در بین عرب جاهلی در چند همسری هیچ حد و مرزی نبود . گذشته از هر حق طبیعی دیگر ، از نظر نفقه نه تنها مرد عهده دار نفقه ی زنان پرشمار خود نبود که حتی از وجود آنان به شکلهای مختلفی چون وا داشتن به کارگری و در آمد زایی و در مورد کنیزان با مجبور کردن به زنا ، قرض و کرایه دادن به دیگران و ... ثروت و دارایی خود را می افزود .همچنین در جاهلیت ازدواج هایی به اشکال گوناگون رواج یافته بود که از جمله آنها :
1 . نکاح مقت : هرگاه فردی فوت می کرد ، پسر بزرگ وی همسر متوفی را (در صورتی که مادرش نبود) با انداختن پارچه ای بر وی مانند سایر اموال پدر به ارث می برد . اگر این زن زیبا بود با او ازدواج می کرد و اگر تمایلی به وی نداشت یا او را به دیگری تزویج می نمود و مهریه ی او را دریافت می کرد و یا بامانع شدن وی از ازدواج ، او را زندانی می نمود تا پس از مرگ وی وارث اموال او شود .(35)
2 . نکاح جمع : در عصر جاهلیت برخی از اعراب کنیزان را می خریدند و آنها را به زنا با افراد مختلف وادار می کردند و ثروت زیادی بدست می آوردند.(36)
3 . نکاح بدل : هر گاه مردی از زن فرد دیگری خوشش می آمد همسر خو را با همسر آن مرد عوض می کرد.(37)
4 . نکاح خدن (دوست) : در عصر جاهلیت برخی از زنان و مردان با برقرار کردن روابط پنهانی به زنا می پرداختند.
5 . نکاح شغار : یکی از انواع نکاح های عرب جاهلی آن بود که شخصی دختر یا خواهر خویش را به نکاح فرد دیگری در می آورد و به جای گرفتن مهریه با دختر یا خواهر آن فرد ازدواج می کرد.
6 . نکاح ضماء : در دوران جاهلیت بدلیل کمبود زن ، مرسوم شده بود که چند مرد با یک زن ازدواج کند گونه های زشت دیگری از ازدواج نیز در بین آنان رواج داشت که به همین اندازه بسنده می کنیم(38)

زن در قبایل غیر عربی :
 قبایل غیر عربی نیز در پایمال کردن حقوق زن کمتر از اعراب جاهلی نبودند کشتن ، شکنجه ، اهانت و تضییع حقوق همه جانبه زنان در همه نقاط دنیا که نور وحی در آن نتابیده یا دست خوش تحریف شده بود همانند آنچه در عرب جاهلی بود ، بلکه حتی دردناک تر از آن هم وجود داشته است. از نظر بسیاری از قبایل ، زن حق کمترین دعوی برابری و مقاومت با همسر خویش را نداشته و ندارد و در بعضی از قبیله ها زنان حق غذا خوردن با شوهران بر سر یک سفره نداشته و شایستگی سکونت در یک منزل رانیز ندارد . در بعضی از قبیله ها زن از خوردن گوشت که خوراک لذیذی است ممنوع است. در بعضی از نقاط هندوستان آتش پرست ها پس از مرگ شوهر زندگی را برای زن روا نمی دانستند و با سپری شدن چهل روز از مرگ شوهر به رسم عزاداری زن را می کشتند و یا در آتش می سوزاندند .تا مدتها پیش برای رضایت خاطر (کالی) که یکی از خدایان هندیان است زنان حامله را سر می بریدند آن گاه خون او را به قربان گاه پاشیده و سر او را در نزد معبود خود تقدیم می کردند(39)

زن و جوامع متمدن :
 محرومیت زن تنها به قبایل وحشی خلاصه نمی شد. بلکه حتی در تمدن های بزرگ نیز مشهود بود. در مصر برای زیاد شدن آب رود نیل ، دختران را به زیورآلات آراسته و در آن غرق می کردند. . در کشور های اسکاندیناوی تا سال 1392 میلادی به دختر هرگز ارث نمی دادند ، تنها در عروسی جهیزیه اندکی می دادند . در روم قدیم زن مطلقاً ارث نمی برد نه از دارایی پدر و نه شوهر و در انتخاب شوهر نیز حق رأی و اظهار نظر نداشت.
بعضی از رومیان به منظور ازدیاد نسل ، زنان خود را به دیگر دوستان قرض و کرایه می دادند در باور رومیان زن شخصیت حقوقی نداشت.
به گفته بعضی مورخان در ایران قدیم براساس اندیشه غلط (حفظ نسب خانواده و مخلوط نشدن خون خانواده با خانواده دیگر ) ازدواج با محارم را ، حتی برادر با خواهر جایز و گاهی لازم شمرده اند. زن در اروپا در حیطه ی قانونی قرار داشت که مردان را مجاز می دانستند زن خود را به دلخواه کتک بزنند و این ضرب و جرح اقدامی روشن فکرانه در جهت حمایت از زن و کاری قانونی محسوب می شد.در ایران قدیم چه در طبقه اشراف چه در طبقات پایین تر جامعه ، زن حق آزادی و اختیار و اظهار نظر نداشت و حق انتخاب شوهر هم نداشت.در آتن باستان مهد دموکراسی ، زنان و بردگان جز شهروندان به حساب نیامده و حق رای دادن و انتخابات را نداشتند. کما آنکه در برخی از کشورهای حاشیه ی خلیج فارس نیز هنوز زنان حق رأی و حق رانندگی ندارند. در اروپا عصر حاکمیت شرک ، زنانی که با بردگان ازدواج می کردند محکوم به اعدام می شدند(40)

جایگاه زن در میان زرتشتیان :
 زرتشتیان ایرانی معاصر ، در رابطه با حقوق " زن " آیین نامه ای گرد آورده ،خود را بر عمل به آن ملزم می دانند که از زاویه های گوناگون به حقوق زن نگریسته است.براساس این آیین نامه ، زن در زمینه های " ازدواج و طلاق " حق رأی و اظهار نظر دارد . سرپرستی خانواده ، حق درخواست طلاق درصورت عنین بودن مرد ، قانون تک همسری و حق ما لکیت در این آیین نامه برای زن در موارد ی رعایت شده است.اما در منابع و متون قدیمی زرتشتیان ، زن جایگاه حقوقی درستی ندارد . نشانه های بدست آمده از آثار زرتشتیان قدیم نشان می دهد که در اعصار گذشته تولد پسر دلپسند تر از زادن دختر بوده است . از این رو خانواده ی زرتشتی از فروهر اشوان (روح پاک و بی آلایش ) برای تعیین جنسیت جنین و داشتن فرزند نرینه یاری می جستند و حیات اخروی نیکان را وابسته به فرزندان ذکور در خاندان می شمردند.زن دشتان ( زنی که در دوران عادت زنانگی است ) و زنی که کودک مرده به دنیا آورده باید سه روز و سه شب شست و شو شود و از نیرنگ ( ادرار گاو و خاکستر ) بنوشد تا پاک شود. و اگر زن دشتان دراین دوران به خورشید و آب و آتش نگاه می کرد گناه بود.(41)

موقعیت زن در آیین یهود :
 در آیین یهود که پس از موسی (ع) دستخوش تحریف هایی شد ، آفرینش " حوّا " از دنده ی چپ آدم دانسته شده و فریب خوردن از شیطان و بیرون شدن از بهشت نیز به حوّا به عنوان زن ، نسبت داده شده.گناه و آلودگی زن بیش از مرد است و تطهیر ناپذیری او در بعضی از موارد از مطالبی است که در متون دین یهود موج می زند. یهودیان در مسائلی همچون عبادت خدا ، سعادت اخروی ، پاداش اعمال نیک و ... هرگز زن را با مرد برابر نمی دانند.در مذهب یهود ، پسران در نماز های خود چنین می خوانند " خداوندا ! تو را سپاس می کنیم که ما را کافر و زن نیا فریدی . "(42)

بخشی از آیین ها و اعتقادات یهودیان :
 1 . آفرینش حوّا از دنده چپ آدم.
2 . فریب خوردن از شیطان و رانده شدن از بهشت تقصیر حوّا بوده.
3 . درایام حیض زنان به طور مطلق باید از آنان کناره گیری کرد.
4 . متفاوت بودن دوران ناپاکی زن دختر زا و پسر زا.
5 . نا برابری نذر سلامتی پسر و دختر.(43)

زن در آیین مسیحیت :
 آیین مسیحیت در مورد حقوق و جایگاه فردی و اجتماعی زن ، دیدگاه ثابت و تغییر ناپذیری ارائه نکرده است. نسخه های گوناگون شناخته شده به نام " انجیل " و رساله های به جا مانده از شخصیت های برجسته و نامدار مسیحی و کشیشها و فرقه های مختلف و کاتولیک ها هر یک به سهم خود در مورد حقوق زن ، دیدگاههای متفاوتی اظهار کرده اند که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم.در رساله اول پولس رسول به افسیسان آمده :" ای زنان شوهران خود را اطاعت کنید ، چنان که خدا را اطاعت می کنید ؛ زیرا که شوهر سر زن است ؛ چنان که مسیح نیز سر کلیسا و او نجات دهنده بشر است. "پولس رسول در رساله اول خود به تیمو تائوس گوید :زن را اجازه نمی دهم که تعلیم دهد یا بر شوهرش مسلط شود ، بلکه باید در سکوت بماند. همچنین در پاسخ به سوال مسیحیان ، به مجرد ماندن و ازدواج نکردن توصیه می کنند.در مذهب کاتولیک ، تعدد زوجات ممنوع است و مهریه نیز وجود ندارد و رهایی زن و شوهر از بند ازدواج ، تنها با فوت آنها خواهد بود. بنابراین طلاق اجازه داده نمی شود ؛ مگر به شرط آنکه هیچ یک ازدواج مجدد نداشته باشند.(44)

دیدگاه فمینستی درباره حقوق زن :
 فمینیسم ، واژه ای فرانسوی است که بر آنچه در قرن نوزدهم با عنوان " جنبش زنان " معروف بوده اطلاق می شود. گر چه بیش تر در گرایش های فمینیستی از برابری زن و مرد و تساوی آنان در حقوق انسانی سخن می رود اما در عمل ، سمت و سو گیری یک جانبه در دفاع از زن و زن مداری مطلبی روشن است.زیر بنای این اندیشه را حاکمیت امیال افراد ، بی نیازی از مبدأ و بی اعتقادی به معاد ، گریز از دستورات و مقررات دینی که با این اندیشه نا سازگاری دارند تشکیل می دهد.در این اندیشه هیچ کس حق ندارد بگوید خواست واقعی و مصلحت زنان غیر از آن چیزی است که خود آنان می خواهند." بنتام " یکی از طرفداران فلسفه لیبرالیستی که سعادت و خوشبختی انسانها را در سایه آزادیهای فردی می داند ، خطاب به زنان می گوید :" به طورکلی می توان گفت هیچ کس به خوبی خود شما نمیداند چه چیزی به نفع شما است."فمینیسم با توجه به مبانی حقوقی خود ، برای زن در همه زمینه های اجتماعی و فردی آزادی مطلق قائل است. تفاوتهای موجود بین زن و مرد دراین اندیشه نادیده تلقی شده است. حجاب ، خانواده و فرزند داری هر یک در این اندیشه زنجیره هایی به حساب آمده که زن را در حصار خود قرار می دهند و دست و پای او را می بندند.

برآیند اندیشه ی فمینیستی :
 با قطع نظر از انتقادهای روشنی که امروزه از سوی فیلسوفان و پژوهش گران خرد ورز بر مبانی فلسفی و حقوقی فمینیسم وارد است و با چشم پوشی از اشکالات بنیادین این تفکر و ناسازگاری این پندار با دین و فطرت و ... آثار و پیامد های این اندیشه و نقش آن در تنزّل دادن مقام انسانی زن پوشیده نیست.بسیاری از کسانی که شعار آزادی زن سر می دادند ، مردان و زنانی بودن که در پی منافع و لذت های بی ارزش خود بودند و در این راه شعار فمینیسم نیز سر می دادند. بسیاری از اینان با پی بردن به نادرستی این اندیشه دریافتند که در دام سودجویان گرفتار بوده اند، در این زمینه سخن یکی از مدافعان فمینیسم جدید یاد کردنی است :" از رسوا ترین اشکال توسعه که جنبه بهره برداری دارد ، تجارت جدیدی به نام بهره برداری جنسی یا جهان گردی جنسی است ... این صنعت نخستین بار توسط بانک جهانی صندوق بین المللی پول و آژانس بین المللی آمریکا برنامه ریزی و حمایت شد. "کمی دقت در برآیند رفتار با زنان در پوشش این شعار ها به روشنی بر ملا می کند " زنان " در پرتو این اندیشه تا آنجا تنزل می کنند که در جاهلیت پیش از اسلام و یونان قدیم تا آن اندازه سقوط نکرده بودند.(45)

حقوق زن از منظر قرآن :
 قرآن کریم با توجه به شرایط طبیعی و ساختار فیزیکی زن ، حقوق او را در ابعاد گوناگون در زندگی فردی اجتماعی زنده کرد. درراستای تشریع حقوق همه جانبه ی زن به پدیده دخترکشی خاتمه داد و با بیان های گوناگون ، اعراب را از این کردار زشت ناپسند برحذر داشت.قرآن کریم بر ازدواج های ضد انسانی که در میان عرب جاهلی ، قبایل وحشی ، هندیان ، یونانیان ، ایرانیان و دیگر ملتها به شدّت رونق یافته بود مهر بطلان و با دو دستور حکیمانه در برابر آن ایستاد :
1 . باز دارندگی از تعدد زوجات و محدود ساختن آن به چهار همسر آن هم با قید " بیم نداشتن از اجرای عدالت " (46)
2 . نهی از ازدواج های نا مشروع(47)
قرآن به عقاید باطل دیگری که در بین مکاتب و ادیان در مورد زنان بود نیز مهر بطلان زد که از جمله آنها :
1 . آفرینش حوّا که در بحث های قبلی جواب داده شد.
2 . بیرون رانده شدن آدم و حوّا که قرآن کریم هر دو آنان را در این امر دخیل می داند.(48)
3 . مالکیت زن ، چنان که مرد مالک مال و ثروت است.(49)
4 . هم فکری و همسانی آن دو در رشد و تعالی(50)
5 . دفاع از حریم زن دربرابر تهمت ها.(51)
6 . برابری زن و مرد در کیفر ها و نکوهش ها(52)
7 . برابری در پاداش و ثواب.(53)
به رغم آنچه علیه قرآن و اسلام تبلیغ شده و احکام قرآن درباره زن را حصاری برای او و موجب پایمال شدن حقوق او دانسته اند ، بسیاری از وجدانهای آگاه و بی غرض جهان از اندیشمندان و شهروندان عادی دریافته اند که دستورات قرآن بیش از هر نظام و مکتبی با ناموس آفرینش و طبیعت مرد و زن هماهنگی کامل دارد ، و کامل ترین و جامع ترین نظام حقوقی برای جامعه زنان تا رستاخیز خواهد بود.

نتیجه :
 اگر در آیه مورد بحث دقت شود فهمیده می شود که اسلام هدف نهایی از ازدواج را " آرامش یافتن " معرفی نموده و در هیچ یک از مکاتب دیگر که از وحی دور هستند این حرف جایگاهی ندارد ، چرا که دیدگاه آنها به ازدواج ، یک دیدگاه حیوانی و صرفاً مادی است و زن را موجودی برای ارضای غریزه ی جنسی می بینند و بخاطر همین است که می گوییم ، آرامش حداقل برای زن در آن مکاتب جایگاهی ندارد. ازدواج در اسلام فقط جنبه مادی و راهی برای ارضای قوه ی شهوت نیست بلکه بستری است که هر فردی ( زن یا مرد ) در قالب آن می تواند از توانایی های دیگری در مسیر رشد و تعالی خود بهره مند گردد و به آرامش و اعتدال در زندگی دست یابد و لذا در آیه شریفه علت غائی ازدواج ، آرامش ، بیان شده نه توالد و ارضای شهوت. البته از این نکته نباید غفلت کرد که قوه ی شهوت یک عامل بسیار مهم در بقای زندگی مشترک است لذا در اسلام به ارضای قوه ی شهوت و شیوه های صحیح آن که نه مخالف تقوا و معنویت باشد و نه مخالف بهداشت روان و جسم باشد پرداخته شده ؛ چرا که عدم ارضای شهوت در زن و مرد مشکلات عدیده ای از جمله بزه های اجتماعی و ناآرامی های روانی را در پی خواهد داشت.باید توجه داشت که در اسلام ازدواج یک معامله مادی نیست بلکه وقتی در آیه خداوند متعال می فرماید هدف از ازدواج آرامش یافتن می باشد و بین دو فرد که ازدواج کرده اند موّدت و رحمت بر قرار می کند باید دنبال چیزی فراتر از یک معامله ی مادی در ازدواج بود زیرا آرامش ، موّدت و رحمت جایگاهشان در روح است لذا بعضی از مفسرین ازدواج را مبادله روح به روح دانسته اند.(54)پس ازدواج جایگاهی انسانی دارد و باید شرایط انسانی آن حفظ شود تا به یک معامله تجاری و بده و بستان مالی تبدیل نشود و می توان گفت یکی از دلایلی که در تعلیمات دینی ما تأکید شده درامر ازدواج جوانان از مهریه ها و جهیزیه های بالا خود داری کنید همین باشد چرا که باعث می شود ازدواجی که جایگاه تبادل روح به روح است مانند تبادل کالا شود.
از دیگر دلایلی که ازدواج ، جایگاهی انسانی دارد و تبادل روح به روح است ، قداستی است که خداوند متعال برای عقد ازدواج قرار داد و این در حالی است که این قداست برای هیچ یک از عقد های دیگر شمرده نشده است. این قداست از آیه بودن ازدواج قابل فهم است. و در آخر اینکه ، در آموزه های دینی ما ، ازدواج عبادتی است که به وسیله ی آن نیمی از ایمان تکمیل می شود و در لحظه ی جاری شدن خطبه ی عقد ، حاجات برآورده می شود. همه ی اینها نشان از اهمیت و جایگاه انسانی ازدواج در اسلام دارد که با انجام آن مهم ، انسان به رضایت و قرب خداوند عظیم الشان می رسد.خلاصه آنکه در نگاه اسلام ، ازدواج اولاً از آیات الهی است ثانیاً شالوده ی آن با مهر و محبت عجین است و ثالثاً هدف از ازدواج در ارضای غریزه جنسی خلاصه نمی شود بلکه هدف اصلی و نهائی آن آرامشی است که روح زن و مرد در پرتو ازدواج بدست می آورند.

پی‌نوشت‌ها:
 1.. قاموس قرآن . ج 1 ، ص 145
2 . خواننده محترم توجه داشته باشد که کتب وجوه و نظایر برای این ریشه در قرآن کریم معانی و وجوه مختلفی را ذکر کردند مانند : الف) عبرت فَانظُر اِلی طَعامِکَ و شَرابِکَ لَم یَتَسنَّه وَ اُنظُر اِلی حِمارِکَ وَ لنَجعَلَکَ وَ آیَهُ لِلنّاس بقره/259 {وجوه القرآن تفلیسی.ص 5} ب) مائده : وآیه مِنکَ وَارزُقنا وَانتَ خَیرُ الرازِقینَ/114 {همان} ج)معجزه :ولَقَد اتینا موسی تسعَ آیاتِ بَیِناتِ اسراء/101 {معارف قرآن (راه و راهنما شنلسی).ص79} د) اسم الله اعظم : واتلُ عَلَیهم نَبأ الذی آتیَناهُ آیاتنا اعراف/175{وجوه القرآن نیشابوری.ص87} اشیاء چشم گیر: أتَبنونَ بکُلِ ربعٍ آیهً تَعبَئُون شعرا/128{شرح و تفسیر لغات قرآن.ج1.ص148} و)فرازهایی از قرآن که با نشانه های خاصی از هم تفکیک شده اند:تِلکَ آیاتُ اللهِ نَتلوها عَلَیکَ بِالحقِّ و اِنَّکِ لِمِنِ المُرسِلین بقره/252{همان.ص147}
3 . قاموس قرآن . ج.1.ص145
4 . المفردات فی غریب القرآن . ص818
5. .بقره/207
6 . المفردات فی غریب القرآن . ص 818
7 . قاموس قرآن . ج2.ص282
8 . همان
9 . التحقیق فی الکلمات القرآنیه.ج13.ص64
10 . المفردات فی غریب القرآن.ص860
11 . همان.ص347
12 . المیزان فی تفسیر القرآن.ج1.ص18
13 . تفسیر اثنی عشری.ج10.ص282
14 . تفسیر خسروی.ج6.ص444
15. تفسیر جامع.ج5.ص254
16 . تفسیر روان جاوید.ج4.ص250
17 . المیزان فی تفسیر القرآن.ج16.ص165
18. خَلقَ لَکُم دلیل علی أن النساء خلقن کخلق الدواب و النبات و غیر ذلک من المنافع،کما قال تعال:خَلَقَ لَکُم ما فِی الأضِ{البقره.29}و هذا یقتضی أن لا تکون مخلوق? للعباد? و التکلیف فتقول خلق النساء من النعم علینا و خلقهن لنا و تکلیفهن لإتمام النعم? علینا لا لتوجیه التکلیف نحوهن مثل توجیهه إلینا و ذلک من حیث النقل و الحکم و المعنی،أما النقل فهذا و غیره،وأما الحکم فلأن المرأ? لم تکلف بتکالیف کثیر? کما کلف الرجل بها،و أما المعنی فلأن المرأ? ضعیف? الخلق سخیف? فشابهت الصبی لکن الصبی، لم یکلف فکان یناسب أن توهل المرأ? للتکلیف، لکن النعم? علینا ما کانت تتم إلا بتکلیفهن لتخاف کل واحد? منهن العذاب فتنقاد للزوج و تمتنع عن المحرم ، ولولا ذلک لظهر الفساد.
19 . السارق و السارقه فاقطعوا یدیهما ... مائده/38
20 . فَاستَجابَ لَهُم رَبُّهم انَّی لا أضِیعُ عَمَلَ عامِل مِنکُم مِن ذِکَرِ أو انثی بِعضُکُم مِن ذِکرٍ أو انثی بَعضُکُم مِن بَعض آل عمران/195
21. " یا أیهَا النّاس إِنَّا خَلقناکُم مِن ذَکرٍ وَ انثی وَ جَعَلناکُم شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أکرَمَکُم عِندَ اللهِ أتقاکُم ... " حجرات/13
22. یا أیُّهَا الذیِنَ آمَنُوا کُتِبَ الصِّیامَ کَما کُتِبَ عَلَی الَذیِنَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقُون
23 . کل شکل إلی شکله ألف ، و لو کانت الزوج? من غیر جنس الزوج لتعذر التفاهم و المشارک? و لنظر کل الی الآخر علی أنه غریب و بعید عن طبعه و أخلاقه تفسیر الکاشف.ج6.ص136
24 . نساء/1
25 . زمر/6
26 . المیزان فی تفسیر القرآن.ج4.ص135
27 . سید محمد حسین مبلغ/بررسی تطبیقی زن در نگاه جاهلیت ، ادیان اسلام و فمینیسم/فصل نامه ی پژوهشهای قرآنی شماره 27
28 . تفسیر الکاشف.ج6.ص166
29 . المیزان فی تفسیر القرآن.ج16.ص166
30. جاذبه و دافعه حضرت علی علیه السلام ص68
31 . تفسیر نمونه.ج16.ص392
32 . المیزان فی تفسیر القرآن.ج16.ص167
33 . فصل نامه ی پژوهشهای قرآنی شماره 27/بررسی تطبیقی زن در نگاه جاهلیت ، ادیان اسلام و فمینیسم
34. وَ إِذا بُشِّرَ أحَدُهُم بِالأنثی ظَلَّ وَجهُهُ مُسوَدّا وَ هُوَ کَظِیم (58) یَتَواری مِنَ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أیمسِکُهُ عَلی هُونٍ أم یَدسُّهُ فِی التُّرابِ ألا ساءَ ما یَحکمُون نحل/58-59
35 . فصل نامه ی پژوهشهای قرآنی شماره 27/بررسی تطبیقی زن در نگاه جاهلیت ، ادیان ، اسلام و فمینیسم به نقل از نگرش تطبیقی زن در آئینه قرآن .ص62
36 . پیشین به نقل از مجمع البیان ذیل آیه 33 سوره نور
37 . پیشین به نقل از صدوق ، جامع الاخبار ، باب النهی عن نکاح البدل فی الزواج
38. فصل نامه ی پژوهشهای قرآنی شماره 27/بررسی تطبیقی زن در نگاه جاهلیت ، ادیان اسلام و فمینیسم
39 . پیشین
40. پیشین
41. پیشین
42 . پیشین
43 . پیشین
44 . پیشین
45 . پیشین
46 . نساء/ 3
47 . نساء/ 23
48 . اعراف/ 20-23
49 . نساء/ 32
50 . حجرات/ 18
51 . نور/5 و 23
52 . نور/ 3
53 . احزاب/ 35
54. تفسیر الکاشف ،ج6. ص136
 
فهرست منابع :
1.قرآن کریم
2.المیزان فی تفسیر القرآن ، سید محمد حسین طباطبایی ، 1417 ق ، قم ، دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
3.تفسیر نمونه ، ناصر مکارم شیرازی ، 1374 ش ، تهران ، دارالکتب الاسلامیه
4.تفسیر الکاشف ، محمد جواد مغنیه ، 1424 ق ، تهران ، دارلکتاب الاسلامیه
5.تفسیر روان جاوید ، محمد ثقفی تهرانی ، 1398 ق ، تهران ، انتشارات برهان
6.تفسیر خسروی ، میرزا علیرضا خسروانی ، 1390ق ، تهران ، انتشارات اسلامیه
7.تفسیر جامع ، سید محمد ابراهیم بروجردی ، 1366ق ، تهران ، انتشارات صدر
8.فصلنامه ی پژوهش های قرآنی ( جلد 27و28 ) ، 1380 ش ، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
9.معارف قرآن (جلد 4و5 ) ، محمد تقی مصباح یزدی ، 1384ش ، قم ، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
10.شرح و تفسیر لغات قرآن ، جعفرشریعتمداری ،1372 ش ، انتشارات استان قدس رضوی
11.وجوه قرآن ، ابوالفضل جیش ابن ابراهیم تفلیسی ، 1360 . بی انتشارات
12.وجوه القرآن ، ابی عبدالرحمن اسماعیل ابن احمد الصیری النیشابوری. بی تا . بی انتشارات
13.المفردات فی غریب القرآن ، حسین ابن راغب اصفهانی. بی تا . بی انتشارات
14.التحقیق فی الکلمات القرآن الکریم ، حسن مصطفوی. بی تا . بی انتشارات
15.قاموس قرآن ، سید علی اکبر قرشی. بی تا . بی انتشارات
16.جاذبه و دافعه حضرت علی علیه السلام ، مرتضی مطهری 1366 ش ، انتشارات صدرا



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد ( سه شنبه 90/12/9 :: ساعت 10:25 صبح )

»» بررسی دیدگاه اسلام در رابطه با ازدواج 1

بررسی دیدگاه اسلام در رابطه با ازدواج

چکیده
 خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی در تکوّن جامعه ی بشری اهمیت فوق العاده ای دارد و هیچ مکتبی نمیتواند بدان توجه نداشته باشد.
برخی مکاتب مثل مسیحیت تشکیل خانواده را از باب ضرورتِ تداوم نسل بشر پذیرفته اند و برخی دیگر آن را پایه و اساس تشکیل جامعه میدانند. اسلام نیز به عنوان یک مکتب فراگیر بشری و مکتبی که مدعی است تنها راه متکامل برای رسیدن به زندگی بهتر ، پذیرفتن و التزام پیدا کردن به آن است ، نمی تواند نسبت به تشکیل خانواده بی تفاوت باشد و موضعی را اعلام نکند. ما در این نوشتار سعی کرده ایم که به اختصار نظر اسلام را از منظر یکی از آیات قرآن کریم بررسی کنیم و با مقایسه ی با دیدگاه های مکاتب مختلف وجه رجحان و بالندگی دیدگاه اسلام را تبیین کنیم.
دراسلام سه شاخصه ی مهم برای اصل تشکیل خانواده مطرح شده است :
الف) ازدواج و تشکیل خانواده از نشانه های وجود خداوند عنوان شده است.
ب) هدف از تشکیل خانواده فقط ارضای غریزه ی جنسی و یا احیاناً تداوم نسل بشر نیست بلکه ازدواج بستری را مهیا می کند تا در آن مردان و زنان به آرامش روحی برسند.
ج) آنچه که عامل استحکام کانون خانواده است قوانین مدنی نیست بلکه مهر و محبتی است که خداوند متعال در پس ازدواج بین زوجَین قرار میدهد. در این نوشتار سعی شده است که با استناد به آیه ی "21 سوره روم" این سه شاخص مهم مورد بررسی قرار گیرد.
کلید واژه ها :آرامش روحی ، ازدواج ، جایگاه زن ، برهان نیاز

مقدمه :
اسلام به عنوان یک مکتب انسان ساز و مدعیِ تأمین سعادت بشر برای نظام خانواده قوانین و برنامه هایی را ارائه کرده است تا در پرتو آنها اولین و کوچک ترین نهاد اجتماعی شکل صحیحی به خود بگیرد و انسانها بتوانند در زندگی فردی و اجتماعی خود گامهای استواری در جهت سعادت خویش بردارند . در قرآن کریم آیات فراوانی مستقیم و غیر مسقیم به تبین نظام خانواده از منظر اسلام رو کرده است ، از جمله : " الرِجالُ قَوامونَ علی النِساء " و " هُنَ لِباسُ لَکُم و اَنتُم لِباسُ لَهُنَ " و آیاتی که در باب ازدواج وارد شده است.ازجمله مهمترین این آیات ، آیه ی " 21 سوره ی روم " می باشد که در مقام تبین جایگاه ازدواج در اسلام و تشریح هدف از آن می باشد. " ومِن آیا ته اَن خَلَقَ لَکُم مِّن اَنفُسِکُم ازواجاً لِّتَسکُنوا اِلَیها و جَعَلَ بَینَکُم مَّودَّه و رَحمَهً إنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِّقومٍ یَتَفَکَّرون."دقت در این آیه اُفقهای جدیدی را فراروی انسان باز میکند و او را با بینشهای جدیدی آشنا می کند.قبل از ورود به بحث لازم است برخی از مفردات آیه که در روند بحث تأثیر فراوان دارد بررسی شود و سپس وارد مفهوم و مدلول آیه شویم.

بررسی مفردات آیه :
 این واژه از ریشه " ایی" است و معنی اصلی آن علامت و نشانه است(1)هر چند با معانی دیگر از جمله عبرت ، دلیل و معجزه قابل جمع است.(2) در اینجا این نکته قابل ذکر است که به آیات قرآن ، از آن جهت آیه گفته میشود که نشانه های خداوند هستند و بشر از آوردن نظیر آن عاجز است.(3)
در این فراز از قرآن ، مراد از آیه همان معنای اصلی یعنی " نشانه و علامت " می باشد.

نفس :
به معنی ذات و روح است(4)یعنی این ریشه گاهی به معنای " خود " شیء می آید مانند جاءَ زَیدُ نَفسُهُ و گاهی به معنای جان و روح است مانند " وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشرِی نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللهِ وَ اللهُ رَؤُفُ بِالعِباد "(5)

زوج :
 این واژه به معنای جفت ، صنف و به هر دو قرین از مذکر و مونث در حیوانات و غیر حیوانات می آید(6)بنابراین زن و شوهر چون در تشکیل زندگی مشترک در کنار همدیگر قرار می گیرند ، هر کدام نسبت به دیگری " زوج " می باشد. از این بیان روشن می شود که این واژه اختصاصی به جنس مونث ندارد و در جنس مذکر هم استعمال می شود. بنابراین واژه ی " ازدواج " در این آیه به معنای " همسران " اعم از زن یا مرد می باشد نه به معنای " زنان " .

سکن :
 در کتب لغت سکن را ، ساکن شدن شیئ بعد از حرکت ترجمه کرده اند.(7)قابل توجه است که سکن به معنای آرامش باطن و انس نیز آمده است.(8)

موّدت :
 این واژه از ریشه " ودد " گرفته شده است ، آنچه که از بررسی کتب لغت بدست می آید این است که موّدت و محبت در اصل یک معنا هستند گر چه به لحاظ منشاء ایجاد با هم متفاوتند چرا که محبت آن گرایش خاص قلبی است که منشا آن طبع انسانی و نیز حکمت و عقل با هم باشد ولی موّدت آن گرایش خاص قلبی که منشاء آن میتواند فقط طبع انسانی باشد(9) در اکثر کتب لغت در بیان معانی " موّدت " از واژه ی محبت استفاده نمودند بدون اینکه متعرض فرقی که بیان کردیم شده باشند.جناب علامه راغب در کتاب خود فرق دیگری بین محبت و موّدت بیان میکند که جناب علامه طباطبایی نیز در تفسیر شریف المیزان به آن اشاره دارند و آن این است که موّدت ، محبتی است که مسئولیت زا است و در مقام عمل ظاهر می شود.(10)

رحمت (11)
 رحمت مهربانی و رقّتی است که مقتضی احسان است نسبت به شخص مرحوم.گاهی فقط در مهربانی و گاهی فقط در احسان به کار می رود مثل " رَحِمَ الله فُلاناً " و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب. لذاست که روایت شده : رحمت از خدا نعمت دادن و تفضّل است و از آدمیان رقّت قلب و عاطفه است.علامه طباطبایی ذیل تفسیر بسم الله می نوسید(12) رحمت انفعال و تأثر خاصی است که در وقت دیدن محتاج عارض قلب میشود و شخص را به رفع احتیاج و نقیصه ی طرف وادار میکند این معنا به حسب تحلیل ، به عطاء و فیض بر میگردد و به همین معنا خداوند سبحان با رحمت توصیف میشود ، یعنی رحمت در خدا به معنای عطاء و احسان است نه تأثیر و انفعال قلب. زیرا در ذات باری تعالی انفعال نیست.بعد از اتمام مفردات آیه ، حال به بررسی اسنادهایی که در این آیه آمده می پردازیم و نظرات مختلف را مورد نقد و بررسی قرار می دهیم.

بررسی مفاد و دلالت آیه
 
" و من آیاته ... "
 همانطور که بیان شد آیات در این عبارت به معنای نشانه ها می باشد. یعنی خداوند می فرماید : مسئله ی ازدواج و گرایش به جنس مخالف از جمله نشانه های خداوند است. سوالی که اینجا مطرح می شود این است که مسئله ی ازدواج نشانه ی چیست ؟ یعنی از منظر اسلام ، ازدواج انسان را به چه چیزی راهنمائی می کند و پرده از چه واقعیتی بر می دارد ؟مفسران در ذیل این آیه جوابهای متعددی را برای آن پرسش بیان کرده اند. برخی بر این باورند که ازدواج و میل به آن ، نشانه ی قدرت باهره ی خداوند است.(13) برخی دیگر معتقدند که ازدواج نشانه ی توحید و قدرت خداست.(14) برخی می گویند که آن راهی برای معرفت به خداوند است از جمله معرفت به توحید خداوند(15) و بالاخره گروهی دیگر به این نظر متمایل شده اند که ازدواج نشانه ی رحمت خداوند به بندگانش می باشد.(16) علامه طباطبائی نیز معتقد است که ازدواج نشانه ی وحدانیت و یگانگی خداوند در زمینه ی الوهیت و ربوبیت است. ایشان می فرمایند : در این فصل " آیات 20 به بعد سوره روم "بخشی از آیاتی که بر وحدانیت خدای تعالی در ربوبیت و الوهیت دلات میکند ، ذکر می شود و در آن به استخراج و آمیختگی خلقت با تدبیر ، نیز اشاره شده تا بدین وسیله روشن گردد ربوبیت چنین نیست که وثنی ها پنداشته اند که خلقت تنها از خدا است ولی تدبیر و عبادت از آن بت ها است.(17)همان طور که مشاهده می کنید هر کدام از این بزرگان ، برای پاسخ دادن به آن سوال ، برای آیه محذوفی را در نظر گرفته اند و می گویند تقدیر آیه چنین است : " و من آیات قدرته " ، یا " و من آیات وحدانیته و قدرته " ، یا " و من آیات معرفته " ، یا " و من آیات رحمته علی عباده " و یا " و من آیات وحدانیته فی الالوهیت و الربوبیت ".این در حالی است که ظاهر و سیاق آیات نشان می دهد که ضمیر در " آیاته " باید به " الله " بر گردد نه به مضاف محذوف برای " الله " بنابراین ترجمه آیه اینچنین می شود : " و از نشانه های خدا این است که از جنس شما زوج هایی آفرید تا در کنار آنها آرامش پیدا کنید".با این بیان ، آیه در صدد ارائه ی برهان ، جهت اثبات وجود خدا هم هست نه فقط تبین خصوصیاتی مثل توحید یا رحمت یا ربوبیت خداوند. البته این خصوصیات صحیح است لکن این آیه اصالتاً به آنها نپرداخته است بلکه بالتبع و با عنایت به ادله ی دیگر از جمله ارشاد عقل ، حاوی آنها می باشد. بنابراین به نظر می رسد انحصار مدلول آیه در اثبات برخی از ویژگیهای خدا صحیح نیست و آن بزرگان در تبین مراد این آیه بین مدلول لازم " خصوصیات خداوند " و مدلول ملزوم " وجود خداوند " خلط کرده اند.

توضیح اینکه :
 درجای خود ثابت شده است که عالم دارای یک خالق و مدبری است و انسان فطرتاً این مساله را درک می کند. اما چون فطرت انسان در طول زندگی دنیوی دچار حجاب می شود و قدرت کافی برای درک خداوند از طریق علم حضوری برای او وجود ندارد لذا نیازمند به اثبات وجود خداوند از طریق برهان های عقلی می باشد. از جمله این براهین ؛ برهان نظم ، برهان علّیت و ... می باشد.پس از اثبات وجود خداوند نوبت به تبین ویژگی های آن خدا می رسد. ویژگیهائی چون بساطت ، وحدانیت در ذات و صفات و افعال ، دارای کمالات مطلق بودن و خصوصیاتی از این قبیل که در فلسفه و کلام ادله ی فراوانی برای اثبات آنها اقامه کرده اند. بنابراین اثبات وجود خداوند مطلبی است و تبین ویژگیهای این خدا مطلبی دیگر و هر یک از این دو ، دلیل مخصوص به خود را می طلبد. مخفی نماند که برخی از این ادله ، این ظرفیت را دارد که تا هر دو مطلب را اثبات کند. هم وجود خدا را و هم خصوصیاتی از خدا را مثل برهان نظم که هم وجود ناظم را می رساند و هم حکمت و قدرت او را.حال سوالی که مطرح است این است که این آیه در صدد اثبات وجود خداست یا وجود خدا را مفروض گرفته و در پی اثبات وحدانیت خدا و ... می باشد. چنانچه ملاحظه کردید اگر بخواهیم آیه را فقط در مقام اثبات ویژگیهای خداوند بدانیم باید قائل به محذوف در آیه شویم و این در حالی است که اولاً در نظر گرفتن محذوف در آیه خلاف اصل است و دلیلی بر ارتکاب این خلاف اصل نداریم بلکه بر عکس ظاهر آیه نشان از عدم محذوف دارد و ثانیاً آیه بدون در نظر گرفتن محذوف دارای کار کردی بس مهم است و آن اثبات وجود خداوند از طریق برهانی که از زیر مجموعه ها یا از مصادیق برهان نظم است ، می باشد.بنابراین آیه اصالتاً در پی اثبات وجود خدا از رهگذر توجه دادن انسانها به " نیازها و جوابهای متناسب با آن نیازها " است و بالتبع حکمت و قدرت او را به انسان ها می نمایاند. از جمله ی آنها توجه دادن به نیاز انسان به جنس مخالف از یک طرف و جعل و خلق راهکاری مناسب برای ارضای این نیاز از طرف دیگر می باشد. یعنی خداوند در این آیه می فرماید : ای انسانها ببینید که در این عالم ، نیازهای وجود دارد و به فراخور آن نیازها پاسخ های مناسب و متکامل وجود دارد ، از جمله آن نیازها ، نیاز جنسی و راه ارضای آن می باشد. این رابطه ی دو سویه بین اجزاء عالم نشان از وجود خدا اصالتاً و بالتبع نشان از حکمت و قدرت او دارد. و چون آیه از رهگذر این برهان در صدد بیان هر دو مطلب بوده ،آیات را مستقیما به خدا اضافه کرده است و فرموده " آیاته " تا انحصاری در مدلول آیه پیش نیاید.بنابراین یکی از ادله ی وجود خدا ، وجود کنشها و واکنش های متناسب بین اجزاء این عالم است.به عبارت دیگر وجود نیازها در این عالم و وجود پاسخ های مناسب برای آن نیازها ، نشان از آن دارد که این جهان از روی تصادف و بدون اراده ای والا و قدرتی حکیم ایجاد نشده است. ما اسم این دلیل را " برهان نیاز " می گذاریم.

" خلق لکم "
 در اینکه خطاب " کم " به چه کسانی است اختلاف نظر وجود دارد مشهور از مفسران بر این باورند که خطاب در این آیه با عموم بشریت اعم از زن و مرد است. یعنی روی سخن با همه ی انسانهاست چه زن باشند و چه مرد. ولی از باب غلبه و بجهت اینکه در زبان عربی وقتی خطاب با همه باشد از اسلوب مذکر استفاده می کنند ، مجازاً از ضمیر مذکر " کم " استفاده شده است. بنابراین این قسمت از آیه چنین می شود : " برای شما انسانها خلق شد " ولی در میان مفسران بزرگ ، جناب فخر رازی بر این باور است که در آیه هیچ مجازی صورت نگرفته و خطاب فقط متوجه مردان می باشد بنابراین ترجمه آیه چنین می شود : " برای شما مردان خلق شد " وی می گوید : " خلق لکم " دلیل بر این است که خلقت زنان مثل دیگر منافع مانند جنبندگان و گیاهان است همانطور که خداوند می فرماید : " خَلَقَ لَکُم ما فِی الأرضِ {البقر?:29} " بنابراین زنان برای مکلف شدن و عبادت کردن خلق نشده اند. پس ما می گوئیم خلق شدن زنان ، نعمتی از نعمتهای خداوند می باشد برای ما مردان و اگر در ادیان الهی می بینیم که زنان هم به تکالیف شرعی مکلف شده اند ، این از منتهای خداوند بر ما مردان است نه اینکه واقعا خود آنها اصالتاً مکلف شده اند.(18)مضمون سخن او این است که خداوند بخاطر عنایت ویژه ای که به مردان دارد موجوداتی را برای آسایش و راحتی آنها خلق کرده تا مثل سایر موجودات در خدمت آنها باشند. لکن برای اینکه نعمت و منّت را بر مردان تمام کند آن موجودات را به شکل انسان خلق کرده و آنها را به برخی از تکالیف بشری ملزم ساخته است.

نقد نظر فخر رازی :
 عقیده ی این مفسّر از چند جهت قابل بررسی است :
1 . همان طور که در مفردات آیه گذشت کلمه " زوج " که در آیه آمده به هر دو طرف از مذکر و مونث گفته میشود ، یعنی این چنین نیست که کلمه زوج فقط به مونث دلالت داشته باشد . وقتی این واژه گفته می شود هر دو جنس را شامل میشود و از طرفی هم در آیه قرینه ای وجود ندارد که کلمه زوج در این آیه انحصار به جنس مونث داشته باشد تا بتوان گفت : "خلق شد برای شما جنس مذکر زوج هایی مونث "
2 . طبق نظر فخر رازی ، نساء ابتداء مکلف به تکلیف بشری نیستند در صورتی که این حرف خلا ف نص صریح قرآن است چون قرآن تکلیف را هم برای مردان و هم برای زنان لازم دانست که نمونه های آن در برابری زن و مرد در کیفرها و نکوهش ها(19)در پاداش و ثواب(20) و حتی در ملاک نزدیکی آنها به خداوند دیده می شود و هیچ تفاوتی بین زن یا مرد بودن آنها گذاشته نشده است(21)
3 . ضمیر " کم " گرچه برای جمع مذکر وضع شده لکن با توجه به دو مطلب فوق در این آیه مجازاً و از باب غلبه ، در جنس مذکر و مونث استعمال شده و انحصار در جنس مذکر ندارد. این اسلوب بیانی در ادبیات عرب و طبیعتاً در قرآن کریم به وفور یافت می شود مثلاً در آیه 183 بقره علی رغم اینکه واژه های " الذین " و " آمنوا " و " علیکم " در اصل برای جمع مذکر است لکن هیچ کس حتی خود فخر رازی هم شک نکرده است که مخاطبان این آیه هم زنان هستند و هم مردان و هر دو گروه مکلف به روزه هستند(22)
4 . کلام فخر رازی مخالف عدالت خداوند متعال و سیره پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) است. مخالف عدالت خداوند است به خاطر اینکه خداوند متعال در ادامه آیه می فرماید : " من انفسکم ازواجاً " و اگر قول ایشان را بپذیریم این سوال مطرح می شود ، چه ترجیحی بوده که خداوند افراد مذکر را بر افراد مونث که از جنس هم هستند برتری داده.مخالف سیره ی پیامبر عظیم الشان اسلام است چون وقتی ما به سیره پیامبر رجوع می کنیم میبینیم که پیامبر (ص) چه عملکردی نسبت به زنان داشته اند و حتی با خرافات دوران جاهلیت در مورد دختران و زنان مبارزه کرده اند و هیچ زمانی از زن استفاده ابزاری ننموده اند. با این چهار نقدی که در مورد کلام امام فخر رازی شد فهمیده می شود که هر دو جنس مذکر و مونث برای همدیگر آفریده شده اند تا به همدیگر نفع برسانند.

" من انفسکم ازواجا "
 مراد از این عبارت بسیار واضح است و آن این است که ما از جنس شما و هم شکل شما زوجی را برای شما آفریدیم .هدف اصلی ما از مطرح کردن این بحث ، جواب دادن به کسانی است که جنس مذکر را برتر از جنس مونث می دانند اما قبل از وارد شدن به بحث اصلی ، مطرح کردن این مساله که چرا خداوند از جنس انسان زوجی را برایش آفریده خالی از لطف نیست.به طور فطری و تجربی انسان در می یابد که فرد با هم جنس خود میتواند رابطه ی عمیق و الفت ماندگار برقرار کند. در تفسیر کاشف آمده که هر نوعی به نوع خود الفت بیشتری دارد. اگر زن از غیر جنس مرد می بود و بالعکس تفاهم و مشارکت بسیار سخت می شد.(23)

خلقت زن
 در برخی از تفاسیر که از جمله آنها منهج الصادقین و کشاف است مشاهده میشود که مفسر محترم منظو از (نفس) را خلق کردن حوا (ع) از دنده آدم (ع) یعنی عبارت " من انفسکم " را به این معنا گرفته اند که زن بخشی از بدن مرد آفریده شده است. درتورات کنونی آفرینش همسر نخستین انسان ؛ یعنی حوّا از دنده چپ آدم عنوان شده و دسته ای از روایات اسلامی که در بعضی منابع قرآن پژوهی آمده با مضمون یاد شده همخوانی دارند ، تفاسیری چون روح المعانی ، تفسیر طبری و ... از تفاسیر اهل سنت به نقل این گونه روایت ها مبادرت ورزیده اند. اما دسته ی دیگری از روایات با روایات نخست ناسازگارند و بعضی از قرآن پژوهان نیز با روایتهای دسته دوم همگام گردیده و روایتهای نخستین را اسرائیلی می نامند.به اجمال می توان گفت : قرآن کریم در موارد چندی و با بیانهای همسان و همانند این مطلب را یادآور شد که از همه ی این موارد چنین استفاده می شود که خداوند نخستین بار آدم را آفرید و در مرتبه دوم از وجود آدم ، همسر او را خلق کرد.از شیوه بیان همسان قرآن در همه ی موارد ، دو نکته به روشنی استفاده می شود :
1 . خلقت آدم پیش از آفرینش حوّا بوده است.
2 . وجود آدم ، ماده و مایه ی اصلی آفرینش حوّا بوده است.
اینک از میان مجموعه ی آیات به نقل چند آیه بسنده می کنیم.
" یا ایّها الناس اتّقوا ربّکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها "(24) ای مردم از پرودگارتان بترسید ؛ آن خدایی که شما را از یک نفس آفرید و همسر او را نیز از آن نفس آفرید." خلقکم من نفس واحده ثمّ جعل منها زوجها "(25) او شما را از یک نفس آفرید ، آنگاه جفت او را از آن نفس قرار داد. در این آیه کریمه ، جمله ی " ثم جعل منها زوجها " با واژه ی " ثم " به جمله ی پیش عطف شده و به گفته نحویان " ثم " دلالت برتأخّر " معطوف " دارد.علامه طباطبایی ذیل آیه اول سوره نساء(26) می نویسد :" مراد از نفس انسان چیزی است که انسان به واسطه ی آن انسان نامیده می شود و از ظاهر عبارت چنین استفاده می شود که مقصود از " نفس واحده " ، آدم و از " زوجها " زن او می باشد و این دو ، پدر و مادر نسل انسان کنونی هستند که ما از آنها هستیم. "برخی از " وخلق منها زوجها " چنین فهمیده اند که : همسر آدم از بدن آدم آفریده شده است همان گونه که یهود معتقدند که همسر آدم از یکی از دنده های آدم آفریده شده است ؛ ولی بسیاری نیز " منها " را به معنای از وجود و طینت او تفسیر کرده اند.(27)اگر به ترجمه ی کلمه ( نفس ) دقت کنیم ، هیچگاه تفسیر برخواسته از تورات را نمی توان پذیرفت زیرا ترجمه ی ( نفس ) همان طوری که در بخش مفردات آیه گذشت ، ذات و روح است و اگر کسی بخواهد غیر از این را اراده کند که تن یا بدن باشد باید قرینه ای بیاورد. مرحوم محمد جواد مغنیه معتقد است این گونه تفسیر کردن منحصراً دلالت دارد که نزد مفسر جنس مذکر بر مونث غلبه دارد.(28)

" لتسکنوا الیها "
 از بیان قبل مشخص شد که ضمیر (کم) در آیه مختص به جنس مذکر نیست و شامل جنس مونث نیز می شود به تبع این حرف فاعل تسکنوا هم شامل مذکر و هم شامل مونث است .در مفردات آیه بیان شد که (سکن) به معنی آرام گرفتن بعد از حرکت است و اینکه یکی از مصادیق آن آرامش باطن و انس می باشد. حال با این تفسیر می توان این نتیجه را گرفت که ازدواج بستری است که به وسیله آن می توان اضطرابهای درونی و بیرونی خود را از بین برد و به آرامش دست پیدا کرد. این آرامش زاییده ی آن رفع نقصی است که انسان قبل از ازدواج در خود احساس می کند و در تکاپو و جنبش است تا این نقص را به طریقی زائل کند همان طور که علامه طباطبایی فرمودند : هر یک از مرد و زن دستگاه تناسلی دارد که با دستگاه تناسلی دیگری کامل می گردد و از مجموع آن دو تولد و تناسل صورت میگیرد پس هر یک از آن دو فی نفسه ناقص و محتاج به طرف دیگر است و از مجموع آن دو ، واحد تام و تمام درست می شود و به خاطر همین نقص و احتیاج است که هر یک به سوی دیگری حرکت میکند و چو بدان رسید آرام می شود ، چون هر ناقصی مشتاق به کمال است و هر محتاجی مایل به زوال حاجت و فقر خویش است و این حالت همان شهوتی است که در هر یک از این دو طرف به ودیعت نهاده شده است.(29)بخاطر این قوه شهوت ، هر کدام از زن ومرد در خود احساس نیاز به دیگری می کند و وقتی زن و مرد به همد یگر رسید ند قوه ی شهوت در هر کدام پاسخ منا سب خود رامی یابد. این از نظر نقص جسما نی و شهوانی. اما از نظر روحی نیز زن و مرد به یکدیگر نیاز دارند ، زیرا قبل از رسیدن به یکدیگر ، هر کدام در زندگی خویش احساس خلأ می کنند و می فهمد که تنهائی قادر به ادامه صحیح زندگی نیست و لذا برای رفع این نیاز اقدام به ارتباط با جنس مخا لف می کند . تجربه نشان داده که غالب مردان و زنان نمی توا نند بدون ازدواج زندگی آرامی داشته باشند و زنان و مردان مجرد معمولاً با بحران های روحی و روانی روبه رو می شوند و به بیان بهتر آسیب پذیری روحی روانی آنها به مراتب بیشتر است. ازدواج این بستر را آماده می کند تا انسان در کنار همسر خویش به آرامش روحی دست پیدا کند و آن خلأ و کاستی که احساس می کرد را سامان دهد.

" موّدت و رحمت "
 یکی دیگر از عجائب ازدواج ، محبتی است که بین مرد و زن بوجود می آید در حالی که هیچ سابقه ی ارتباطی باهمدیگر نداشته اند ، ولی این محبت به گونه ای شعله ور می شود که هر یک دیگری را بر خود ترجیح می دهد. ازدواج یک نوع پیوند و یگانگی بین دو نفر می باشد و از آنجاکه ادامه این پیوند در میان همسران خصوصاً ، و در میان همه انسانها عموماً ، نیاز به یک جاذبه و کشش قلبی و روحانی دارد خداوند می فرماید که : ما بین همسران دوستی و محبت قرار دادیم.اساساً هر اجتماعی هر چند کوچک ، برای بقای خود احتیاج به ضامن بقاء دارد. برخی این ضامن را جعل قانون می دانند. این حرف گرچه صحیح است و لزوم قانون در اجتماع قابل انکار نیست ولی بهترین ضامن قبل از قانون ، علقه و محبت بین افراد آن جامعه می باشد. این محبت و موّدت است که افراد را دل بسته ی به هم دیگر می کند و آنها به پاس این محبت به راحتی تن به قانون می دهند حتی اگر به ضرر آنها باشد. لذا علامه شهید مطهری معتقد است بهترین جامعه ها ، آن جامعه ای است که با نیروی محبت اداره شود.(30)

دلیل ذکر موّدت و رحمت :
 در تفسیر نمونه در پی پاسخ به اینکه چرا در آیه ، دو واژه ی " موّدت " و " رحمت " ذکر شده آمده است (31)و اما مساله " موّدت " و " رحمت " در حقیقت " ملاط " و " چسب " مصالح ساختمانی جامعه انسانی است ، چرا که جامعه از فرد فرد انسانها تشکیل شده همچون ساختمان عظیم و پرشکوهی که از آجرها و قطعات سنگها تشکیل می گردد. اگر این افراد پراکنده ، و آن اجزاء مختلف ، با هم ارتباط و پیوند پیدا نکنند " جامعه " یا " ساختمانی " به وجود نخواهد آمد. آن کس که انسان را برای زندگی اجتماعی آفریده این پیوند و ربط ضروری را نیز در جان او ایجاد کرده است.فرق میان " موّدت " و " رحمت " ممکن است از جهات مختلفی باشد :
1 . موّدت انگیزه ارتباط در آغاز کار است ، اما در پایان که یکی از دو همسر ممکن است ضعیف و نا توان گردد و قادر بر خدمتی نباشد (رحمت) جای آن را می گیرد .
2 . موّدت در مورد بزرگ تر ها است که می توانند نسبت به هم خدمت کنند اما کودکان و فرزندان کوچک در سایه (رحمت) پرورش می یابند.
3 . موّدت غالباً جنبه متقابل دارد ، اما (رحمت) یکجانبه و ایثار گرانه است . زیرا برای بقا یک جامعه خدمات متقابل لازم است که سرچشمه آن (موّدت ) است و گاه خدمات بلا عوض که نیاز به ایثار و (رحمت ) دارد .

" إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرُونَ "
 این فراز از آیه دو مطلب را می رساند :
1 . ازدواج و ماهیت آن از روزنه هائی می باشد که انسان اندیشمند می تواند از ره گذر آن به جهانبینی الهی دست یابد و یا آن را به لحاظ معرفتی تکمیل کند.
2 . آیه زیبایی های ازدواج را منحصر می کند در جامعه و گروهی که اهل تفکر هستند.
علامه(32) می نویسد : وقتی قومی درباره اصول تکوینی خویش بیندیشند که آن اصول مرد و زن را وادار کرده به اینکه تشکیل جامعه خانوادگی دهند، و نیز آن دو را به موّدت و رحمت واداشت ، و آن موّدت و رحمت نیز اجتماع مدنی و شهری را پدید آورد ، و چه آثاری بر این اجتماع مترتب شد ، نوع بشری بقاء یافت ، و زندگی دنیای و آخرتی انسان به کمال رسید ، آن وقت متوجه میشوند که چه آیات عجیبی در آنها هست ، و خدای تعالی چه تدابیری در امر این نوع از موجودات به کار برده ، تدابیری که عقل را حیران و دهشت زده می کند.از آنچه که تا کنون بیان شد معلوم می گردد که ازدواج از منظر اسلام اولاً بستری است برای خداشناسی و کسب معرفت دینی و ثانیاً ساز و کاری است که خداوند با آن آرامش و طمأنینه را به کانون بشریت ارزانی داشته است و ثالثاً شالوده و کیان خانواده و عامل تداوم آن مهر و محبتی است که خداوند پس از ازدواج در دل مرد و زن قرار می دهد.در پایان مناسب به نظر می رسد که اجمالا به بررسی دیدگاهای مکاتب مختلف نسبت به ازدواج بپردازیم و در مقام مقایسه ، درخشندگی دیدگاه اسلام بیش از پیش نمایان گردد. ولی نکته ای که باید به آن توجه شود این است که ازدواج در هر مکتب تحت تأثیر نگاه آن مکتب به شخصیت زن است لذا بهتر است بحث را معطوف به نگاه مکاتب به زن کنیم و درخلال آن اشاره به بحث ازدواج و جایگاه آن در آن مکاتب نمائیم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد ( سه شنبه 90/12/9 :: ساعت 10:25 صبح )

»» رابطه دختر و پسر ، قبل از ازدواج (1)

رابطه دختر و پسر ، قبل از ازدواج (1)

چکیده
 باتوجه به مقدم? مقاله، سعی کردیم ابتدا ریشه های اصلی یک ارتباط نامشروع، بین دوجنس مخالف را مورد بررسی وتعریف قرار دهیم،وسپس دستورات ونظر قرآن کریم ونظرات برخی نویسندگان محترم را دراین مجموعه داخل کنیم تادانشجوی جوان بتواند ازاین مطالب استفاده کرده وبهر? لازم را ببرد، ودر زندگی فعلی خود،هدف وروش بهتری راتعیین کندوآینده ای روشن را برای خودرارقم بزند.
کلید واژه ها:رابطه،دختروپسر،ازدواج،معاشرت،نامشروع،عشق ، دوستی

مقدمه
 درچنددهه ی اخیر،بخصوص درسالهای پس ازپیروزی انقلاب اسلامی ،روابط میان دختران وپسران جوان ونوجوان ،درکشور ما همواره به صورت یک مسئله ومعضل اجتماعی مطرح بوده است.اولیای خانه ومدرسه ،پیوسته به وضع حادی بااین مسئله روبرو بوده اند که چگونه می توان دختروپسر ویابه عبارتی آتش وپنبه را تا رسیدن به زمان مناسب برای ازدواج ،ازیکدیگردورنگه داشت؟ برای آنان وبخصوص اولیای دختران ،این سوال همواره مطرح بوده است که چه کنند تا نوجوان وجوان خانواده به شکل نامتعارف ونامشروع باافراد غیر همجنس ،رابطه برقرار نسازند ،دوستی وعشق آنان راچگونه چاره ساز باشند.چگونه وباچه زبانی آنان رابه راه راست هدایت کنند ؟.تصورنوجوان درموردجنس مخالف ونیزطرز تلقی آنان دراین مورد خاص، مسائلی رابوجود می آورد .گواینکه بعضی ازپسران، داشتن دوست دختررا نوعی توفیق وقدرت اجتماعی تلقی می کننند.ازاین روبرای نشان دادن قدرت خویش ،سعی می کنند به نحوی بادختری رابطه برقرار سازند .دختران نیز داشتن رابطه باپسران رانوعی جاذبه به شمار می آورند .درعین حال اغلب دختران قصد شان ازایجاد رابطه باپسران، ازدواج است. برای اکثرقریب به اتفاق دختران، دوستی ورابطه بایک پسر به هیچ رویک دوستی معمولی نیست، بلکه این دوستی ورابطه درتصور وذهن آنان همان چیزی است که قطعاً منجربه ازدواج خواهدشد.این تصورنادرست جوانان ونیز واقعیتهای گوناگون موجود درجامعه ما،سبب شده که نوجوانان وجوانانی که به طریق غیر مشروع وغیر متعارف بافردی ازجنس مخالف، رابطه دوستانه برقرار کنند.قرآن کریم نوری همواره تابان است که براندیشه ی بشر تابید،وراه انسانها راروشن ساخت،این کتاب منبع عظیم معرفتی وسفره ی الهی است،که میتواند نسلهای بشررا از زلال معرفت خویش سیراب سازد، ومقام دانش ودانشمندان را ارج نهد وعالمان وجاهلان رامساوی نمی داند، بلکه بااشارات متعدد به مباحث علوم تربیتی و... وروح وروان انسان بلکه با اشاره به مسائل فراروان شناسی، حس کنجکاوی وپرسشگری انسان را تحریک می کند وزمینه رشد علوم رافراهم می سازد.بااین مقدمات ملاحظه می شود که بحث برسر ارتباط بین دختر وپسر درجامعه ما،یک بحث ضروری برای حفظ سلامت فردی واجتماعی درجامعه است، که لازم است این مطلب از زوایای گوناگون ومهم ترازهمه ازنگاه قرآن کریم موردتحلیل وبررسی قرار گیرد. درجامعه نمی توان پرده ای ضخیم میان دوجنس کشید وآنان را ازیکدیگرجداساخت، ازاین رو باید حدود ارتباط رابرای نوجوان وجوان ترسیم کرد. می باید شیوه های برخورد باایشان را به آنان یاد داد. می باید مفهوم عشق را به آنان تعلیم داد وقداست آن رابرای آنان توضیح داد و آن را سپری برای حفظ کرامت و ارزش انسانی و الهی آدمی بکارگرفت. مادرمباحث آتی درابتدا تعریفی از عشق به میان می آوریم تامنشا اصلی این رابطه مشخص شود وسپس به تحلیل و بررسی روابط دختر وپسرقبل ازازدواج می پردازیم.
1-عشق را تعریف و منشا،اقسام وآثار آنرا نام ببرید؟2-رابطه راتعریف ونگاه قرآن تحلیل هاو نگاه افراطی نسبت به آنرا بنویسید؟ 3-علت، پیامدو وضعیت مطلوب در مورد دوستی دختروپسر را بنویسید؟4-آیین معاشرت وراههای ارتباط دخترو پسر را بنویسید؟

عشق
 عشق اصلی ترین میل وگرایش انسانی است که انسان را سریع تر از هر چیزی به خوشبختی کامل می رساند.عشق عامل بهسازی وتصفی? روح وروان بوده وهمواست که به زندگی زیبایی می دهد. عشق بالاترین مقام رادرزندگی دارد ودرپرتوآن زندگی لذت بخش می باشد.اگرانسان به این مقام برسددیگربدونه عشق نتوان زندگی کرد.

1-تعریف عشق
 معنای لغوی عشق: درکتابهای لغت چند معنا برای واژه(عشق) ارائه شده که دراینجا به معنای مشترک بین آن ها اشاره می کنیم:عشق عبارت است از علاقه شدید یا محبت از حدگذشته(1) معنای اصطلاحی: علاقه به شخصی یاشیئی وقتی که به اوج شدت برسد ،به گونه ای که وجود انسان را تسخیر کند و حاکم مطلق وجود او گردد عشق نامیده میشود(2) در زبان عربی واژه عشق در اصل ازماده عَشَقَه است و عشقه نام گیاهی است که درفارسی به آن پیچک می گویند که به هر چیز برسد دور آن می پیچد، مثلاً وقتی به گیاهی دیگرمی رسد، دور آن چنان می پیچدکه تقریباً آنرا محدود و محصور می کند و در اختیار می گیرد. یک چنین حالتی اثرش این است که برخلاف محبت عادی، انسان راازحال عادی خارج می کند، خواب وخوراک را از او می گیرد،وتوجه رامنحصر به همان معشوق می کند،یعنی اورا ازهمه چیزمی بُرد و تنها به یک چیز متوجه می کند.این تعریف عشق بیانگرحال معشوق است(3)

2-منشأعشق
 مقصودازمنشأعشق این است که دریک رابطه عاشقانه چه چیزی باعث می شودکه یک شخص عاشق دیگری شود.آیاعلت اصلی این رابطه غیرعادی نقص وکمبود دریکی وکمال و خوبی در دیگری است که سبب کشش اوبسوی خودمی شود؟یاخیر، علت این رابطه،شباهت است یعنی شکل هم بودن؟ در پاسخ به این پرسش دیدگاههای گوناگونی مطرح است که به گذری اجمالی برآنها بسنده می کنیم.الف-منشا اُرگانیکی: یعنی عشق از تراوش غدد جنسی حاصل می شودکه دراین صورت بااستفاده ازعلم پزشکی قابل کم وزیاد می باشد.(4)ب-هدف جنسی منع شده منشأ عشق است (دیدگاه فروید):یعنی علت عشق آن است که ما از طرفی مُصرانه خواستار رابطه جنسی هستیم و از سوی دیگر نیز، از دست یافتن به این هدف منع شده ایم که درنتیجه اصطکاک این دو برخورد، محبت ومهربانی حاصل می شود: ازاین رو اگر رابطه جنسی کاملاً آزاد می بود، هیچ گاه کسی عاشق نمی شد.ج- عشق یک منشأفطری دارد.د-تمایل انسان به کمال، منشأعشق است.(5)

بررسی:
 دراینجااین مطلب قابل ذکراست که منشأ عشق به چنددلیل نمی تواند اُرگانیکی یاهدف جنسی منع شده باشد.الف- عشق منحصر درعشق شهوانی و جنسی نیست؛ زیرا موارد زیادی پیدا می شودکه خلاف این باشد : مانند عشق انسان به خدایا به خود و یا به گل.... .ب- اگرمنشأعشق تراوش غدد جنسی باشد، باید افراد پیر هرگز عاشق نشوند، در حالی که خیلی ازافراد سن زیادی دارند و درعین حال عاشق هستند.ج- اصلاًعشق شهوانی وجنسی عشق نیست، بلکه یک رابطه غریزی است که در هم? موجودات وجود دارد.براساس عقید? صحیح، عشق یک منشأ فطری داردکه دراثرشناخت انسان نسبت به خوبی های موجود دریک شخص یایک شیء وازسوی دیگر،نقصان آنها دروجود خود اصل می شود وهرچه این شناخت کامل ترشود، این علاقه بیشترمی شود تا جایی که انسان را وارد معرک? عشق می کند،وانسان حاضرمی شو دبرای بدست آوردن آن خوبی ها،هم? هستی خودرا فداکند.د- واژ? عشق درقر?ن مجید، حتی برای یکبارهم بکار نرفته است؛امابااین حال کلمات وواژههایی که بااین مفهوم مترادف ورساننده معنای آن می باشد، به شکلهای گوناگون آمده است،مانند:حب،ود،مودت،و... .

3-اقسام عشق
 پیش ازبیان اقسام عشق و بیان دیدگاه قرآن کریم دربار? آن ذکر چند نکته لازم است:یکم:انسان اگرکسی رادوست داشته باشد،خویشاوندان و دوستان او را نیز دوست می دارد و حتی شهر، لباس، باغ، نوشته و سایرچیزهایی که بااوارتباط دارند،درنظرش محبوب است.دوم:امور وامیال فطری از جهت شدت وضعف دارای مراتبی هستندکه هرمرتبه ای از آنها دارای اسم وآثارخاصی می باشد و این مراتب در افراد بشر مختلف است ؛ازجمله این امورمحبت است،که مراتب آن طبق تفسیرالوسی به شرح ذیل است :
1-هوی: نخستین مرتب? محبت تمایل داشتن.
2-علاقه: مبتنی است که همیشه همراه ودرون قلب است.
3-کلف: محبت شدیدراگویند.
4-عشق: حب شدید یاافراط درمحبت راگویند.
5-شعف: مرحله ای که عشق به تمام زوایای قلب نفوذکند.
6-تدله: مرحله ای که عشق عقل انسان رامی رباید.
7-هیوم: مرحلهایی که عشق انسان ر ابی قرار وبی اختیارمی کند،واورا به هرسوی می کشاند.(6)

تقسیم دیگرعشق
 باتوجه به منشأعشق، عشق به اقسام زیرتقسیم می شود:
1-حقیقی،2-مجازی،3-سرابی؛جنسی وکاذب.
1-عشق حقیقی: به عشقی گفته می شودکه معشوقش حقیقی باشد: یعنی زیبایی های اونا محدود باشد و دارای هیچ گونه نقصی نباشد،وبه دیگر سخن عشق یعنی پروازانسان بسوی بی نهایت یعنی اتصال قطره به دریا (والذین امنوااشدحبالله)(7) و{لی}کسانی که ایمان آورده اندخدارا بیشتر دوست دارند.

-عشق مجازی:
 عشق وعلاقه ای واسطه ای به موجودات درراه خدا است که هدف ازآن رسیدن به عشق حقیقی می باشد: یعنی وسیله ای است برای رسیدن به معشوق حقیقی،و در واقع بخاطر معشوق حقیقی ابراز علاقه می کند، مانند عشقی که حضرت یعقوب را از درون می سوزاند(قالوا تالله تفتا تذکر یوسف حتی تکون حرضا اوتکون من الهالکین) (8)(فرزندان)گفتند: به خدا سوگند، پیوسته یوسف را یاد می کنی تا بیمار مشرف به مرگ شوی،یا هلاک گردی.
3-عشق سرابی؛ جنسی وکاذب
عشق بغیر از معشوق حقیقی است، به گونه ای که هدف از آن خاموش شدن غریزه ی جنسی وکام گرفتن از معشوق می باشدنه رسیدن به معشوق حقیقی،ومنشأآن شهوت است مانند:(قد شغفها حبا...(9) و زنان در شهر گفتند زن عزیز مصر از غلام جوانش تمنای کامجویی از وجودش کرده و محبت یوسف در دلش جای گرفت، قطعا ما او را در گمراهی آشکاری می بینیم.

آثارعشق
 آثار عشق حقیقی:
1-رسیدن به درجات عالی انسانیت یا همان کمال نهایی
2-لذت بردن ازعبادت
3-رهایی ازگناه
4-سلامت وآرامش روحی وروانی
5-اطلاع بعضی از اسرار غیبی
6-رسیدن به مقام استجابت دعا
7-حلاوت سختیهای زندگی
8-بندگی وعبودیت و...
در قرآن و سنت به تمامی آثار عشق به خداوند و اولیاء خدا ،اشاره شده است، ولی به جهت اختصار از ذکر آنها صرف نظر می کنیم.
آثارعشق سرابی جنسی
عشق سرابی مانند راهزنی ماهر دارای آثار نامطلوب فردی واجتماعی است که به برخی ازآنها اشاره می کنیم:
1-دوری ازحق وحقیقت
2-مانع رسیدن انسان به کمال واقعی
3-کشیدن انسان به سوی انحراف وگناه و سقوط او از انسانیت
4-به انحطاط کشیدن فرد وجامعه
5-زودگذر بودن آن
6-سلب آرامش روحی و روانی ازفرد وجامعه
7-فروپاشی کانون گرم خانواده
8-ایجاد روحی? طغیان وسرکشی درانسان
9-دوری انسان از طاعت وبندگی
10-تیرگی قلب و.....

بررسی وتحقیق درمورد رابطه
 1. مراد از روابط دختر و پسر، رابطه‏ای است که خود رابطه، هدف است و مقدمه چیز دیگری نیست. رابطه‏ای که خودرابطه هدف نیست، همانند رابطه و معاشرت دختر و پسری که نسبت خویشاوندی دارند و یا رابط? علمی، شغلی و اقتصادی بین دختر و پسر،که در اینجا مورد بحث نیست.
2. در این رابطه، جنسیت طرفین، موضوعیت دارد؛ یعنی نگاه آن دو به هم، جنسیتی است.
3. دراین رابطه، احساسات و عواطف طرفین، حرف اصلی را می‌زند.
4. در این رابطه، یک در هم تنیدگی بین غریزه جنسی و قوای عاطفی طرفین وجود دارد و تفکیک آن دو در بسیاری از مواقع، امکان‌پذیر نیست.پس منظور ما از رابطه و دوستی دختر و پسر، «رابطه‏ای است صمیمانه و گرم و اغلب پنهانی که احساسات و عواطف طرفین در این ارتباط، دخالت جدی دارد و نگاه آن دو به هم، نگاه جنسیتی باشد؛ نه نگاه پاک انسانی و اغلب از طریق دیدارهای مخفیانه، رد و بدل کردن نامه، تلفن و ... ایجاد می‏گردد». سه دیدگاه در باره رابطه دختر و پسر وجود دارد:1. دیدگاه افراطی؛ در این نگرش، هر گونه ارتباطی با جنس مخالف، آزاد و بدون مانع است(رویکرد لیبرالیستی).فروید و پیروان وی مدعی هستند که اخلاق جنسی کهن، بر اساس محدودیت و ممنوعیت است و تمام مشکلات بشر به دلیل ممنوعیت‏ها، محرومیت‏ها، ترس‏ها و وحشت‏های ناشی از این ممنوعیت‏هاست که در ضمیر باطن بشر جایگزین شده است.بِرتراند راسل نیز همین مطلب را اساس قرار می‏دهد و در کتاب «جهانی که من می‏شناسم»، می‏گوید: «اگر از انجام عملی [رفتار جنسی] زیانی متوجه دیگران نشود، دلیلی نداریم که ارتکاب آن را محکوم کنیم».2. دیدگاه تفریطی؛ بر پایه این رویکرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف، مردود و مورد نکوهش می‏باشد. این دیدگاه، نقطه مقابل دیدگاه افراطی است.راسل در جای دیگر می‏گوید: «پدران کلیسا از ازدواج به زشت‌‏ترین صورت یاد کرده‏اند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد. بنابراین، می‌گفتند: ازدواج که عمل پستی شمرده می‏شد، بایستی منعدم شود».3. دیدگاه اعتدالی؛ بر اساس این دیدگاه، نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه؛ بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف، در یک چهارچوب [Context] مشخص، تعریف شده است.ارتباط مجاز، ارتباطی است حداقلی و به دور از هر گونه انگیزه شهوی و عاطفی و رابطه‏ای است که در آن، نفس رابطه مقصود نباشد و نگاه دو جنس به هم، نگاه انسانی باشد و نه جنسیتی. دیدگاه اسلام، ناظر به نگرش سوم، یعنی دیدگاه اعتدالی است.

روابط دختر و پسر از نگاه قرآن کریم
 قبل از بحث «آسیب شناسی روابط دختر و پسر»، اشاره‏ای گذرا به دیدگاه قرآن کریم در مورد این بحث خواهیم داشت.(10)

تحلیل روانشناختی،قرآنی رابطه دختروپسرچیست؟
 عقل وعاطفه دونیروی ضروری برای زندگی بشری هستند که به انسان عطاشده اند.خالق هستی به اقتضای شرایط وشرح وظایف زن ومرد،آن دورا حکیمانه میان آنها تقسیم کرده است که هریک باتفاوتهای طبیعی موقعیت های ویژه ای رابرای زندگی انسانی فراهم آورده اند.درمورد وجوداین تفاوتها میان روان شناسان دیدگاههای متفاوتی اِرایه شده است.برخی می گویند:ازنظرروانی بین زن ومرد تفاوتهای قابل ملاحظه ای دیده می شود، بطورکلی مردبرون گراست، اوفعال ومایل است بردنیای اطراف چیره شود:درنتیجه فکر وملموسات دراو بیش ازشعورواساس رشد می کند،درحالی که زن بیشتردرون گراوغیر فعال است واحساس براو چیره است.(11)در مورد نوع رابطه میان زن ومرد ازنظر یونگ،روان کاو مشهورمسئل? جبران مطرح است. توضیح اینکه:میان رابطه زن ومرد حالتی مکمل گونه وجود دارد،تاتضادگونه. اوبیان می کندکه مردان وزنان اگردر درون خودحالتهای تضاد، مثلاً مردحالت زنانگی وزن حالت مردانگی داشته باشد،نه تنها باعث جذب وعشق نمی شود بلکه باعث همرنگ شدن می گردد.ازاین روهرچه باآن درخارج روبرو هستیم ،رابطه ای تکمیلی است که توسط دوست داشتن میان دوجنس مخالف حاصل می شودوتمام کمبودهای وجودی رانیز برطرف می کند.(12)به هرحال وجود مرد وزن درکناریکدیگر درصورتی که همراه باارتباطی سالم ودور ازاضطراب باشد خودعاملی دربرقراری اعتدال روحی روانی است که باعث می شودافراد از زندگی خودلذت ببرند.

جمع بندی:
 آنچه دراین مقال موردنظراست،مطلق برخوردهای میان دختروپسر وبرقرارکردن رابطه اعم ازگفتاری وغیره می باشد که همراه بااهداف متفاوتی صورت می پذیرد.ازآنجاکه بشرموجودی بالطبع اجتماعی می باشد ولازمه جدایی ناپذیرزندگی انسان ورود به عرص? اجتماع و برقرارکردن تعاملات میان افراداست،درنظام ترصیم شده درقرآن کریم نیز بدان پرداخته شده ورابط? آنها بعنوان دونیمه مکمل هم درنظام آفرینش جایگاهی رابه خود اختصاص داده است.ولی دراینجاپرسشی مطرح می شودکه آیا جامع? مورد نظر قرآن بسته ومنحصر به حضورمرد درعرص? اجتماع است ویا جامع? بازورهاشده بوده وباهرگونه ایجاد رابطه میان افرادموافق است ویااینکه جامعه مورد نظر آن جامعه ای همراه باارتباطاتی نظام مند وکارشناسی شده وهدفمند می باشد که براساس همین هدفمندی احکام اجتماعی وفردی آن انشا شده است؟درمواردی ازآیات قرآن چگونگی ارتباط میان افرادجامعه زن ومرد،به گونه ای حکیمانه بیان شده است که بابررسی آنها می توان دربار? نگاه قرآن به موضوع به جمع بندی مناسبی دست یافت.ذکراین نکته خالی ازلطف نیست که ازنگاه قرآن کریم رابط? سالم میان زن ومرد باعث ایجادآرامش وسکون نفس می گردد.آرامشی که تمام دانشمندان مختلف تربیتی سال ها برای رسیدن به قاعده ای که به آن بینجامد فعالیت می کنند،ولی براثرتکبعدنگری نسبت به انسان تاکنون راه حلی نهایی ارایه ننموده اند.درآیه ای ازقرآن کریم چنین آمده است(ومن آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها).(13)دراین آیه شریفه رسیدن به آرامش نتیجه یک تعامل سالم میان مرد وزن بنام ازدواج دانسته شده است. ازسوی دیگر ازنگاه قرآن باتوجه به آی? یادشده یکی ازمهمترین اهداف خلقت بشر به دوگونه زن ومرد آرام بخشیدن و ماندگاری نسل انسانی است، ازاین روقوانین مطرح دراین نظام الهی نباید بااین هدف اولیه خلقت مغایر باشد، بلکه باید تکمیل کننده ودرراستای این هدف تعریف وانشاءشود.

طرح آیات ارتباط
 1-(قل للمومنین یغضوا من ابصارهم ویحفظوافروجهم ذلک ازکی اهم ان الله خبیر بما یصنعون).(14)این آیه شریف به تمام مومنان دستورمی دهد که درهنگام ارتباط بازنان ازنگاه مستقیم برحذر باشند.می فرماید:)ای پیامبر)به مردان مومن بگو :چشمهایشان راازنگاه حرام فروکاهند، و دامانشان را (درامورجنسی)حفظ کنند. دراین آیه حفظ فرج بمعنا ی جلوگیری از نظر افکندن به آن است(15)ذکرحفظ فرج پس از فروبستن چشم ذکر معلول بعد علت است. زیرا هرکس به چشم چرانی عادت داشته باشد بدونه شک آثارسوء آن از جمله ازدست دادن عفت دامنگیر او خواهد شد، وچون به غض بصر(پوشاندن چشم) عادت کنند بدونه شک اثرآن که حفظ فرج باشد به دنبال آن خواهد آمد.(16)
2-(وقل للمومنات یغضضن من ابصارهن ویحفظن فروجهن ولایبدین زینتهن الا ما ظهر منها).(17)
درادامه دستوربه مردان برای چگونه ارتباط برقرارکردن روی سخن رابه نیم? دیگر افراد اجتماع کرده و وظایف مفصل تری رابرای آنها برمی شمارد:

الف-(قل للمومنات یغضضن من ابصارهن)
 این قسمت زنان مومن رابه بازداشتن چشم خودازنگاه به نامحرم امرمی کند،زیرا نظر افکندن به محیط های شهوت آلود باعث ایجاد اختلال درسیستم عصبی شده وذهن بیننده رابرای مدتی به خود مشغول می کند و همان گونه که درآیه قبل بیان شد بازتاب وآثاراین عمل زیر پاگذاشتن عفت وسلامت انسانی است.همان گونه که گذشت نگاه از جمله عواملی است که می تواند غریز? جنسی رابه تحرک درآورد، (فروید) منشأتمام بیماریهای عصبی راغریز? جنسی می داندو تظاهرات مرضی در اینگونه بیماران را فعالیتهای جنسی بیمارگونه آنها بیان می کند.(18) ازدیدگاه این روانکاو، عوامل برانگیختگی میل جنسی مشتمل برعوامل بیرونی ودرونی است.فکرزیاد،دقت زیاد،وبیش ازاندازه بریک موضوع جنسی ازجمله عوامل درونی تحریک میل جنسی بشمارمی آید،این همان چیزی است که دراین آیه شریفه دردوکلمه پرمغز بیان شده است که عمل به آن بیمه شدن جامعه انسانی دربرابر انحراف رابه دنبال دارد.ازجمله عوامل بیرونی درتحریک جنسی افراد جذبه های موجوددرجنس مخالف است به عبارت دیگر آنچه باعث جلب نظر می شود ، زیبایی جنس مخالف وبروز دادن ودرمعرض قراردادن این زیبایی است .این لذت درنگاه که بعلت زیبایی فرد مقابل ایجادمی شود به مرور زمان حالت صعودی پیدا می کند واگراین حالت به ناامیدی بینجامد، چیزی جزدرد و اندوه را به دنبال نخواهداشت. باتوجه به این بیان معنا وهدف آیه ازبیان غض بصر وحفظ فرج به نهایت وضوح می رسد ومعلوم می شودکه این حکم نیزدرراستای همان هدف کلی خلقت که رساندن جامعه به آرامش روانی است،وضع شده است.

ب-(ولایبدین زینتهن الاماظهرمنها)
 زنان مومن بایددربار? آشکارشدن زینتها نهایت دقت رابکار بندند.آنچه دراین مسئل? مهم است وبرخی ازمفسران نیز برآن تأکیددارند،این است که اظهارمحل زینت مراد ازنهی خداونداست نه خود زینت زیرا اظهارزینت حرام نیست، بلکه آنچه حرام است به نمایش گذاردن محل آنهاست.(19)علت بیان این حکم بعیدنیست که ناظربه یکی ازغرایزمهم نهفته درزنان بنام تبرج وخودآرایی باشد.هم? زنان بطورطبیعی به خودآرایی ودل ربایی تمایل دارند. به این مسئله درآیه دیگرچنین اشاره شده است:

ج-(ولاتبرجن تبرج الجاهلیه الاولی(20)
 شهیدمطهری دراین باره می گوید(اماعلت اینکه دراسلام پوشش اختصاص به زنان یافته است این است که میل به خودنمایی وخودآرایی مخصوص زنان است .ازنظرتصاحب قلبها ودل ها،مردشکاراست وزن شکارچی،هم چنان که ازنظر تصاحب جسم وتن زن شکاراست ومردشکارچی.میل زن به خودآرایی ازاین نوع حس به شکارچی گری اوناشی می شود.در هیچ جای دنیا سابقه نداردکه مردان لباسهای بدن نما وآرایش های تحریک کننده بکار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خودمی خواهد دلبری کند ومرد رادلباخته وبه دام خوداسیر کند).(21)وجود غریز? تبرج وآثارآن ازدید دانشمندان و روانشناسان نیزپنهان نمانده است.(لمبروزو)روانشناس معروف ایتالیایی دراین باره می گوید:درزن علاقه به دلبر بودن و دل باختن، موردپسند بودن و مای? خرسندشدن بسیار شدید است. درجای دیگر می گوید: یکی از تمایلات عمیق وآرزوهای اساسی زن آنست که درچشم دیگران اثری مطلوب بخشیده و بوسیل? حسن قیافه، زیبایی اندام، موزون بودن حرکات،خوش آهنگی صداوطرزتکلم مطبوع قرارگرفته، احساسات آنها راتحریک وروحشان رامجذوب سازد.(22)پس وجودغریز? خودآرایی درزنان امری مسلم می باشد. حال خداوند حکیم ازآنجا که به این مسئله علم وآگاهی داشته وپیامد آنرا دراجتماع انسانی می دانسته است، بایک حکم (منع اظهارزینت) جامعه روبه سعادت بشری راازخطر انحراف جنسی و در نتیجه بروز اختلالات روانی نجات داده است، البته دراین مورد راه افراط رادرپیش نگرفته وجایی راکه احتمال ریبه وخطر انحراف نبوده استثنی کرده است.

د-(ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن)
 درادامه آیه خداوندموضوع پوشش رامطرح کرده ومی فرماید: باید اطراف مقنعه خود را برسینه های خود انداخته و فضاهای خالی را پر کند. از نظر اسلام تمام بدن زن جزء عورت او بشمار میرود، یعنی تمام اندام زن باعث تحریک جنس مخالف می شود. فیزیولوژیست ها و روانشناسان درمقام مقایسه زن ومرد به این مطلب تصریح کرده و گفته اند:میان زن و مرد درتمام سلول های آنها تفاوت وجود دارد. در توضیح آیه بایدگفت: زن مظهرجمال و مرد مظهر شیفتگی است وطبعاًبیش ازمرددرمعرض چشم چرانی قرارمی گیرد.جهت حفظ سلامت روانی جامعه برحفظ پوشش وعدم تحریک غرایز در روابط اجتماعی تأکیدشده است. اینکه درآخرآیه می فرماید:)لعلکم تفلحون)نشانگر این مهم است که عدم تحریک غرایز در روابط اجتماعی به رستگاری وسعادت افرادجامعه می انجامد.

ه-(ولایضربن بارجلهن لیعلم مایخفین من زینتهن)
 زنان مومن نباید به گونه ای پا برزمین بکوبند که زینتهای آنها به صدا درآیدوباعث جلب نظرافرادجامعه گردد.این نیز درراستای غریز? تبرج وخودآرایی صادرگردیده و باعث نوعی پیشگیری ازاختلالات روانی دراجتماع است.
3-(یانساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض وقلن قولامعروفا)(23)دراین آیه شریف،خداوند شرط دیگررا در رابطه میان فردی بیان می کند. در مورد ارتباط زن ومرد آنچه مهم بنظر می رسد، اینست که باتوجه به ویژگی های خاص زنان درلطافت و ظرافتهای جسمی وروحی و...نباید در روابط اجتماعی و سازمانی جذابیت زن واسطه ارتباط قرار گیرد، چه جذابیت چهره چه جذابیت کلامی . برای رعایت این امرقرآن کریم دراین آیه چگونگی ارتباط کلامی زنان بامردان رامطرح کرده است،البته ممکن است کسی گمان کند که این آیات خاص زنان پیغمبر (ص)اسلام است.ولی این برداشت به چنددلیل مردود وآنچه مورد نظرآیه است عمومیت حکم می باشد،زیرا اولاً:در آیه علت حکم بیان شده وتوسعه و محدوده حکم دارومدار دلیل حکم است ودلیل مذکوردرآیه دلیل عام وگسترده می باشد. می فرماید:)فیطمع الذی فی قلبه مرض)که تعمیم آن نشان می دهد احکام مذکوربه زنان پیغمبر(ص)اختصاص ندارد. ثانیاً:این حکم خداوند زنان پیامبر(ص)را مخاطب قرارداده نشان از غلظت وشدت حکم نسبت به زنان دیگراست،زیرازنان پیامبر(ص)از لحاظ حقوقی حکم مادرمومنان رادارند،ازاین رو اساساًبعد ازپیامبر(ص) ازدواج با آنها حرام است.افزون برآن هیبت پیامبرخدا(ص) بر همسرانش سایه افکن است ولذا کسی جرأت نمی کندخیال هوسرانی درارتباط باآنها درسربپروراند، ازاین رو ضعیفترین موردی که احتمال سوء استفاده درموردآن مطرح می شود زنان پیامبر(ص)است وخداوند باموردخطاب قراردادن آنها حکم رابه طریق اولویت به هم? جامعه سرایت داده است.(24)دراین آیه خداوندازخضوع وطنازی زنان درگفتار باغیرمحارم که ممکن است درغالب شوخی ولطیفه گویی مصداق پیداکند نهی کرده است. زیرا اینگونه ارتباط باعث حرکت شهوانی گردیده وافکاراجتماع رابه خودمشغول می کند وهمانگونه که گفته شدبرخی روانشناسان اینگونه رفتارهاراباعث ایجاد فکرزیادودقت بیش ازاندازه دانسته ومعتقدندکه موجب فعالیتهای جنسی ودرنتیجه اضطراب وتشویش روانی می گردد، وجامعه ای اینچنین،بیمار،راکدوبه دورازفعالیت رو به رشدی است که باهرعامل بیرونی آسیب می پذیرد.باتوجه به این آیات که قوانین ومقررات مربوط به پوشش زن وشیو? رفتار اودراجتماع رامطرح کرده ونیز باتوجه به احکامی که مالکیت زن را به رسمیت شناخته وبسیاری ازحوادث تاریخی مستند اززمان حکومت نبوی وعلوی ودیگرائمه که درتاریخ بیان گردیده،اصل ارتباط میان زن ومردازنگاه قرآن امری مسلم وثابت شده است. ونگاه دین نگاهی اعتدالی وقراردادن شرایط ارتباط به هدف جلوگیری ازهرج ومرجهای روحی –روانی اجتماع می باشد.

بررسی مولفه های ارتباط :
 هرارتباطی مولفه هایی دارد که برخی ازآنها عبارتنداز:
1-برقرارکنندگان ارتباط
2-پیام:همان محتوای ارتباط است که منظورارتباط کنندگان راروشن می کند.
3-رسانه:منظورشیو? خاص برقراری ارتباط است
4-کانال :آنچه ارتباط برقرارکنندگان رابه هم پیوندمی دهد ورسانه رادرخودجای می دهد.
5- انگیزهارتباط:دراین بحث می تواندعشق ورزی وابرازعلاقه باشد.
وجوداین مولفه هانشان دهند? ارتباطی هدفمنداست.
آنچه ازآیات شریف استفاده شدشرایط برقرارکنندگان ارتباط است ولی ازفحوا ی این آیات فهمیده می شود که پیام ارتباط نیز باید به گونه ای بایدباشد که باعث تحریک شهوات جنسی گردد.زیرادرغیراینصورت هدف ازوجودشرایط تامین نمی گردد.ازبرخی آیات استفاده می شودکه تعدادی ازشرایط یادشده مانند پوشش زن ناظر به ارتباط حضوری زن ومرد است وشرایطی مانند نوع سخن گفتن می تواند ناظر به ارتباط اعمی (حضوری وتلفنی)باشد،البته بیان علت حکم می تواند ناظر به محتوای ارتباطات نامه ای نیز باشد.زیرا بکاربردن جملات شهوت انگیز نیز مشمول نهی یادشده می شود.به هرحال آنچه ازنگاه قرآن مهم است سالم سازی جامعه است لذا بایدازهرگونه ارتباطی که منجربه ازبین رفتن آرامش روحی افرادجامعه می گردد خودداری شود.

نگاه افراطی به ارتباط
 درموردارتباط میان دختروپسر درمحیط اجتماع وعرف مردم ضرب المثلی وجوددارد که دختررابه پنبه وپسررا به آتش مانند می کنندکه بدونه شک درصورت نزدیک شدن آن دو به یکدیگرپنبه شعله ورمی شود.این ضرب المثل بعنوان یک گزاره رفتاری ویک الگوی اجتماعی درمیان افرادجامعه وجوددارد .خانواده ها بااین گزاره رفتاری به تربیت وخط دهی فرزندان احتمام می ورزند درحالی که این سخن به معنای نادیده گرفتن اراده واختیارانسان وپایین آوردن شخصیت والای انسانی افراد درحدجمادات است که امری غیرصحیح وبه دور ازدلیل می باشد.آنچه مهم می نمایداین است که باید رفتارها وارتباطات دارای مرز وهمراه بارعایت اصول برخاسته ازشرع باشد که دراین فرض ارتباط هیچ معنی ندارد درتربیت فرزندمهم این است که معرفت بخشی مناسب وبه جاانجام پذیرد یعنی والدین بایدتلاش کنند نوجوان وجوان خودرا درخودنگهداری بصیرت لازم ببخشند.(25)یعنی لازم است والدین علت نهی ویا امرخودرادرمورد رفتارهای مختلف بیان کنندتافرزند دریک سردرگمی تربیتی قرار نگیرد امری که درموارد مختلف مورداهتمام قرآن کریم بوده وبعنوان اصلی متقن مورداشاره قرار گرفته است.قرآن درهرزمینه ای نخست معرفت بخشی می کند ودرمرحله بعد حکم خاص آن رابیان می کند.(26) درنتیجه لازم است برای ساختن جامعه ای سالم ومتعادل دروهل? اول به افرادشناخت وبینش رفتاری صحیح داده شود تارفتارهاکوکورانه وآسیب پذیرنباشد.

پیامد دورشدن ازواقعیت
 دورشدن ازواقعیت موجودمیان تفاوتهای فردی دربین زن ومرد وپیروی ازاصول متقن وتک بعدنگری افراد درمیان جوامع غربی پیامدهای جبران ناپذیری رابرای زنان جامعه بهمراه داشته است.توضیح اینکه:جنبش اجتماعی دهه 1960 م به تغییرات بنیادی درکیان خانواده انجامید.جنبش آزادی زنان آنها رابه کاربیرون ازخانه ترغیب نمود.جنبش ضدفرهنگی رهیافتهای جدیدی درروابط جنسی مطرح کرد که درنتیجه آن زوجهای بسیاری بدونه ازدواج باهم زندگی می کردند .دراین زمان خانوادههای نامتعارفی ازقبیل خانوادههای تک والدینی وزندگی همجنس گرا هابه پدیده شایع تبدیل گردید.برخی پیامدهای این خانوادهها درغرب عبارتنداز:
1-افزایش چشمگیرشمارکودکان نامشروع
2-افزایش چشمگیرمسائل روان پریشی بین کودکان ووالدین مجرد
3-افزایش خط خشونت وآزار کودکان
4-افزایش مشکلات مربوط به سلامت کودکان ووالدین مجرد
5-افزایش آسیب های آموزشی تحصیلی
6-افزایش احتمال استفاده ازموادمخدرهمراه باهزینه های اجتماعی آن
7-افزایش میزان جرایم اجتماعی(27)
بایدتذکرداد که اینگونه پیامدها باراقتصادی واجتماعی سنگینی بردولتهاتحمیل کرده است.

پی‌نوشت‌ها:
 1.روابط دختر وپسر،ج1،ص75
2.جاذبه ودافعه امام علی (ع)شهیدمطهری
3. روابط دختر وپسر،ج1،ص76
4.روانشناسی عشق ورزیدن،ص28
5.جاذبه ودافعه امام علی(ع) شهیدمطهری
6.روابط دختر وپسر،ج1
7.بقره،165تفسیرالمیزان ج1ص406
8.یوسف854
9.یوسف30
10.محمدجعفر عزیزی سایت جامعه شناسی
11.مجله کتاب زنان (اسلام وروابط دختروپسر)علی زینتی،ش 24،سال1383
12.تحلیلی تربیتی برروابط دختروپسردرایران،دکترعلی اصغراحمدی
13.روم21
14.نور30
15.المیزان ذیل آیه 30نور
16.روابط دختر وپسر،ج1
17.نور31
18. روابط دختر وپسر،ج1
19.المیزان
20. احزاب33
21. مجموعه آثارمرتضی مطهری،ج19ص436
22.روابط دختر وپسر،ج1
23. احزاب 32
24. روابط دختر وپسر،ج1
25.تحلیل تربیتی برروابط دختروپسر ص69
26. روزنامه کیهان ش 18395 ت10آذر84
27.روابط دختر وپسر



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد ( سه شنبه 90/12/9 :: ساعت 10:20 صبح )

»» رابطه دختر و پسر ، قبل از ازدواج (2)

رابطه دختر و پسر ، قبل از ازدواج (2)

علت برقراری روابط دوستانه ناسالم دختروپسر:
 
برقراری اینگونه ارتباطات فرایندعوامل گوناگونی استکه برخی ازآنها عبارتنداز:

1-ضعف بینش مذهبی
 نوجوان یاجوانی که ازلحاظ بینشی قائل به مرض بین محرم ونامحرم نیست آمادگی بیشتری برای گرفتارآمدن درچنین دامی رادارد.این مشکل درصورتی رفع می شود که والدین به بینش دهی صحیح به فرزندروکنندواوامرونواهی خودرابادلایلی همراه سازند.

2-عدم رعایت حجاب
 ضعف بینش مذهبی دردختران باعث بی توجهی به مسئله پوشش وحجاب سالم می گردد.ازآنجاکه غریز? تبرج امری طبیعی دردختران است وازسوی دیگردخترجوان توجهی به مهار وکنترل این غریزه ازنگاه شرع ندارد بی حجابی درجامعه امری روبه رشد می گردد که پیامداولی? آن چیزی جزارتباطهای غیراخلاقی چیزی نیست.

3-آرایشهای غیرمناسب دختران
 دخترخودموجودی جذاب وذاتا باعث تحریک نگاههاست اگراین شخص به آرایش ظاهری مبادرت ورزد ودراجتماع ظاهرگردد این جذابیت دو چندان شده وباعث جلب توجه جنس مخالف می گردد.ونهی شارع مقدس ازنمایان کردن آرایش زنان دراجتماع حکمی برای کنترل ارتباطات نامشروع می باشدکه بایدبه آن بیشترتوجه شود

4-وجودالگوهای منحرف
 سن نوجوانی وزمان گذرازآن حساس ترین دوران زندگی هرفردبشمارمی آید دراین دوران هرنوجوان بدنبال معیار والگویی برای رفتار خوداست.وچنانچه دراین الگوگیری مشورت داده نشود ممکن است الگویی رابرگزیند که اورابسوی انحراف سوق دهد.قرآن کریم نیز به این مهم توجه نموده ودرچندموردبه معرفی الگوهای رفتاری مناسب اقدام کرده است آیاتی که حضرت ابراهیم (ع)پیامبر(ص)،وزنان فرعون وحضرت مریم(س)رامعرفی می کندازاین قبیل است .عوامل دیگری نیزدراین روندارتباطی موثراست عواملی ازقبیل سهلنگاری برخی مادران وبی خبری پدران،اشتغال فراوان والدین ،وجودمشکلات عاطفی درخانواده ودلایل جنسی وزیادشدن سن ازدواج.(28)

پیامدهای دوستی ناسالم دختروپسر:
 
ارتباطهایی که ازراههای غیرصحیح وبه دورازاصول مطرح دراینگونه ارتباطات ایجادمی شود ممکن است درپی دارند? پیامدهایی باشدکه جبران آن برای افراد ممکن نباشددریک نگاه اجمالی برخی ازاین پیامدهارا می توان چنین برشمرد:

1-نگرانی برملاشدن این ارتباط
 اینگونه روابط ازآنجاکه بدورازچشم والدین برقرار شده است درهردوطرف یک حالت ترس واضطراب بخاطر آشکارشدن آن بوجودمی آید که می توانددر روندسالم زندگی فردی شخص تاثیری منفی بجای گزارد.

2-نگرانی والدین
 این نگرانی پس ازآشکارشدن ارتباط فرزندبادیگران برای آنها حاصل می شودوباعث روان پریشی افرادخانواده می گردد وزندگی سالم آنهارادچارنگرانی واضطراب می کند.

3-افت آموزشی وترک تحصیل
 باتوجه به آزمایشهای میدانی که صورت گرفته اینگونه ارتباطات باعث بروز عشق وعاشقی وافتادن به ورطه خیال می شودکه نتیجه آن دراغلب موارد افت شدید تحصیل ودرموارد ی نیز ترک تحصیل است.

4-ابتلابه افسردگی
 برقراری عاطفی اینگونه روابط درسن نوجوانی ازآنجاکه اغلب به ازدواج نمی انجامد فردرادچارافسردگی می کند اسلام باانشای حکم ازدواج موقت بعنوان حکمی ثانوی وهمراه باشرایط خاص این معضل رامعالجه کرده که لازم است دراین زمینه تحقیقی مستقل ارائه شود.

5-خودکشی
 
6-انجام ازدواج های عشقی
 اینگونه ازدواج ها جنب? عقلانی ندارد وصرفاًعملی عاطفی محصوب می شود وبه گفت? بسیاری ازروانشناسان عشق اولیه معمولاً پایدار نمی ماند ازاین رو دربیشترموارد به طلاق وجدایی می انجامد به گفت? مولوی:
عشق هایی کَزپی رنگی بُود
عشق نَبودعاقبت نَنگی بود

7-برقراری ارتباطات جنسی نامشروع
 
8-احتمال استمرارجنسی نامشروع بعدازازدواج.
 
9-دلبستگی کاذب:
دلبستگی شدید یکی دیگرازپیامدهای این نوع رابطه است.شکی نیست که یکی ازنیازهای دوران جوانی محبت ورزیدن وموردمحبت واقع شدن است واین خود جرقه ای برای برقراری ارتباط واین ارتباط آرام آرام تبدیل به دلبستگی شدید بین دونفر می شود.هنگامی که این دلبستگی پدید آمد،جوان بطورغافل گیرانه وارد گردابی می گردد که حتی اعمال نادرست خودراباتوجیه های ظاهری پوشش داده وبه آن رنگ ولعاب عقلی وحتی شرعی می بخشد(29)

وضعیت مطلوب درروابط دختروپسر
 
درخلال مطالب ومباحث گذشته دراین خصوص ،یعنی درخصوص (وضعیت مطلوب درروابط دختروپسر)مطالب متنوعی آورده شده است .هنگام طرح شیوه های گوناگون برخورد بین دوجنس ودرحین توصیف وضعیتهای نامطلوب ،اشاراتی نیزبه وضعیت مطلوب دراین روابط داشته ایم.دراینجا مروری فشرده به برخوردهای مورد پذیرش ،بین دوجنس مذکر ومونث ویابه عبارت دقیقتربین دختران وپسران ،خواهیم داشت.وضعیت مطلوب دراینگونه برخوردها،می تواند دارای ویژگی های زیر باشد:

1-شناخت واقعیتهای جنس مخالف
 دراین زمینه هریک ازدختران وپسران بایدبدانند که جنس مخالف ،همچون خودآنان دارای ویژگی های مثبت ومنفی گوناگونی هستند.آنان درعین حال که برخوردار ازتوانایی های خاصی هستند،دارای ضعفها وناتوانیهایی نیز می باشند.آنان چون هرانسان دیگری دارای خصوصیات اخلاقی مثبت ومنفی اند برای اینکه الگوی نسبتا مناسبی برای شناخت جنس مخالف عرضه کنیم ،می توانیم به طور خلاصه بگوییم که دختران وپسران مشابهت زیادی باخواهران ویامادران خودویا برادران وپدرانمان دارند. نباید تصوری که ازاعضای خانواده خودداریم باافراد غیرهمجنس خودچندان متفاوت باشد .نباید دلگیریها وناراحتیهای ماازخانواده ،مارا به سمتی بکشاند که یک تصور ایده آل وغیر واقعی ازافراد غیرهمجنس داشته باشیم.

2-اجتناب ازخیال پردازی وتصوررویایی درمورد جنس مخالف
 دومین خصوصیتی که باید دربرخورد بین دوجنس ،مورد توجه قرار گیرد،این است که سعی می کنیم ازخیال پردازی وخیال بافی درمورد آنان، اجتناب ورزیم.هرگونه خیال بافی افراطی درمورد جنس مخالف ،به واقع بینی ما ،لطمهمی زند.تصوریک موجود ماورایی مانند فرشته فدر مورد جنس مخالف نشانگر ضعف بینش واقع بینانه ماست .بنابر این باید خیال پردازیهای خودرادرمورد آنان ویابطوراعم درمورد افراد دیگر تحت کنترل قرار دهیم ویاحداقل بگوییم که چه چیزی درمورد آنان تخیل می کنیم وچه چیزی درمورد آنان می شناسیم وباورداریم اگر قادر نیستیم جلوی تخیلات خودرا بسادگی بگیریم ،حداقل توجه داشته باشیم که چه چیزی واقعیت دارد وچه چیزی خیال است. انسان سالم به آسانی می تواند بین تخیلات خویش ووافعیتها ،تفکیک قائل شود.

3- ازبین بردن ترسها،دلهره ها،هیجان ها،احساس خصومت وخشونت نسبت به جنس مخالف
 ازجمله خصوصیات دیگر،برخورد سالم ومطلوب بین دوجنس،این است که باید هرگونه پیشداوری راکه ایجاد نوعی هیجان منفی نسبت به جنس مخالف می کند،ازذهن خوددور کنیم.باید آنان راافرادی مانند خود بدانیم که می توانند افرادی سالم وسازنده باشند ویاافرادی مخرب ومنفی. بنابراین داشتن افکار هیجانی مطلق قالبی و کلیشه ای درمورد آنان وتعمیم دادن آنها به تمامی افراد آن جنس، می تواند صفتی نامطلوب درروابط دوجنس قلمداد شود.

4- کنترل خونسردی وصلابت شخصیت به هنگام برخورد با جنس مخالف
 برخورد مناسب ومطلوب با جنس مخالف،دارای این خصوصیت است که فرد باخونسردی تمام ونیز حفظ ارزس شخصیت خویش، بدون خرد کردن شخصیت خود ویا دیگران ،با جنس مخالف برخورد می کند.
نوجوانانی که به هنگام برخورد بادیگران هیجان زده شده وبه گونه ای رفتار می کنند که موجب تحقیر خود وگاه دوستان خویش می شوند ،الگویی نامناسب دراین زمینه بشمار می آیند. نکته دیگر اینکه انسان می باید به هنگام برخورد با جنس مخالف به شخصیت خویش ،بدون اینکه دچار خود پسندی ویا خود بینی باشد،ارزش قائل شود و آن را محترم بشمارد.

5-برخورد مبتنی براحترام با مراعات حدود شرعی ،درمورد محرم، نامحرم،حلال وحرام
 ازویژگی های یک برخورد سالم این است که احترام وارزش گذاری به دیگران ، که ازجمله جنس مخالف ،درآن مراعات شده باشد. الگوهایی که بدونه توجه به حدود شرعی درمورد محرم ونامحرم دراندیش? مراعات احترام فرد مقابل هستند،درجامعه مامقبولیت نداشته ومی توانند موجب اختلال وآشفتگی درروابط اجتماعی باشند. بنابر این الگوگیری ازجوامع غرب درخصوص نحو? برخورد باجنس مخالف، بدون توجه به قواعد ومقررات اجتماعی وشرعی ،می تواند موجب اختلال درروابط اجتماعی خودماباشد.

6- فقدان روابط پنهانی باجنس مخالف ومشورت باوالدین دراین گونه موارد
 اساسا برقرار ساختن روابط پنهانی رفتاری نامطلوب درروابط بین دوجنس تلقی می شود. درجامعه وجود روابط پنهانی بین دوفرد نامحرم،دراذهان وقضاوتها ،مسئله ساز واثر گذار است.علاوه براین برقراری روابط پنهانی ازقبیل دیدارهای دور ازانظار، ردوبدل کردن نامه وامثال اینهاف می تواند خود مقدمه لغزشهایی باشد که آثار آنرا انسان درسراسر زندگی خود ممکن است همراه داشته باشد.ازدواجهایی که براساس برقراری روابط پنهانی بین دوجنس صورت گرفته دراکثر موارد منجربه شکست واقعی درزندگی شده است. علاوه براین باید به این نکته نیز اشاره داشت که اینگونه روابط، اعتماد طرفین راتاحد زیادی خدشه دار می سازد.اما درصورتی که دوفرد مایل باشند بایکدیگر زندگی می کنند وتشکیل خانواده دهندف ضرورتی ندارد که این تمایل رابصورت پنهانی ودور از قضاوت واندیشه اطرافیان نسبت به یکدیگر اظهار کنند. آنان می توانند باطرح مسئله ،به شکل مناسب باوالدین خویش دراین مورد ازانان مشورت بخواهند وسعی کنند بااستدلال وزبان منطق ،مسئله راطرح وازاطرافیان دراین زمینه ،نظر خواهی واستمداد کنند.

7-اجتناب ازبرقراری روابط صمیمانه باجنس مخالف، قبل از عقدشرعی
 ازجمله ویژگی های دیگر دررفتارمطلوب،بین دوجنس ،این است که طرفین ازبرقرار کردن روابط صمیمانه وبی پرده بایکدیگر قبل از اینکه عقد شرعی صورت گیرد اجتناب ورزند.عقدنقطه ای است که ازآن به بعد دختر وپسر می توانند نزدیکترین روابط رابایکدیگر داشته باشند. گرچه برخی معتقدند باید آشنایی وصمیمیت قبل ازازدواج وجود داشته باشد،تا دوفرد یکدیگر را به خوبی بشناسند وبعدازآن زندگی مشترک خودراشروع کنند. اماباید بگوییم که عشق واقعی وعلاقه مندی حقیقی،بین دوجنس،زمانی ایجاد می شود که دو فرد ارتباط خودبا را بایکدیگر بسادگی تزلزل پذیرندانند وازسوی دیگر هریک برای جلب نظر دیگری، دست به یک رفتار نمایشی نزنند. درآشنایی های قبل ازازدواج این مسئله به کرات دیده می شود.امروزه غرب ازطریق تجربه کردن این روابط وآشناییها به نحوچشمگیری نهاد خانواده رامتزلزل ساخته است.درغرب ظلم آشکاری به زن می شود، زیرا زنان قبل از اینکه به سن قانونی وشرعی برای برقراری روابطشان باجنس مخالف برسند، مورد بهره برداری مرد قرار می گیرند ودربسیاری ازمواقع پس ازآن مطرود می شوند. تجربیات درجامعه ما به خوبی نشان داده است که وقتی دختری وپسری با مراعات مسئله کفویت ،یعنی همتایی اعتقادی، اجتماعی بایکدیگر ازدواج می کنند روز بوز صمیمیت آنان نسبت به یکدیگر عمیق تر وبنیاد خانواده آنان مستحکم تر می شود. دراینجا نیز ضروری است درمورد همتایی اعتقادی واجتماعی تاکید خاص داشته باشیم. دختروپسری که ازلحاظ اجتماعی ،نظیر روابط اجتماعی وانتظار اجتماعی،بایکدیگر مشابهت دارند ونیز دختر وپسری که به لحاظ اعتقادی وتقید به آداب دینی مشابهت نزدیکی به یکدیگر دارند،می نوانند زندگی سالم وثمربخشی راتشکیل دهند واستمرار ببخشند. نمونه های بارزی ازخانوادههایی که درجامعه ما روبه انحلال می روند، به طور عمده ناشی ازناسازگاری یا عدم همتایی دراین دو بعد ویایکی ازاین دوبعداست. بنابراین درصورتی که درانتخاب همسر ،این کفویت یا همتایی مراعات شود، نیازی به برقراری روابط صمیمانه قبل از ازدواج مشروع نخواهد بود،بلکه باید تاکید کنیم که چنین روابطی می تواند بیش ازانکه مفید باشد ،مضر وتهدید کننده نهاد خانواده درجامعه ما بشمار آید.

8-نداشتن رفتار سبک، خودنمایی وجلب توجه جنس مخالف درجامع مختلف
 درروابط سالم بین دوجنس این نکته مستمر است که نباید انسان ارزش خودرا تاآنجا پایین بیاورد که رفتار خاصی ، به منظور جلب توجه دیگران ازخود بروز دهد.بروز رفتار مبتنی برخودنمایی ،برای جلب توجه دیگران، نشانه عدم رشد کافی شخصیت درانسان است. انسانی که بلحاظ شخصیتی به سطوح بالاتر دسترسی پیدا می کند،براساس اصول وضوابط عقلانی وانسانی عمل می کند،نه برای جلب توجه دیگران. انسانی که بخواهد توجه دیگران رابخود جلب کند،انسان آشفته ای خواهد بود که هرآن وهر لحظه می یابد به مقتضای محیطی که درآن قرار گرفته است، رفتار خودرا دگرگون سازد. چنین فردی ازخود وشخصیتی که دارد، بیزار خواهد شد. این قائده دربار? نحو? رفتار ما درمقابل جنس مخالف نیز بنحو بارزتری صدق می کند. افرادی که به صور گوناگون، رفتارها وگفنارهایی ازخود بروز می دهند. مثلا لباسهایی می پوشند،که مورد توجه جنس مخالف قرار گیرند، عمل آنان نمایانگر شخصیت متزلزل وناتوان وحقیر آنهاست. این قاعده نباید احترام به جنس مخالف را خدشه دار سازد.
احترام وتوجه مثبت به افرادی که دراطراف ماهستند ، بارفتار مبتنی بر خودنمایی تفاوت می کند. هدف رفتار خود نمایی متوجه فرد خودنماست درحالی که هدف انسانی که به دیگران احترام می گزارد،رعایت اصول وارزشهای انسانی است که فرد به آن معتقد وپایبند است.(30)

ذکرنمونه قرآنی ازیک ارتباط سالم
 درپایان بجاست که به یک نمونه قرآنی درموردارتباط سالم بین دختروپسراشاره شود.دراین داستان جوانی است بنام موسی (ع) که به شهرمدین واردشده است.اوپس ازورود بر سرچاه شهرمی رود وگروهی ازمردم رامی بیند که برای آب دادن به چهارچایان خودجمع شده اند. دراین هنگام دو دختررامی بیند که کناری ایستاده وازگوسفندان خودمراقبت می کنند وبه چاه نزدیک نمی شوند دراین حال جوان بسوی آنها گام برمی دارد وعلت کناره گیری آنها راجویامی شود. می گویند:مابه گوسفندان خودتازمانی که هم? مردان چوپان کنا رنروند آب نمی دهیم وبیان می کنندکه علت حضورما دراینجا این است که پدرمان فردی کهن سال است.جوان به یاری آنهامی شتابد وپس ازسیراب کردن گوسفندان آنها برای استراحت به زیر درختی می رود ودربرابرخداوند اِبراز نیازمندی می کند .دراین هنگام ناگهان یکی ازآن دودختر بطرف جوان می آید. قرآن نوع حضوراین دخترراچنین بیان میکند:)فجاءته احداهماتمشی علی استحیاء قالت ان ابی یدعوک لیجزیک اجرماسقیت لنا)(31)
این دختردرهنگام گام برداشتن حیاءرافراموش نمی کند.(32) بیان دعوت رااز زبان پدر می گویدتاشائبه میل فردی درمخاطب ایجاد نگردد.دراین داستان نکات زیرقابل تأمل است:
1-حضوردختران دراجتماع بعلت ضرورت خانوادگی
2-برقراری ارتباط سالم باافراد
3-عدم اختلاط دختران بامردان
4-توجه به حیای فردی درنوع راه رفتن
5-سخن گفتن باجوانان بدون ایجاد ریبه ووحشت
6-نتیجه ارتباط ازدواج سالم وبه پیشنهاد پدردختران به جوان.
آنچه گذشت بیان داستانی قرآنی ازیک رابطه انسانی است که اصل ارتباط میان دختروپسررا درصورت حفظ شرایط ارتباط تأییدمی کند. ذکراین نکته لازم است که این حفظ حریم شخصی درارتباط باجنس مخالف ازنگاه خداوند دورنماند.ودرنهایت این پاکی جوان باعث بعثت اوبه نبوت الهی گردیده که خودمی تواند درسی سازنده برای جوانان مومن باشد.

آیین معاشرت وارتباط جوان مسلمان باجنس موافق ومخالف چیست؟
 برقراری ارتباط وبهره برداری ازمعاشرت بادیگران ازلوازم زندگی است زیرابدونه ارتباط ومعاشرت ادامه زندگی سخت ویاغیرممکن خواهدشد .قرآن مجیددراین باره درسور? زخرف آی? 32 می فرماید:آیاآنان رحمت پروردگارت راتقسیم می کنند؟ ماوسایل زندگی آنان را درزندگی پست دنیا بین آنان تقسیم کردیم ورتبه های برخی آنان را بربرخی دیگر برتری دادیم تابرخی آنان برخی دیگررا به خدمت گیرند ورحمت پروردکارت ازآنچه جمع اوری می کنند بهتراست.منظورازمحدودویت روابط ومعاشرتها دردین اسلام روشن شدن حد ومرز است وباآزادی انسان ناسازگارنمی باشد به تعبیردیگر،تعیین حدومرزبرای روابط ومعاشرتها یکی ازکارکردهای دین جامع وکامل اسلام است. اسلام ازسویی معاشرت وارتباط را ضرورتی برای جامعه روبه پیشرفت وترقی می داند وازسوی دیگر همین ارتباط ومعاشرت راقانون مندوهدفمند کرده وروابط را باتوجه به همین اهداف مدیریت می کند.باتقسیم بندی اقسام ارتباط،حدود ومرزهای هرقسم مشخص میشود:

رابطه دختر و پسر ، قبل از ازدواج (2)
الف – ارتباط باجنس موافق
درنگاه ابتدایی وسطحی جوان مسلمان باارتباط باجنس موافق هیچ محدودیتی ندارد ولی دراین نوع ارتباط نیز محدودیتهایی وجوددارد:
1-نوع نگاه .
2-رعایت حقوق معاشرت.
3-سخن گفتن وپیشگیری ازانحرافهای دروغ غیبت وتهمت که ازگناهان زبان محصوب میشود ونتیجه ارتباط ومعاشرت است.
ب- ارتباط با جنس مخالفدراین مورد افرادبه دودسته تقسیم می شوند،نخست افرادمَحرم،یعنی خویشاوندانی مانند:پدر،مادروهمسر که احکام خاص دارندوانسان محدودیت کمتری درارتباط باآنها دارد ودیگرافرادنامحرم مانند:افرادبیگانه که درارتباط باآنها انسان محدودیت بیشتری دارد.

رابطه دختر و پسر ، قبل از ازدواج (2)

رابطه دختر و پسر ، قبل از ازدواج (2)

رابطه دختر و پسر ، قبل از ازدواج (2)
تفاوت این قسمت بانگاه کردن دراین است که درنگاه کردن به نامحرم،غیرازدست وصورت جایزنبوده ولی درصحبت کردن تنها قصدشهوت مانع است وازاین باب معاشرت درتعلیم وتعلم خرید وفروش ومعاملات وسایرمعاشرتهای روزمره جایز می باشد مشروط به اینکه درآنها قصد لذت نباشد.(33)
3-سومین راه ارتباط ومعاشرت دست دادن وتماس فیزیکی است:
همه مراجع:چنانچه ازآیات وروایات برمی آید ودرفقه آمده است تماس بدنی باکسانی که نگاه کردن به آن حرام است جایزنیست بنابراین دست دادن زن ومردبیگانه باهم جایز نیست،ولی اصل تماس بدن زن ومرد بایکدیگر ازروی لباس حرام نیست،ولی اگرباعث تحریک شهوت وفسادگردد جایز نمی باشد. تبصره(اگردرتماس بدنی ،فشار واتکا پیدا شود بایدازآن پرهیزکرد).(34)
4-نامه نگاری های عادی یارایانه ای(چت)
ازشیوه های متداول امروزی که بااستفاده ازرایانه رواج یافته است.نامه نگاری اینترنتی است که اگرقصدشهوت رانی درانها نباشد ازنظرشرعی اشکالی ندارد هرچندکه ازنظر اتلاف عمرهرانسانی مسئول پاسخگویی نسبت به چگونگی گذران عمرخویش است چنان که ازپیامبراکرم (ص)روایت شده است:پنج چیزراپیش ازپنج چیز غنیمت شمار،جوانیت راپیش ازپیری ،سلامتت راپیش ازبیماری ،تمکنت راپیش ازتهی دستی ،فراغتت راپیش ازگرفتاری وزندگانیت راپیش ازمرگ.(35)
5-بهره برداری جنسی
ازنظرقرآن وروایات هرگونه بهره برداری جنسی به زن وشوهراختصاص دارد:(قدافلح المومنون ...والذین هم لفروجهم حافظون الا علی ازواجهم اوما ملکت ایمانهم غیرملومین فمن ابتغی وراء ذلک فاولئک هم العادون).(36)تصریح به ویژگی خاص مومنان درابتدای سوره ونیز تصریح به تجاوزگری درصورت عدم پایبندی به این اصل ازمهمترین دلایل تاکید قرآن مجیدبراینگونه روابط است.تعبیرعادون که بمعنا یمتجاوزون به حدود الهی آمده سخت ترین تعبیری است که دراین باره شده است. افزون براین درآیات آغازین سور? نور دربرخوردجدی بازناکار پیامبر خودراازبرخورد مهربانانه بااین پدید? شوم وزیان آوربرحذر واعلام می دارد که عده ای ازمومنان می باید بایستس عذاب وشکنجه ای که برای این گناه مقررشده است راشاهد باشندوازسویی دیگرآنها رااز نظراجتماعی مطرودومعاشرت باآنان راممنوع کرده وازدواج باآنان رااجازه نمی دهد.(37)قرآن کریم درسور? اسراء آی? 32 می فرماید:(ولاتقربوا الزنی انه کان فاحشه وساء سبیلا) ونزدیک زنانشویدچراکه آن زشت کاری است وبدراهی است.ودرسور? فرقان آی? 68 می فرماید:(والذین...ولایزنون ومن یفعل ذلک یلق اثاما)وهرکس این کارهارا انجام دهد کیفرگناه راخواهددید.لذت معاشرت وگفتگوی باجنس مخالف هرچندشیرین باشد کوتاه مدت است وحزن واندوه ونگرانی طولانی رابدنبال خواهدداشت.آری خداوند تمایل وغریز? جنسی را مانندتمایل وغرایز دیگر دروجودانسان به امانت گذاشته ومادرقبال آن سه راه داریم:
1-سرکوب کردن یاازبین بردن غریز? جنسی
2-رهاکردن افسارغریز? جنسی
3-تحت برنامه دین درآودرن
راه اول:که باعث نقص جسمانی شده وبه دنبال آن بسیاری ازاستعدادهای درونی انسان نابود می گردد واجاز? شکوفایی ورشد نمی یابد ودین اسلام بااین راه مخالف است.راه دوم:رهاکردن افسارشهوت که اینهم موجب هلاکت انسان وبروز بیماریهای روحی وجسمی می شود که امروزه دربسیاری ازکشورهای غربی شاهدآن می باشیم واسلام بااین راه نیز مخالف است.راه سوم:اینکه نه این غریزه ونعمت الهی راسرکوب کنیم ونه آن رارها نماییم بلکه طبق دستورهای دین شهوت خودرامدیریت کنیم ازاین رودراسلام برای کنترل شهوت به ازدواج(38) کنترل چشم (39)دوری ازناپاکان (40)دوری ازتخیلات شیطانی (41)وروزه گرفتن(42)توصیه شده است.

زیاده خواهی
 بایدبه این موضوع هم توجه داشت که روحی? انسان کمال طلب است. درهربعدی قرار بگیرددوست داردتانهایت آن ادامه دهد فرق نمی کندکه گاهی ابعاد مثبت برای اوارزش است وگاهی مواردمنفی برای اویک ارزش تلقی می شود.خیلی ازافرادکه تن به این روابط میدهند،معمولادرابتدای کاربه خود وطرف مقابل خیلی مطمئا هستند.قصدشان این است که هرگز واردبازی احساسات وروابط وبرخوردهای دوستی های غیراخلاقی نشوند وروابطشان تنها درحد یک ارتباط وملاقات خیلی ساده ومعمولی باشد،ولی رفته رفته برخوردهای عاطفی واحساسی گسترش می یابد وهوس های غیراخلاقی به دوستی هایشان راه می یابد وآنها رابه سرانجام شومی می کشاند.این افراد معمولا در ابتدا چنین اند که اگر کسی از سردلسوزی آنها راازخطر این روابط بترساند خیلی محکم وقاطع جواب می دهند که ما نه مثل بقیه نیستیم وکارمابه آنجا ها ختم نمی شود.مخصوصا بعضی دخترها که شاید ازاین پندها دل زده وبرایشان چندش آورشده باشد،ازکناراین واقعیت ها به سادگی عبور کنند.(43)

نمودهای تفریح های سالم دردستورهای اسلام
 1-ورزش ومسابقه
2-صله رحم ودیدوبازدید
3-اطعام وپذیرایی ازمهمانان
4-سِیرُوسفروگردش
5-استفاده ازمظاهرزیبای موجوددر طبیعت
6-خودآرایی ورسیدگی به سَرو وضع ولباس
7-استفاده ازلذات حلال درمسائل زناشویی
8-کاربالاترین تفریح.(44)

نتیجه گیری:
باتوجه به تعاریفی ازعشق وهدف اصلی عشق وهمچنین تعریف رابطه وبررسی انواع روابط مشروع ونامشروع وتحقیق ازمنظر قرآن ونویسندگانی محترم شد،خودم وخوانند? عزیزاین مقاله را درزندگی به انتخابی درست وهدفمنددعوت می کنم وازآنچه بیان شدنتیجه می گیریم که دین اسلام نه تنها بامعاشرت مخالف نیست بلکه به آن توصیه نیز می کندکه دارای ضوابط خاص خود باشد وبه تعبیردیگرقانون مند وهدفمندباشد،زیرااگرهدفمندوقانونمندشد این معاشرت به سیرتکاملی انسان کمک می کند،ولی اگربدونه ضابطه باشد رهزن انسان می شود ومشکلات فراوانی به بار می آوردکه نمونه های آن رادربرخی جوامع شاهد هستیم.بنابراین دستورهای دین محدودیت نیست بلکه مای? مصونیت است وبارعایت آن بهداشت روانی وبهداشت جسمی جامعه تأمین می شود.دین اسلام نظری روشن دربار? تفریح های سالم داردوباسفارش به آن تقویت قوای جسمی وروحی انسان رادرراه مبارزه با دشمنان ظاهری وباطنی آماده می سازد تاراه برای رسیدن به کمال نهایی وسعادت ابدی ازمسیرهمین دنیا فراهم آید.افزون براین غنی سازی اوقات فراغت واشتغال دائم به کارهایی ازاین قبیل مانع ازهجوم وسوسه های شیطانی است زیرا شیطان به دنبال فرصت مناسب می گرددتاانسان رابه گونه ای فریب دهد وبه هدف اصلی خود یعنی (سقوط معنوی انسان) برسد.
 
پی‌نوشت‌ها:
 28.روابط دختر وپسر
29.پلک هراس ،ص43
30.تحلیلی برروابط دختروپسر
31.قصص 25
32.تفسیرنمونه ج16 ص34
33.معاشرت زنان ومردان دراسلام
34.رساله دانشجویی،ص231
35.معاشرت زنان ومردان ازدیدگاه اسلام
36.مومنون 1-7
37.نور1-3
38.نور32
39.نور30و31
40.نساء27
41.نور21
42.بقره183
43.پلک هراس
44انفال 8
 
منابع
1.قرآن
2.احمدی علی اصغر،تحلیلی تربیتی بر روابط دختر وپسر درایران، ،1386،تهران،انتشارات انجمن اولیا ومربیان،1386
3.اینیاس لپ، روانشناسی عشق ورزیدن، ،ترجمه کاظم سامی،انتشارات چاپ پخش
4.حسینی،سید مجتبی،رساله دانشجویی،1384،قم،نهادنمایندگی مقام معظم رهبری دردانشگاهها،،دفترنشرمعارف،1389
5.حقیقتی محمود،پلک هراس، ،87،نجف آباد،انصارالامام المنتظر،1387
6.رضایی اصفهانی،محمدعلی،روابط دختروپسر،سیدمحمدحسن جواهری،اول1385،قم،انتشارات پژوهشهای تفسیروعلوم قرآن،1385
7.روزنامه کیهان،ش18395،ت 10آذر1384
8.صادقی، حسن، معاشرت زنان ومردان ازدیدگاه اسلام،مرکزپژوهشهای اسلامی صداوسیما،چاپ اول،1382
9.طباطبایی،سیدمحمدحسین،تفسیرالمیزان،سیدمحمدباقرموسوی،بنیادعلمی وفکری علامه طباطبایی ،1363
10.عزیزی، محمدجعفر، سایت جامعه شناسی
11.مطهری،مرتضی، جاذبه ودافعه امام علی(ع)،شهید،انتشارات صدرا،تهران،چاپ 33،1379ش
12.مکارم شیرازی،ناصر،تفسیرنمونه،پانزدهم،تهران،دارالکتاب الاسلامیه،1376



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد ( سه شنبه 90/12/9 :: ساعت 10:17 صبح )

»» عشق را هدیه دهید!

عشق را هدیه دهید!

با «آرامش واقعی» عشق خود را به همسرتان هدیه کنید!
 
پژوهش های به عمل آمده نشان می دهد که در میان همه ی ملل، رضایت از ازدواج بیش از رضایت از کار، وضع مالی، موقعیت های اجتماعی و... در شاد بودن افراد سهم دارد. آمار نشان می دهد افراد ازدواج کرده احساس رضایت بیشتری از زندگی دارند و کم تر از افراد ازدواج نکرده به افسردگی دچار می شوند. افزون بر آن، میان طلاق و افسردگی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.

می گویند 3 نوع عشق وجود دارد:
 
1- دوست داشتن کسانی که به ما وابسته اند؛ مانند عشق مادر و پدر به فرزندان
2- دوست داشتن کسانی که ما را می پذیرند، به ما احساس ایمنی و آرامش می بخشند، اعتماد ما را تقویت می کنند، ما را کمک کرده و هدایت می نمایند.
3- دوست و دلخواه یکدیگر بودن و به صورت عاشق و معشوق در کنار هم بودن.
با ازدواج درست و آگاهی و کسب مهارت های ضروری می توان ازدواج موفقی داشت و ازدواج موفق، هر 3 نوع عشق را به زن و شوهران هدیه می دهد.
افراد ازدواج کرده احساس رضایت بیشتری از زندگی دارند و کم تر از افراد ازدواج نکرده به افسردگی دچار می شوند
نیاز به دلبستگی، دوست داشتن و دوست داشته شدن و دریافت حمایت عاطفی برای همه ی افراد، بسیار مهم است. زمانی که فردی احساس می کند کسی او را دوست می دارد و مورد حمایت عاطفی قرار گرفته است، اثرات مثبت و شگرفی روی سلامت جسم و روان خود پیدا کرده و زندگی خوبی را تجربه می نماید.

عشق را هدیه دهید!
- همه نیاز دارند درک شوند و مورد حمایت عاطفی قرار گیرند.
- همه نیاز دارند عشق پایدار و ژرفی را تجربه کنند.
- اهداف مشترک و هم سو بودن برای همسران، از زیبایی های بی نظیر زندگی مشترک به حساب می آید.
- عشق در بین عواطف، از قدرت شگرفی برخودار است.
- عشق، همدلی، مسوولیت پذیری، روراستی و صداقت، تفریح و احساس امنیت در کنار هم، برای زندگی زناشویی بالنده و پربار، ضروری ست.
همان طور که می دانیم زندگی زناشویی با انتظارات زوج ها از هم شروع می شود، حال ببینیم چه عواملی موجب می شود که آن انتظارات برآورده نشود؟
زوج ها در زندگی مشترک با وجود انتظاراتی که از هم دارند، اما با تفکر خود به مسائل نگاه می کنند؛ در واقع این زن و شوهران هستند که با توجه به بینش شان و این که همسر و دیگران را چگونه ببینند، نیازها و انتظارات همسرشان را برآورده می سازند.
وقتی کسی را می خواهیم دوست بداریم، می توانیم بسیار صبور باشیم، اشتباه های او را نادیده بگیریم، به سلیقه و طرز فکر او احترام بگذاریم و کم تر عقیده ی خود را به او تحمیل کنیم. در واقع، نوع تفکر و احساسی که نسبت به دیگران داریم، به رفتار آنان بستگی ندارد، بلکه به طرز فکر خودمان مربوط می شود.

عشق را هدیه دهید!
آیا تا به حال از خود پرسیده اید که در آغاز آشنایی، چرا زوج ها نسبت به هم احساس خوبی دارند؟ برای این که زن و مرد، هر دو با خوش بینی و نظر مثبت و علاقه یا شیفتگی خود را بروز می دهند، هر دو بر نقاط مثبت همدیگر تمرکز دارند و کم تر حاضر می شوند عقیده ی خود را بر دیگری تحمیل ساخته و درصدد تغییر و شبیه سازی همسرشان با خودند.
به نمونه ی زیر توجه نمایید:
در اوایل ازدواج، محسن و معصومه به رستوران می روند؛ معصومه در موقع غذا خوردن، غذایش روی لباسش ریخته می شود، محسن بلافاصله دستمال کاغذی برداشته و می گوید: عیبی ندارد، می توانم در پاک کردن آن، کمکت کنم؟
در ادامه ی غذاخوردن، محسن می گوید: آه! یادم رفت آن عکس ها را برایت بیاورم.
معصومه جواب می دهد: اصلا مهم نیست؛ من هم گاهی فراموش کار می شوم.
زمانی که فردی احساس می کند کسی او را دوست می دارد و مورد حمایت عاطفی قرار گرفته است، اثرات مثبت و شگرفی روی سلامت جسم و روان خود پیدا کرده و زندگی خوبی را تجربه می نماید.
چند سال بعد از ازدواج، وقتی همان صحنه تکرار شده و غذا روی لباس معصومه می ریزد؛
محسن می گوید: چرا این قدر دست و پا چلفتی هستی؟ هنوز آداب درست غذاخوردن را یاد نگرفته ای؟
اگر محسن بگوید: یادم رفت عکس ها را برایت بیاورم.
معصومه می گوید: اگر برایت اهمیت داشتم، حتماً می آوردی؛ فراموش کردنت به خاطر این است که مرا دوست نداری!
و...

عشق را هدیه دهید!
به راستی در طول چند سال زندگی مشترک، چه اتفاقاتی افتاده که بینش زوج ها نسبت به هم این قدر تغییر کرده است؟
بیشتر زوج ها پس از تشکیل زندگی مشترک به علت برآورده نشدن بخش بزرگی از نیازهای احساسی و عاطفی، جنسی، مالی، حمایتی و استقلالی شان، دست به کار شده و وقت زیادی را صرف جست وجوی عیب های همسر یا فامیل او می کنند و با بیان این که واقع بین هستم، روی نقاط منفی طرف مقابل تمرکز کرده و کم تر به خصوصیات مثبت همسر خود توجه و تمرکز می کنند.
به طور کلی بسیاری از همسران برای دفاع از افکار منفی شان، نیات خود را پشت جمله ی «من آدم واقع بینی هستم.» پنهان می سازد.
باید توجه داشت که هر زن و شوهری و به طور کلی هر کسی، واقعیت های زندگی اش را با توجه به تجربه، آگاهی، باورها، اندیشه و احساس ها و شرایط روانی و جسمانی خود خلق می کند.
متاسفانه زوج های امروزی تحت تأثیر آگهی های تبلیغاتی و الگوهای تکراری و اکثراً غلط برای رفاه و آسایش و تظاهر به دارندگی، ارزش زیادی قائل اند و بیشتر فشارهای روحی آنان در اثر «اعتیاد به آسایش» به وجود می آید. در واقع بسیاری از زوج ها ندانسته، آرامش خود را فدای آسایش می کنند زوج هایی که زندگی مشترک موفقی دارند، به خوبی می دانند عشق و آرامش، دو یار جداشدنی اند؛ اگر به دنبال عشق باشید، آرامش بیشتری پیدا می کنید و اگر دنبال آرامش باشید، عشق بیشتری می یابید.
باید توجه داشت که آرامش و امنیت واقعی در اندیشه ی انسان شکل می گیرد نه جایی دیگر؛ با آرامش، تعادل و توازن به وجود می آید. تعادل و آرامش ذهن، منبع قدرت و توانایی هر زن و مردی است. با آرامش و آگاهی است که می توانید عشق خود را به همسرتان به درستی هدیه کنید. پس ذهن تان را از افکار و احساسات منفی و نامناسب پاک ساخته و زندگی مشترک موفقی بسازید و برنده شوید. خوشبخت ترین دوران زندگی ما، وقتی است که به دیگران کمک می کنیم، در حالی که بیش ترین احساس تنهایی ما، موقعی است که هدف اصلی مان امنیت شخصی باشد.

منبع:تبیان



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد ( سه شنبه 90/12/9 :: ساعت 10:13 صبح )

»» آن روی سکه

آن روی سکه

‏"ایده آل سازی" پدیده ای ست که در روابط انسانی، زیاد اتفاق می افتد؛ به ویژه در ارتباط با جنس مخالف، بسیاری از نوجوانان و جوانان در تجارب خود به این موضوع اشارهع می کنند که از افراد مورد علاقه ی خود، یک ایده آل ساخته بودند. این حالت، ناخودآگاه است. این گونه افراد، در سخن گفتن از شکست خود، اذعان می دارند که اگر از طرف مورد علاقه ی خود "بت" نساخته بودند، این قدر زود تصمیم به ازدواج نمی گرفتند و احتمالاً تحمل جدایی نیز برای شان راحت تر بود. برخی نیز می گویند "بت ساختن" از افراد در روابط انسانی سبب شده که چشم خود را بر نقاط مثبت و منفی طرف مقابل ببندند و به این ترتیب، به شناخت کافی نرسند. آن چه این گونه جوانان از آن حرف می زنند، پدیده ای ست موسوم به "شیفتگی". شیفتگی، حالتی ست روانی که فرد در آن، قادر به دیدن واقعیت ها نیست. فرد شیفته، واقعیت ها را تحریف می کند. به عبارت دیگر، فرایند "تحریف شناختی"، آنان را از دستیابی به اطلاعات "ناب" در مورد جنس مخالف بازمی دارد. در تحریف شناختی، چنان که از نامش پیداست، اطلاعات، تحریف می شوند؛ بخشی از آن ها کم رنگ، بخشی پررنگ و بخشی دیگر نادیده گرفته می شوند. در نتیجه، فرد نمی تواند به اطاعات ناب، جامع و دست اول دسترسی یابد. بدیهی ست بدون چنین اطلاعاتی، نمی توان به شناخت صحیح از فرد مورد علاقه رسید و انتخاب درستی به عمل آورد.‏
ممکن است از خودتان بپرسید "چرا تحریف شناختی اتفاق می افتد؟" عوامل زیادی مطرح است که به چند مورد آن اشاره می کنیم:

1) یادگیری:
 افرا یاد می گیرند که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنند. زود صمیمی شدن، اعتماد بیش از اندازه یا بی اعتمادی، شکستن مرزها و حریم ها و به اصطلاح "قاطی شدن"، تحت تأثیر فرهنگ، یادگیری و آموزش های والدین واطرافیان است.

2) احساسات شدید:
 هیجانات شدید مانند احساس عشق، نفرت، خشم و... به نادیده گرفتن بخشی از اطلاعات صحیح و کم رنگ و پررنگ ساختن بخش های دیگر آن منجر می شود. برای نمونه وقتی از کسی بدتان می آید، مطمئناً بیش تر با خصوصات منفی او اشتغال ذهنی خواهید دشت و برعکس، وقتی به کسی علاقه مندید، تنها به ویژگی های مثبت او فکر می کنید چون علاقه و عشق بیش از حد، چشم شما را بر روی دیگر ویژگی های طرف مقابل می بندد.‏

‏3) عایق بندی ذهنی:‏
 ‏"شیفتگی" تا اندازه ای ناخودآگاه است اما بسیاری از افراد، عمداً چشم خود را می بندند و حاضر نیستند درباره ی فرد مورد علاقه ی خود اطلاعات بیش تری دریافت کنند. آنان در برابر اطلاعات جدید - به ویژه اگر مغایر با اطلاعات قبلی باشد- به شدت مقاومت می کنند؛ گویی تصمیم خود را عجولانه گرفته اند و اکنون با "عایق بندی" ذهن خود، مانع ورود اطلاعات جدید می شوند تا در تصمیم گیری شان خللی وارد نشود.

4) مقاومت:
 مقاومت فرد شیفته در برابر پذرش ددگاه دیگران، آن قدر زیاد است که اطرافیان جرأت بیان دیدگاه های خود را ندارند، چون اگر بخواهند به این کار ادامه داده و به آن اصرار ورزند، با واکنش خشم و در نهایت، سوءظن طرف مقابل مواجه خواهند شد.

5) فقدان بینش:
 افراد شیفته نسبت به رفتار خود، بینش ندارند. اگر کسی به آنان بگوید که "تو طرف مقابل خود را بسیار ایده آل فرض می کنی و حاضر نیستی حتی یک نکته ی منف هم از او بشنوی" به هیچ وجه قبول نمی کنند و معتقدند که نقاط ضعف فرد مورد علاقه ی خود را می شناسند، اما نقاط قوت او را به مراتب بیش از نقاط ضعف اش می دانند.
موارد بالا که به شیفتگی دامن می زنند، تحت تأثیر احساسات شدید شکل می گیرند اما افکار و باورها نادرست نیز می توانند در شکل گیری و تداوم شیفتگی نقش داشته باشند به عبارتی، "تحریف شناختی" بر چگونگی تفکر و برداشت ما نسبت به افراد و رویدادها تأثیر می گذارد که پیامد آن، دست یابی به اطلاعات تحریف شده و ناقص است.

مهم ترین تحریف های شناختی که در روند شکا گیری و تقویت شیفتگی تدثیر گذارند، عبارتند از:

تفکر همه یا هیچ:
 سیاه و سفید دیدن افراد، رویدادها و شرایط، احتمال افتادن در دام شیفتگی را بیش تر می کند، چون حذف گزینه های متوسط و اتکا به دو گزینه ای افراطی "خیلی بد" و "خیلی خوب"، شما را به جمع بندی اشتباه می رساند.

نتیجه گیری شتاب زده:
 شیفتگی می تواند از نتیجه گیری شتاب زده ناشی شود به طوری که شما با چند برخورد کوتاه با فردی از جنس مخالف، از او خوش تان بیاید و عجولانه به این نتیجه برسید که جز خوبی چیزی ندیدم، پس فرد مناسبی است.‏

فیلتر ذهنی:
 فیلتر یعنی از صافی عبور دادن و یکی از تحریف های شناختی بسیار مهم است. فردی که از فیلتر ذهنی استفاده می کند، کسی است که ویژگی های منفی فرد مورد علاقه ی خود را نادیده می گیرد و تنها به ویژگی های مثبت او می چسبد. با این کار، او شانس شناخت صحیح و اطلاعات جامع از فرد مورد علاقه ی خود را از دست می دهد.

بزرگ نمایی- کوچک نمایی:
 بزرگ کردن یا اغراق در ویژگی های مثبت و همچنین نادیده گرفتن، کوچک شمردن یا کم رنگ کردن ویژگی های منفی فرد مورد علاقه، دامی ست که شما را به ورطه ی شیفتگی می کشاند. بنابراین، به جای این دو گزینه ی بیمارگونه، گزینه ی "متوسط دیدن" را انتخاب کنید.
امید است که این راه کارها بتواند به شما کمک کند تا آن روی سکه را ببینید یعنی فقط به دیدن ویژگی های مثبت و توانمندی ها اکتفا نکنید و بدانید که هر سکه دو رو دارد؛ یک روی آن خوبی ها و نکات مثبت و روی دیگر آن بدی ها و نکا منفی ست.
به این ترتیب، به شناخت بیش تری از فرد مورد علاقه ی خود خواهید رسید و انتخاب بهتری خواهید داشت. البته یادتان نرود که برای دیدن آن روی سکه، باید وقت بگذارید و دست کم 6 ماه تا 1 سال را در نظر بگیرید. البته این 6 ماه باید با آگاهی خانواده ها باشد چون پس از این مدت طولانی، در صورت مخالفت آنان، مشکلات بیش تری ایجاد می شود.
منبع: "پیام مشاور" شماره ی 73
منبع: نشریه شادکامی- شماره: 75



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد ( سه شنبه 90/12/9 :: ساعت 10:12 صبح )

»» مهارتهای جدید برای به حداقل رساندن مقاومت کودکان

مهارتهای جدید برای به حداقل رساندن مقاومت کودکان

اجازه مقاومت دادن به کودک برای همکاری است، منظور این نیست که فرزندان شما کورکورانه فرمانبردار و مطیع شما باشند. گرچه در مواقعی ممکن است دلتان بخواهد که فرزندتان بی چون و چرا به گفته های شما توجه کند، مهارتهای جدیدی هست که می توانید مقاومت کودک را به کمک آن به حداقل برسانید. مقاومت اگر از حدی بیشتر نشود چیز بدی نیست. برای جلب همکاری کودک، بچه ها باید بارها و بارها احساس کنند که شما به حرفشان گوش می دهید. درست همان طور که شما به حرف آنها گوش می دهید. اما مقاومت گه گاهی بچه ها در برابر پدر و مادر چیز بدی نیست.
بچه ها باید تجربه کنند که همان طور که آنها به حرف شما گوش می دهند، شما هم صحبت های آنها را می شنوید.
مقاومت بچه ها اگر به درستی از ناحیه پدر و مادر حمایت شود به تدریج به آنها امکان می دهد که از دنیای احساسات درون، آرزوها، خواسته ها و نیازهای خود آگاه شوند. در نهایت بچه ها این گونه به اشخاص با اراده تبدیل می شوند. این اراده بعداً تفاوت میان شکست و موفقیت آنها را رقم می زند. دارندگان اراده قوی موفق می شوند و بی اراده ها تن به تسلیم می دهند. بالغ ها بدون اراده کسانی هستند که در کودکی با چالشهای ناچاری زندگی روبه رو نشده اند. انگیزه ای برای تحقق رویاهای خود ندارند.

چهار مهارت برای به حداقل رساندن مقاومت
مهارتهای تربیتی مثبت به جای توقع اطاعت، از مقاومت بچه ها برای تقویت اراده و میل آنها به همکاری استفاده می کند. کوشش های مکرر برای شکستن اراده کودک با استفاده از پرورش تهدید و ارعاب، از میل طبیعی کودک به همکاری می کاهد. اما اگر اراده کودک سرکوب و در هم خرد نشود، تمایل او به همکاری یشتر و مقاومتش به حداقل می رسد.
می توانیم بدون خدشه دار ساختن اراده کودک، مقاومات او را به حداقل برسانیم. استفاده از چهار مهارت زیر ما را در رسیدن به این هدف یاری می دهد:
1 ـ گوش دادن و درک کردن
2 ـ آماده کردن و ساختار دادن
3 ـ پرت کردن حواس و جهت دادن
4 ـ آداب و آهنگ.
بچه ها برای اینکه از مقاومت شدید خود دست بردارند و میلشان به همکاری بیشتر شود، به درک، ساختار، آهنگ و جهت احتیاج دارند. تا زمانی که این نیازها مرتفع نشوند، علاقه ای به همکاری در بچه ها شکل نمی گیرد. برای مثال، به کمک مهارتهای جدید گوش دادن، پدر یا مادر می توانند نشان دهند که احساسات، خواسته ها، آرزوها و نیازهای فرزندانشان را می بینند، می شنوند و درک می کنند. وقتی این نیاز به درک شدن برآورده می شود خود به خود از مقاومت کودک کاسته می شود و میل به همکاری در او افزایش می یابد.
گرچه همه ی بچه ها این نیاز را دارند، اما هر کودک موجود منحصر به فردی است و ممکن است در زمینه ای نیاز بیشتری داشته باشد. اگر کودکی در درک شدن نیازمندتر باشد، بدین معنا نیست که نیازهای دیگر ندارد. همه اینها نیازهای مهمی هستند، اما ممکن است یک یا دو نیاز مهمتر باشد.

چهار مشرب (خلق و خو)
بچه ها دارای چهار مشرب متفاوت هستند و به همین دلیل است که بعضی اوقات به یک روش جواب بهتری می دهند. با شناسایی این چهار مشرب می توانید از یکی از چهار مهارت موجود برای به حداقل رساندن مقاومت آنها استفاده کنید.

بچه های حساس به شیده شدن و درک گردیدن نیاز دارند
نخستین مشربی که به آن اشاره می کنیم مشرب حساس است. بچه های حساس آسیب پذیرتر هستند و احساسات بیشتری به خرج می دهند. به خوبی می دانند که در ارتباط با نیازها، آرزوها و خواسته هایشان چگونه به زندگی واکنش نشان می دهند. این بچه ها برای اینکه خود را با زندگی تطبیق دهند باید با احساس خود بیشتر در تماس باشند. تنها در این صورت است که میل به تغییر در آنها افزایش پیدا می کند. این بچه ها اغلب با شنیدن و درک شدن واکنش مثبت نشان می دهند.
گرچه همه بچه ها به درک شدن نیاز دارند، این بچه ها برای اینکه از شدت مقاومت خود بکاهند باید در مقایسه با دیگران بیشتر درک شوند.
مثلاً کودکی ممکن است بگوید: «کسی حتی یک سلام به من نکرد. روز خیلی بدی داشتم. »
بعد پدر این کودک می گوید: «چه بد. »
سپس کودک می گوید: «سارا با من مهربان بود از نقاشی من خوشش آمد. »
این بچه ها وقتی تأیید می شوند بار دیگر جنبه های مثبت امور را می بینند. آنها به همدلی، و تأیید شدن بیشتری نیاز دارند. روی هم رفته به نظر می رسد که آنها به زمان بیشتری احتیاج دارند. به عجله واداشتن کودکان حساس بر میزان مقاومت آنها می افزاید.
اشتباه بزرگی است اگر پدر بگوید: «اگر سارا با تو مهربان بود روز آنقدرها بدی را پشت سر نگذاشتی. »
زیرا کودک در جواب پدرش می گوید: «چرا روز بسیار بدی را پشت سر گذاشتم. هیچ کس مرا دوست ندارد. »
وقتی کودکی به جنبه های مثبت اشاره می کند او را به حال خود بگذارید تا با این احساس مثبت زندگی کند. از این احساس جدید او برای بی اعتبار کردن احساس قبلی او استفاده نکنید.

بچه های حساس به همدلی و تأیید شدن نیاز دارند.
بدون دریافت پیامهای همدلی، بچه های حساس مسائلشان را بزرگنمایی می کنند تا با همدلی مورد نیازشان دست یابند. اگر کودکی بگوید: «دلم درد می کند» و کسی با او ابراز همدردی نکند احتمالاً اضافه می کند: «سر درد دارم، دلم هم درد می کند و کسی به من توجه ندارد. » بدون همدردی کردن، هر دردی شدیدتر می شود. همدلی نکردن و سخنی در تأیید همدردی نگفتن، درد و رنج بیشتری تولید می کند. وقتی والدین، کودک حساسی را نادیده می انگارند، احساسات و مسایل او بزرگ و بزرگ تر می شوند.
اشتباه بزرگی است اگر پدر و مادر بخواهند به کودک ناراحتشان نشاط بدهند. وقتی کودکی ناراحت است یا افسرده به نظر می رسد توضیح دادن به او که چرا و به چه دلیل نباید افسرده باشد به او کمک نمی کند. وقتی جنبه های مثبت را به آنها یادآور می شویم، برای اینکه درک شوند بیش از گذشته به جنبه های منفی بها می دهند. در این مواقع بهتر این است که پدر و مادر با توجه به سخنان فرزند خود گوش بدهند و بی جهت در مقام حل مسایل او بر نیایند.
بچه های حساس می خواهند بدانند که تنها نیستند و پدر و مادرشان هم مثل آنها ناراحت هستند. موضوع بسیار ظریفی است. درست نیست که پدر و مادر برای دریافت حمایت عاطفی احساساتشان را با فرزندانشان در میان بگذارند، اما پدر و مادر می توانند گوشه هایی از تلاشهای خود را با فرزندانشان در میان بگذارند.
برای مثال، بعد از اینکه کودک از دشواری یا سختی چیزی شکایت می کند. پدر یا مادر ممکن است بگویند: «امروز من هم حال و روز بدی داشتم. در ترافیک خیلی بدی گیر کرده بودم. » پدر و مادر بی آنکه بخواهند با این حرف احساس همدلی و حمایت کودک خود را جلب کنند، بخشی از نیاز او را مرتفع می سازند. »

کودکان حساس باید تجربه کنند که تنها آنها نیستند که رنج می برند.
وقتی کودکان حساس از خود مقاومتی نشان می دهند، به شنیدن جملات همدلی کننده ای از این قبیل احتیاج دارند: «آنطور که معلوم است ناراحت هستی. تو می خواهی این کار را بکنی و من به تو کار دیگری پیشنهاد می کنم. » اگر بچه ها حساس به قدر کافی و به درستی حمایت نشوند نمی توانند از مقاومت خود دست بردارند. بدون حمایت شدن آنها خود را یک قربانی احساس می کنند و به حال خود تأسف می خورند.
این بچه ها به شنیدن این پیام احتیاج دارند که داشتن احساس منفی بدون اشکال است. بچه های حساس برای غلبه بر احساس ناراحتی خود به زمان بیشتری احتیاج دارند. اما به هر صورت اگر بتواند احساس خود را با شخصی دلسوز و علاقه مندی در میان بگذارند از شدت ناراحتی شان کاسته می شود. والدینی که از حساسیت کافی برخوردار نیستند اغلب به اشتباه گمان می کنند که مشکل در کار فرزندشان وجود دارد و با این ذهنیت شرایط کودک را از آنچه هست دشوارتر می کنند.
بعد از شنیدن حرفهای کودک حساس به او فرصتی بدهید تا احساس بهتری پیدا کند. وقتی به احساس بهتر رسید نیازی نیست که به تغییر روحیه و احساس او اشاره کنید. طوری برخورد کنید که انگار حالت او کاملاً طبیعی است. به کودک این پیام را مخابره نکنید که اشکالی در کار او وجود داشت اما حالا مرتفع شده است.
این بچه ها اغلب در برابر فشار برای برقراری روابط جدید مقاومت می کنند زیرا کودکانی با این خصوصیت اغلب برای ایجاد روابط با دیگران در مقایسه با سایرین به زمان بیشتری احتیاج دارند. اما وقتی این رابطه را برقرار می کنند نسبت به دوستانشان صمیمی و وفادار هستند و وقتی کسی به آنها خیانت کند به شدت ناراحت می شوند. یادگرفتن بخشودن و فراموش کردن، مهارت مهمی است که این کودکان باید بیاموزند. وقتی پدر و مادر به حرفهای آنها گوش فرا می دهند و آنها را درک می کنند، به کودک امکان می دهند که با ناراحتی خود کنار بیاید و توانایی بخشودن را در خود افزایش دهد.
وقتی بچه ها به آنچه نیاز دارند می رسند و نیازشان مرتفع می شود استعدادهای ویژه شان شکوفا می گردد. این بچه ها اغلب پر محبت و هم یار هستند و از اینکه به دیگران و به دنیا خدمت کنند لذت می برند.

کودکان فعال به تدراک و ساختار نیاز دارند
مشرب دوم پویایی است. بچه های فعال پویا به واکنش های خود در قبال زندگی اهمیت چندانی نمی دهند و بیشتر می خواهند که تأثیر گذار باشند. آنها به تحمل کردن و انجام دادن و به نتیجه رسیدن علاقه مندند. و اگر بدانند چه می خواهند و برنامه ای برای رسیدن به خواسته شان داشته باشند بسیار موفق و راضی ظاهر می شوند. این بچه ها همیشه آماده حرکتند، به رهبری و پیش افتادن علاقه مندند و می خواهند راه مورد نظرشان را بروند.
این بچه ها به ساختار جدید زیاد احتیاج دارند، در غیر این صورت به راحتی از کنترل شما خارج می شوند و در برابر اقتدار و اختیار شما مقاومت می کنند. آنها همیشه باید پیشاپیش از برنامه خبر داشته باشند، می خواهند قواعد و ضوابط را بدانند، می خواهند بدانند که ریئس و مسئول چه کسی است. در واقع به برنامه و طرح بازی احتیاج دارند. اگر این تدارک به آنها داده شود بسیار حمایتگر و هم یار می شوند و تن به همکاری می دهند. برای به حداقل رساندن مقاومت آنها باید آنها را با محدودیتها، قواعد و مقررات و جهت حرکت برنامه آشنا کنید.
پدر و مادر می توانند به فرزند خود بگویند: «برنامه ما این است که شما اول سوار تاب بشوید و بعد به زمین ورزش برویم تا با هر کدام ده دقیقه باز کنید. » با دادن این ساختار و مشخص ساختن برنامه همکاری کودک به مقدار بسیار بیشتری جلب می شود.
بچه های فعال همیشه باید از قبل بدانند که برنامه چیست، قواعد و مقررات کدامند و مسئولیت بر عهده کیست.
کودکان فعال می خواهند کانون توجه باشند و هر جا که اقدام و عملی وجود دارد آنها هم حضور داشته باشند. می خواهند همیشه حق با آنها باشد، اگر پدر و مادر برنامه آنها را سازماندهی بکنند، بدخلقی می کنند. کودکانی با این خصیصه به فرصتی احتیاج دارند تا رهبری با مهارت شوند. آنها به رهبران شایسته و با صلاحیت احترام می گذارند. پدر و مادر باید دقت کنند که در حضور این گونه فرزندان، ضعیف، مردد، و آسیب پذیر ظاهر نشوند.
بر ای مثال هرگز به این بچه ها نگویید که آنها از همه بهتر فکر می کنند. اگر به آنها برنامه را گفتید و توضیح دادید و با این حال مقاومت کردند و پیشنهاد دادند، به پیشنهادشان گوش بدهید و بعد تصمیم بگیرید که بهترین کاری که می توانید بکنید چیست.
برای به حداقل رساندن مقاومت این بچه ها بهتر است در هر جایی که امکان دارد مسئولیت تصمیم گیری و برنامه ریزی را به آنها واگذار کنید. این بچه ها انرژی سرشاری دارند و اگر پدر و مادر آنها را راهنمایی کنند، از این انرژی خود به بهترین شکل ممکن استفاده می کنند. اگر به این بچه ها مسئولیت بدهید به شدت بر آن می شوند که شما را راضی کنند.
برای به حداقل رساندن مقاومت کودکان فعال از آنها نظرخواهی کنید و یا به آنها مسئولیتی بدهید.
بچه های پویا نیاز دارند که مورد احتیاج باشند. آنها انرژی بسیار زیادی دارند و اگر مجبور شوند مدتی طولانی بدون حرکت و جنب و جوش باقی بمانند ناراحت می شوند. باید کاری صورت دهند، بعد بدون اینکه به قدر کافی فکر کنند کاری صورت می دهند و مشکلی تولید می کنند. به همین دلیل است که می گوییم آنها به ساختار و راه و روش احتیاج دارند. وقتی نوع فعالیت را برایشان مشخص می کنید، انرژی بسار زیادشان به شکلی مثبت و مفید کانالیزه می شود.
راه دیگری برای به حداقل رساندن مقاومت این بچه ها، خسته کردن آنهاست. این بچه ها از اینکه ساکت و بیکار بنشینند ناراحت می شوند، از این رو بهتر است کاری برایشان جور کنید و فعالیتی به آنها پیشنهاد کنید. این گونه انرژی شان مصرف می شود. بچه های فعال به شدت علاقه مندند که رکوردهای شخصی شان را بشکنند، آنها را به دلیل موفقیت هایشان تشویق کنید و مطمئن باشید که مقاومتشان ذوب می شود.
بچه های فعال با کار انجام دادن و اشتباه کردن یاد می گیرند. آنها برای کارهای خوبشان به تأیید و تصدیق نیاز و برای اشتباهاتشان به گذشت و اغماض احتیاج دارند. این بچه ها گرایش فراوان دارند که خودشان را به دردسر بیندازند. اگر از مجازات شدن یا تصدیق نشدن بترسند، اشتباهاتشان را پنهان می کنند و یا در مقام دفاع از این اشتباهات حرف می زنند و در نتیجه از رشد باز می مانند.
بچه های پویا به تأیید شدن به خاطر موفقیت هایشان و به گذشت و اغماض برای اشتباهاتشان نیاز دارند.
برای بچه های فعال، نشستن و گوش دادن دشوار است. برای آنها بهتر این است که تحرک داشته باشند و کاری صورت دهند. وقتی در برابر حرفتان مقاومت می کنند، بهترین کار این است که آنها را به انجام دادن کاری تشویق کنید. صحبت های طولانی با آنها بی فایده است و اغلب به عنوان یک مجازات به حساب می آید.
مثلاً اگر در برابر مرتب کردن اتاقشان مقاومت می کنند، می توانید به آنها بگویید: «ظاهراً درگیر بازی هستی و دوست نداری اتاقت را مرتب کنی. بیا با هم این کار را بکنیم. ببین این طوری... » منتظر باقی ماندن که این بچه ها کاری صورت دهند بی فایده است.
اگر بچه های پویا برای انجام دادن کاری به شما ملحق شوند، از شدت مقاومتشان کاسته می شود. حتی اگر به مقدار اندک به شما کمک می کنند، از آنها تشکر کنید.
بچه های پویا با کاری که صورت داده اند و نتیجه ای که به دست آورده اند خودشان را شناسایی می کنند. آنها عاشق قدرت هستند. وقتی در برابر شما مقاومت می کنند به این تأیید نیاز دارند که می توانند مقاومت کنند اما رئیس در هر حال پدر یا مادر است. حرفشان را تأیید کنید و بعد با صراحت بیشتری درخواستتان را مطرح نمایید.
بچه های فعال و پویا احتیاج دارند که بدانند شما چه می خواهید و چه خواسته ای دارید. جملاتی که با «من می خواهم» شروع می شوند، مقاومت این بچه ها را به حداقل می رسانند. این گونه، به کودک یادآور می شوید که رئیس شما هستید. اگر این بچه ها به درستی حمایت نشوند، از کنترل خارج می شوند و بدرفتاری می کنند.
این بچه ها وقتی از کنترل خارج می شوند، بد خلقی می کنند و می خواهند به دیگران زور بگویند. بسیاری از والدین و بزرگترها از رو به رو شدن با این بچه ها می ترسند. بسیار از والدین با فرزندان فعال خود برخورد نمی کنند و این بر ابعاد مشکل موجود می افزاید. این بچه ها سوای اینکه باید از قوانین و مقررات باخبر باشند باید مقررات تنها رها شدن به حال خود و به اتاق خود فرستاده شدن را بیاموزند.
بچه های فعال در مقایسه با سایر بچه ها نیاز بیشتری به تأیید شدن دارند. آنها از اینکه بشنوند کاری را به اشتباه انجام داده اند متنفرند. به خصوص دوست ندارند کسی در حضور دیگران آنها را تصحیح کند. اگر آنها به طور خصوصی و در خلوت تصحیح شوند، کمتر مقاومت می کنند. به جای اینکه در حضور جمع در مقام اصلاح یا تأدیب آنها برایید، با اشاره ای به آنها بفهمانید که کارشان اشتباه است. آنها به شدت از پدر و مادری که حفظ آبروی آنها را بکند متشکر می شوند.
می توانید با کودک خود قراری بگذارید. مثلاً به او بگویید اگر دست به گوش خود بگذارید معنایش این است که می خواهید او رفتار ملایم تری را به نمایش بگذارد. و یا اگر دست به چانه خود مالیدید، نشانه آن است که او بلند حرف می زند. بچه ها از این علامت های پدر و مادرشان استقبال می کنند.
وقتی این بچه ها ساختارهای لازم را پیدا کنند خود به خود حساس تر، پرمهرتر و سخاوتمندتر می شوند.

کودکان تأثیرپذیر به پرت شدن حواس و جهت گرفتن احتیاج دارند.
سومین مشرب مورد اشاره ما تأثیر پذیر بودن است. بچه های تأثیر پذیر اجتماعی و معاشرتی هستند. آنها تحت تأثیر دنیای پیرامون خود قرار می گیرند و به روابطشان با دیگران بها می دهند. آنها از انگیزه فراوانی برخوردارند که همه چیز زندگی را ببینند، بشوند، بچشند و تجربه کنند. کودکان با این ویژگی علایق فراوان دارند زیرا در مقایسه با سایر کودکان به تحریک بیشتری احتیاج دارند.
با هر تجربه جدید بخش جدیدی از خود را به نمایش می گذارند. با آنکه این بچه ها به تغییر علاقه مند هستند به تمرکز کردن و دقیق شدن بی علاقه اند. وقتی مثلاً به آنها می گویید که کتشان را بپوشند یا کاری را به طرز خاصی انجام دهند در برابرتان مقاومت می کنند. آنها به آزادی عمل بیشتری احتیاج دارند.
این بچه ها اغلب کارهایشان را تکمیل نمی کنند و معمولاً از فعالیتی به سراغ فعالیت دیگر می روند. مهم است که پدر و مادر به این امر توجه داشته باشند و بی جهت نگران نشوند. این کودک به گشت و پرسه زنی علاقه است. گیجی و در هم بر همی بخشی از فرایند یادگیری آنها است. این بچه ها در مراحل بعدی زندگی و زمانی که رشد می کنند و بزرگ می شوند با آمادگی بیشتری به کارها دقیق می شوند و کارهایشان را تکمیل می کنند.
کودکان تأثیرپذیر به طور طبیعی و مانند یک پروانه از کاری به سراغ کار دیگر می روند. نیاز به وقت دارند تا همه جا را سیاحت کنند. می خواهند زندگی را تجربه کنند و دنیا را بیابند. بسیار حواس پرت هستند. مرتب باید به آنها خط و جهت داد. وقتی گفته یا دستورالعمل شما را فراموش می کنند منظورشان این نیست که در برابر شما مقاومت کرده باشند. آنها خیلی ساده و به راحتی فراموش کرده اند و هرگز نباید آنها را به این دلیل شماتت کرد. آنها به تدریج و زمانی که بزرگ می شوند توجه کردن و دقیق شدن را می آموزند. این بچه ها تحت تأثیر فرصت های جدید به راحتی حواسشان پرت می شود. از این گرایش می توان برای به حداقل رساندن مقاومتشان استفاده کرد.
کودکان تأثیرپذیر با واکنش نشان دادن به تجربه های مختلف زندگی، خودشان را می شناسند.
وقتی کودکان تأثیرپذیر در برابر درخواست شما مقاومت می کنند باید آنها را به انجام دادن کار متفاوتی تشویق کنید. این کودک به پرت شدن حواس و بعد جهت گیری جدید احتیاج دارد. با هر بار پرت شدن حواس جنبه دیگری از آنها خودنما می شود که این یکی میل به همکاری دارد. اجازه بدهید به چند مثال توجه کنیم.
بچه ها زمان حال را همیشگی و جاودانه می پندارند. وقتی کاری کمی طول می کشد این برداشت را دارند که کار تمام شدنی نیست. ادامه دار است. با ساده تر کردن کارها و با کمک کردن به فرزندانمان، آنها به این نتیجه می رسند که کار تفریحی است. در این شرایط وقتی به سالهای نوجوانی می رسند، کار مدرسه برایشان خوشایندتر می شود.
بهتر است بچه ها تا سن هفت سالگی احساس کنند که از آنها مراقبت می شود. بعد از فاصله سنی هفت تا چهارده سالگی بچه ها باید با بازی کردن، آواز خواندن، انجام دادن کارهای دستی، نقاشی، فراگیری نواختن یک آلت موسیقی، یا شرکت در برنامه های ورزشی، تئاتر انجام دادن تکالیف مدرسه در خانه و انجام دادن برخی از کارها در منزل، کارهای تفریحی بکنند. کمک کردن در شستن ظرفها، نظافت کردن اتاق و مراقبت از حیوانات دست آموز خانگی مسلماً کارهای مفیدی است که بچه ها می توانند انجام دهند. به این قبیل کارها، کار بیش از اندازه اطلاق نمی شود. بهترین راه برای اطلاع از اینکه به فرزندانتان تا چه اندازه کار بدهید این است که به مقاومت آنها توجه کنید و با توجه به اندازه مقاومت آنها در کار پیشنهادی تجدید نظر نمایید.
وقتی بچه ها در کودکی شاد بودن را تجربه می کنند، در سنین نوجوانی به سادگی به انجام دادن کارهای سخت تر تن می دهند. اما اگر بچه ها در کودکی کار کنند و برنامه های تفریحی نداشته باشند، هرگز شاد و خوش بودن را نمی آموزند. در نوجوانی علیه کار می شورند یا اینکه تن به کار سخت می دهند و تفریح و شادی را کنار می گذارند.
تا یکصد سال قبل بچه ها در کارخانه ها کار می کردند، اما به تدریج جامعه به این نتیجه رسید کهاین به نوعی بهره کشی از بچه هاست. امروزه به این نتیجه می رسیم که کار کشیدن از بچه ها در منزل هم کار درستی نیست. کار پدر و مادر این است که به فرزندان خود سرویس بدهند و کار فرزندان هم این است که دریافت کننده این خدمت باشند. بعد، حدود هفت سالگی بچه ها نیاز جدیدی پیدا می کنند: نیاز به داشتن تفریح و بازی کردن با افراد خانواده و با دوستان. این زمانی است که قرار است بچه ها یکی از مهمترین مهارتهای مورد نیازشان را به دست آوردند که همانا نیاز به شاد بودن است.
وظیفه پدر و مادر دادن خدمت و کار کودک، دریافت این خدمت است.
بسیاری از بالغها هرگز نمی آموزند که چگونه شاد باشند و چگونه از زندگی شان استفاده کنند. علتش این است که هرگز شاد بودن و تفریح کردن را نیاموخته اند. شاد زیستن یک مهارت است و این مهارت در فاصله 7 و 14 سالگی ایجاد می شود. کار درس و مشق بیش از اندازه و داشتن مسئولیت زیاد قبل از رسیدن به دوران نوجوانی توانایی شخص را در شاد بودن در مراحل بعدی زندگی محدود می کند. نوجوانهایی که این گونه تربیت شده اند؛ یا اشخاصی فاقد احساس مسئولیت می شوند، یا بر عکس زیاد کار می کنند اما از زندگی خود لذت نمی برند.
اغلب والدین به اشتباه گمان می کنند وظیفه آنها این است که سخت کار کردن و مسئول بودن را به فرزندانشان آموزش بدهند. بچه ها مسئول بودن را از طریق رفتار مسئولانه پدر و مادرشان می آموزند. بچه ها درصورتی زیاد کار می کنند که ببینند پدر و مادرشان زیاد کار می کنند. بچه ها تقریباً همه چیز را با تقلید کردن می آموزند. و سرانجام کارهایی را انجام می دهند که از پدر و مادرشان دیده اند. با این ذهنیت پدر و مادر می توانند با خاطر جمعی زندگی شاد و سعادتمندی را برای فرزندانشان تدارک ببینند. کار سخت، قبل از بالغ شدن بچه ها، ضرورت ندارد.

هدیه ی مطالعه
وقتی کودک قبل از خواب بیقراری می کند، سوای خواندن آواز، خواندن داستان برای او بسیار مؤثر است و اغلب کودک را به خوابی عمیق فرو می برد. خواندن داستان برای همه کودکان مفید و مؤثر است. هر چند که کودک تأثیرپذیر در مقایسه با سایر بچه ها پاسخ مناسب تری می دهد. بچه ها گرسنه ی شنیدن داستان، افسانه و اسطوره هستند: بچه ها دوست دارند که از سرزمینهای دور و مردمی که در دور دست زندگی می کنند مطالبی بشنوند.
بچه ها تا قبل از نه سالگی در یک دنیای جادویی به سر می برند. آنها پیشاپیش جهان را تجربه کرده اند. جایی برای نگرانی پدر و مادر وجود ندارد. بگذارید کودکتان رشد کند و خود را با دنیای حقیقی تطبیق دهد. بچه ها تا حدود هفت سالگی از منطق و استدلال چیزی برداشت نمی کنند و تا قبل از سیزده سالگی اندیشه انتزاعی و مجرد را درک نمی کنند.

به فرزندان فرصت بدهید تا خود را برای دنیای واقعی آماده کند.
وقتی بچه ها از اخبار می شنوند که یک قاتل آزادانه در اجتماع می گردد، مانند بزرگترها نگران می شوند. استفاده از منطبق برای به حداقل رساندن این هراس مؤثر واقع نمی شود. اثری ندارد اگر به او بگویید: «ما در محله ی امنی زندگی می کنیم و از این رو خطری تو را تهدید نمی کند. » اندیشه جادویی به راه حلهای جادویی نیاز دارد. برای کاستن از مقاومت کودک بهتر است او را از شنیدن اخبار و دیدن برنامه های خبری قبل از اینکه او به هفت سالگی برسد باز دارید.
وقتی برای بچه ها داستان می خوانید به سادگی توجهشان را از مشکلات زندگی دور می کنید. بچه ها با شنیدن داستان به خلاقیت می رسند و احساس قدرتمندتری از خود پیدا می کنند.

استفاده از پرت کردن حواس برای جهت دادن دوباره
همه بچه ها می توانند از روش پرت کردن حواس به شکلی سود ببرند. تا سنن هشت سالگی می توان حواس بچه ها را با خواندن یک کتاب داستان به خصوص اگر تصاویر جالب و خیالی داشته باشد پرت کرد. مهم نیست که این قصه با آنچه کودک در برابرش مقاومت می کند در ارتباط باشد. کافی است موضوع عوض شود و شما با آب و تاب داستانی را برای او بخوانید.
وقتی کودکتان در برابر پوشیدن لباسش مقاومت می کند، کافی است با لحنی که انگار برایش داستانی تعریف می کنید به او مثلاً بگویید: «ببین چه برگهای زیبایی هستند، به اون درختها نگاه کن، چقدر قشنگ هستند. یادم هست یک روز به جنگل رفته بودم. اطرافم پر از درختها بلند و تنومند بود. آسمان آبی آبی بود. بالای سرم یک تکه ابر سفید دیده می شد. همه مدت روز راه رفتم تا به کلی خسته شدم. نمی دونی راه رفتن توی جنگل چه کیفی داره، خوب حالا کتت را بپوش. »
به این روش، برقراری ارتباط مؤثر می گویند. وقتی داستانی تعریف می کنید که به کودک امکان تجسم می دهید، کودک خود به خود مقاومتش را کنار می گذارد و با شما ارتباط مؤثر برقرار می کند. در نتیجه میل کودک به همکاری افزایش می یابد.
برای به حداقل رساندن مقاومت کودک با او ارتباط مؤثر برقرار کنید و بعد از او بخواهید که به شما بپیوندد.
زمان نشانه تغییر فعالیت است. وقتی به این کودکان می گوییم: «حالا زمان آن رسیده که...» این برداشت را می کنند که همه چیز مرتب است و طبق برنامه به پیش می رود.
با آنکه این بچه ها دوست دارند به آنها گفته شود چه باید بکنند در مقابل اینکه به عجله کاری را صورت دهند مقاومت می کنند. این کودکان نیز مانند کودکان حساس به زمان بیشتری برای هماهنگ شدن با تغییرات یا ایجاد تغییر نیاز دارند. این بچه ها به تضمین فراوان احتیاج دارند که همه چیز طبق برنامه جریان عادی خود را طی می کند. این چیزی است که به آن عادت کرده اند. تکرار به آنها احساسی از آرامش می دهد.
می توانند از گذشت زمان لذت ببرند. این بچه ها خود به خود خلاق و مبتکر نیستند. نیاز دارند که کسی به آنها بگوید: «خوب حالا وقت آن رسیده که...» در غیر این صورت ممکن است به حال خود بنشینند و در رویا فرو روند. این بچه ها عاشق راحتی فیزیکی هستند. به جای اینکه خودشان را به دردسر بیندازند ترجیح می دهند که بنشینند و نگاه کنند.
بر خلاف کودکان پویا، این بچه ها نیازی به رهبری کردن و پیش افتادن ندارند. در کودک و کمسالی اغلب نیاز دارند که به تماشا بنشینند. ممکن است که پنجاه بار کودک دیگری را حین انجام دادن عملی تماشا کنند و بعد ناگهان همان کار او را بکنند. مشاهده و تماشا برای جلب علاقه آنها برای مشارکت کافی است.
کودک چهار ساله از اینکه سایر بچه ها را سرگرم بازی ببیند، احساس تک افتادگی نمی کند. به تماشا علاقه مند است. انگار از طریق دیگران فعالیت خود را انجام می دهد. این مسئله ای نیست. سرانجام فرصت مشارکت او هم فرا می رسد. در حدود هفت سالگی، دعوت به مشارکت از این بچه ها اشکالی ندارد، اما حتی اگر در همین سن و سال کودک مقاومت کرد، بگذارید که این کار را بکند. اشکالی به وجود نمی آید.
راه تشویق کودک پذیرنده این نیست که از سؤال کنید «دوست داری این کار را بکنی؟» به جا آن بهتر است به او بگویید: «خوب حالا وقت آن است که...»

توجه به آداب
کودکان پذیرنده باید ارزشمند بودن خود را تجربه کنند و با هر یک از والدین ارتباط خاص برقرار سازند. با انجام فعالیت های طبیعی تربیت فرزندان و انجام وظایف در زمان به خصوص، بچه ها با آداب و تشریفات آشنا می شوند. صحبت کردن مکرر درباره آداب نیز سببی است تا کودک آن را از یاد نبرد. بچه ها برای اینکه احساس کنند موجودات منحصر به فردی هستند به انجام دادن فعالیت های مشخصی در اوقات خاص نیاز دارند.

تشریفات عملی
نمونه های از تشریفات وجود دارند که به زندگی کودک آهنگ می دهند. البته همه اینها در همه خانواده ها عملی نیستند. به چند نمونه زیر توجه کنید.
ـ بیدار شدن در زمان معینی قبل از رفتن به مدرسه.
ـ استفاده از یک صندلی مشخص به هنگام صرف غذا.
ـ رفتن به مدرسه در زمان معینی.
ـ تحویل گرفتن کودک از مدرسه در زمان معین و توسط یک شخص به خصوص.
بچه های پذیرنده تحت تأثیر آهنگ هایی که به آن نیاز دارند به توانمندی سطح بالایی می رسند و استعدادهایشان را بروز می دهند.

تأمین خواسته های بچه ها
ممکن است به این نتیجه برسید که داشتن فرزند کمتر که این روزها مد روز است چیز خوبی است. اما به هر صورت توجه داشته باشید آنچه توضیح دادیم کارهایی است که انجام دادن آن از عهده همه پدرها و مادرها ساخته است. اما ممکن است برایتان از آن جهت چشمگیر بنماید که به تازگی آنها را شروع می کنید و تجربه قبلی ندارید. وقتی به اینها عادت کردید و از آنها در کار تربیت فرزندانتان استفاده نمودید، به این نتیجه می رسید که کار آنقدرها دشواری نیست.
توجه به این روشها از شدت مقاومت کودک می کاهد، اما رعایت آنها به زمان و تدارک نیاز دارد و گاه از هر دو اینها محروم هستیم. مهارت های بعدی که بررسی می کنیم حتی در زمانی که شما فرصت کافی نداری مؤثر واقع می شوند.
بچه ها در هر سنی که باشند به عباراتی که حواسشان را پرت کند جواب مساعد می دهند. «خوب حالا این کار را بکنیم...»، «حالا بیا...». به جای اینکه از کودک سؤال کنید که دوست دارد چه کند، رهبری را به دست بگیرید و ابتکار به خرج دهید.
به جای اینکه مستقیماً چیزی را از کودک بخواهیم، پدر یا مادر به کودک پیشنهاد می دهند که می تواند مقاومت کند و بعد به تدریج به خواسته او می رسند. روی هم رفته سؤال از کودک که چه می خواهد، چه احتیاجی دارد و یا حتی چه احساسی می کند درست نیست. به جای آن بهتر است که پدر و مادر به فرزندانشان پیشنهاد بدهند. فرزند آنها می تواند پیشنهاد را بپذیرند، یا در برابر آن مقاومت کند. کودک با مقاومت کردن به این نتیجه می رسد که چه می خواهد و چه خواسته ای دارد.
بهتر از کودک نپرسیم که چه می خواهد، چه احتیاجی دارد و یا حتی چگونه احساس می کند.

کودکان پذیرنده به آداب و آهنگ احتیاج دارند
مشرب چهارم پذیرنده بودن است. کودکان پذیرنده بیشتر به جریان زندگی بها می دهند. می خواهند بدانند که بعداً چه اتفاقی خواهد افتاد. می خواهند بدانند که چه انتظاری باید داشته باشند. وقتی از جریان زندگی مطلع شوند به شدت همکاری می کننند. این کودکان در برخورد با شرایطی که ندانند چه اتفاقی خواهد افتاد مقاومت می کنند.
باید زمان مشخصی برای غذا خوردن، برای خوابیدن، برای بازی کردن، برای در کنار پدر و مادر بودن و خلاصه زمان مشخصی برای همه ی امور زندگی وجود داشته باشد. این بچه ها به عباراتی از قبیل «حالا وقت آن است که...»، «خوب حالا...» واکنش خوبی نشان می دهند.
این بچه ها به شدت خوش طبیعت و اندیشمند هستند. احتیاج به فرصت و زمان دارند تا همه کارهایشان را انجام دهند. این بچه ها در برابر تغییر مقاومت نمی کنند. کار گرفتن تصمیمات سریع عاجزند و نباید از آنها بپرسید که چه می خواهند، چه فکری در سر دارند، یا چه احساسی می کنند. به جای آن باید به آنها گفت که چه باید بکنند.
کودکان پذیرنده، خوش طبیعت ترین و اندیشمندترین بچه ها هستند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد ( سه شنبه 90/12/9 :: ساعت 10:10 صبح )

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ازدواج در عین بی پولی کمکم ازدواجهای پایدار میروند که به خاطراتم
توصیه هایی برای حفظ ازدواج همواره راهی برای سرو سامان دادن به از
توصیه هایی برای حفظ ازدواج همواره راهی برای سرو سامان دادن به از
ازدواج نیمه مستقل ،میان بری به خوش بختی یا جاده ای به طلاق تعریف
همزیستی مسالمت آمیز با همنشینان آشنا همسر با ازدواج انسانها عهد
تغییرات در زندگی مشترک به نظر شما آیا جوانانی که زندگی مشترک را
توصیه هایی برای حفظ ازدواج همواره راهی برای سرو سامان دادن به از
عاشقانه آیا شما هم سبک و طرز زندگیتان را به گونه ای سازمان داده
فصل مشترک دختر و پسر قبل از ازدواج باید تکلیف برخی از شرایط و مل
بلوغ و سن ازدواج در گذشته، اغلب ازدواج ها بعد از بلوغ جسمی و جنس
عشق های آتشین؛ رهگذر خطرناک در مسیر زندگی جوانان درباره عشق، عظم
مراحل انتخاب همسر قبل از شناخت فرد مقابل، لازم است تمام ملاک ها
استخاره کنیم یا تحقیق؟ آیا برای ازدواج و انتخاب همسر هم میشود اس
مجلس عقد و عروسی اسلام برای تحقق ازدواج و شکل گیری کانون خانواده
ازدواج کنید به نفع شماست دلایل زیادی برای تداوم یک ازدواج وجود د
[همه عناوین(166)][عناوین آرشیوشده]


نسبت صحیح دین و دنیا در زندگی آسیب های اجتماع امروز:آنچنان «[4] . توصیه هایی برای حفظ ازدواج همواره راهی برای سرو سامان دادن به از[3] . 12خطای دخترانه در ازدواج دوازده مورد وجود دارد که دختر خانم ها ر[2] . تاخیر در ازدواج دختران مقدمه: دغدغه های دختران در ازدواج، قابل[2] . رابطه میان دختر و پسر در تحلیل روانشناختی ـ قرآنی درآمد عقل و[2] . احکام«بادا بادا مبارک بادا» «النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس م[2] . تغییرات در زندگی مشترک به نظر شما آیا جوانانی که زندگی مشترک را[2] . نه قاتل عمده روابط زناشویی 1) انتقاد کردن معمولاً گفته می شود[2] . زیاد خواستگاری نروید، بدبخت می شوید !! خواستگاری‌های متعدد = بدت[2] . سرزنش ممنوع اشاره گاهی فکر می‌کنیم زندگی چقدر سخت است؛ شاید هم . سکوت سازنده و غیرسازنده در زندگی مشترک بر هیچ کس پوشیده نیست که . شور و التهاب روزهای نخست زندگی واقعیتی که وجود دارد این است که م . صبوری راهکاری برای حفظ زندگی مشترک طبق آمارها وضعیت خانواده ای . صداقت های دردسرساز زندگی خیلی ها فکر می کنند درست از لحظه یی که . طلاق با کودکان شما چه می کند بسیاری از والدین نگران اثرات منفی ط . طور برای خواستــگاری تحقیق کنیم؟ برای ازدواج، دو نوع تحقیق وجود . عاشقانه آیا شما هم سبک و طرز زندگیتان را به گونه ای سازمان داده . عـشـق بـهـتـر اسـت یـا ثـروت؟ نتایج یک پژوهش جدید نشان می دهد ا . عشق چیست و چرا باید عاشق شویم؟ مقدمه عشق اصلی ترین میل و گرایش . عشق را هدیه دهید! با «آرامش واقعی» عشق خود را به همسرتان هدیه ک . عشق های آتشین؛ رهگذر خطرناک در مسیر زندگی جوانان درباره عشق، عظم . عقب نماندن از قافله اسراف؟! آنچه می خوانید نکات کلیدی از مجموعه . علل اختلاف عروس و داماد جدید با خانواده ی همسر این جاست که پذیر . فرمول استحکام زندگی زناشویی گاهی الگوی فکری و رفتاری به گونه ای . فصل مشترک دختر و پسر قبل از ازدواج باید تکلیف برخی از شرایط و مل . قبل از رفتن به محضر بخوانید آیا احساس می کنید که زندگی زناشویی ت . کی با کی ازدواج کنه؟ کدام شخصیت ها به درد هم می خورند؟ ازدواج . گا‌م‌های زندگی مشترک قسمت هفدهم سوءظن ممنوع اشاره گاهی فکر می . گام‌های زندگی مشترک فسمت پانزدهم اشاره گاهی فکر می‌کنیم زندگی . ما با هم فرق داریم بعد از عقد، با همه هیجانی که دارید یک فکر آزا . مالایی‌ها چطور عروسی می‌کنند؟ عروسی مسلمان‌ها کم و بیش به هم شبی . مجرد بودن را فراموش کنید گشاده نظری روح خانواده است. روح "ما" و . مجلس عقد و عروسی اسلام برای تحقق ازدواج و شکل گیری کانون خانواده . مراحل انتخاب همسر قبل از شناخت فرد مقابل، لازم است تمام ملاک ها . مردها چه زنی را همسر ایده آل می دانند؟ برای تازه عروس ها این که . مصرف های بیهوده در ازدواج ذهن ما باغچه است گل در آن باید کاشت . معرفی عادات زوج‌های خوشبخت شاید برخی عادت‌ها در نظر زوج‌های کم ت . معیارهای ارتباط سالم پیش از ازدواج امروزه با گسترش شهرها و پدی . معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام (1) چکیده انتخاب همسر م . معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام (3) خصوصیات اقتصادی در . ملاقات با خود، شاه کلید ازدواج پایدار در مورد شرایط و لوازم یک . ملاک های انتخاب همسر از دید ائمه(علیهم السلام ) از ازدواج با زن . ملکه زنبورها چگونه ازدواج می کند؟ ملکه زنبورها شروع می کنه به پ . مهارتهای جدید برای به حداقل رساندن مقاومت کودکان اجازه مقاومت د . مهریه‌های نامتعارف ازدواج به عنوان یکی از سنت‌های خدایی است که . نامزدی موفق (3) هر کسی در ذهن خودش تصوری از عشق و عاشقی دارد، ه . نتایج عکسبرداری از مغز عاشقان شور عشق یعنی همان احساساتی که اوای . ندید پدید‌ها و مهریه های بالا تجربه ثابت کرده که مهریه قانون‌برد . هدف اساسى و اصلى ازدواج ازدواج براى انسان یک نیاز طبیعى است و فو . هفت راز عاشق ماندن نویسنده: عبدالرسول کریمی بسیا . هفت هشدار برای دوران عقد دوران عقد برای بیشتر زوج‌های جوان، دور . همزیستی مسالمت آمیز با همنشینان آشنا همسر با ازدواج انسانها عهد . همسر خوش اخلاق من! اخلاق بعد از دینداری مهمترین چیزی است که باید . همسر یابی اینترنتی آیا ازدواج های اینترنتی و همسریابی در سایتها . هیچوقت برای دوباره عاشــق شدن دیر نیست تصور می‌کنید که وقتی سنتا . ویژگی های همسر خوب همسر صالح و شایسته یکی از بزرگترین نعمتهای ال . ویژگی‏های مرد خوب از دیدگاه پیامبر اعظم (ص) اسلام همان‏گونه که . یادداشتی برای تازه عروسها اگر تازه ازدواج کرده اید ،ایام آغازین . یازده نکته در خواستگاری در خواستگاری باید یک سری نکات رعایت شود . یک انتخاب همیشگی شما از زمانی که قصد ازدواج می کنید، تا وقتی زن . نظر اسلام درباره چند همسری چیست؟ حجت الاسلام جواد گلی پاسخ . نظر قرآن درباره ی غریزه جنسی و لذت طلبی انسان گل سر سبد مخلوقات . نقش والدین در ازدواج جوانان یکی از حقوق فرزندان بر عهده والدین، . نکته ای که پیش از ازدواج باید بدانید "ازدواج یک نـهاد فـوق الـع . از لنز « واید » استفاده کنید اینکه در انتخاب همسر چقدر و با چه . ازدواج آب و آیینه پیام های یک پیوند آسمانی همه در سخن از ازدوا . ازدواج آسان یک معما شده مشاور سابق استانداری فارس و محقق در حوزه . ازدواج از دیدگاه روایت‌های معصومین(علیهم‌السلام) هم‌چنان که قرآن . ازدواج انتخاب است یا قسمت؟! از مباحث مهمی که معمولاً در امر ازدو . ازدواج با فامیل یا غریبه؟ مسئله این است ! یکی از مقوله های بسیار . ازدواج با«8»نوع مرد که خطرناک هستند دکتر گینورد آدامز» سرپرست ا . ازدواج پژوهی درآیات الهی بهترین طریق دستیابی به معارف عظیم قرآن . ازدواج در عین بی پولی کم‌کم ازدواج‌های پایدار می‌روند که به خاط . ازدواج در عین بی پولی کم‌کم ازدواج‌های پایدار می‌روند که به خاطر . ازدواج رشد بالنده چکیده ازدواج امری تقدس دار است که به صورت عقد . ازدواج کنید به نفع شماست دلایل زیادی برای تداوم یک ازدواج وجود د . ازدواج مجدد در کشورهای اسلامی چکیده در سال­های اخیر سؤالاتی . ازدواج مسیار ازدواج مسیار ازدواجی است که در سال‌های اخیر میان ا . ازدواج نیمه مستقل ،میان بری به خوش بختی یا جاده ای به طلاق تعریف . ازدواج های آخر الزمانی اشاره: هنوز سال های زیادی از آن زمان ه . ازدواج و تحصیل ازدواج، یکی از عواملی است که اگر انسان با برنامه . ازدواج یا جنگ قدرت ها؟ زوج ها از نظر اعمال قدرت و نفوذ و به نوبه . استخاره کنیم یا تحقیق؟ آیا برای ازدواج و انتخاب همسر هم می‌شود ا . اشتباهات رایج دوران آشنایی و نامزدی سازش های عجولانه گاهی برا . اصلاح الگوی سنت نگرشی به برخی آداب و رسوم قدیمی ازدواج اغلب مرد . اصول حاکم بر یک ازدواج موفق اگر می خواهید ازدواجی شاد و موفق دا . افزایش سن ازدواج و مقابله با آن ازدواج یکی از بهترین نیاز های آد . اگر چنین هستید صبر کنید، ازدواج نکنید 1- اگر در خانواده پدری و . انتخاب های اشتباه! «هوس» یکی از مهم ترین و در عین حال خطرناک ت . انتخاب همسر در دانشگاه دوران دانشجویی بهترین زمان و دانشگاه بهت . اهمیت ازدواج وفوایدآن چکیده این پژوهش به بحث و بررسی پیرامون ا . اولین قدم ازدواج چیست؟ زیاد شنیده اید که اولین قدم برای ازدواج . ایدز و آزمایشات قبل از ازدواج ازدواج تحول عمیقی در زندگی هر فرد . اینجا همه چیز بوی اشرافی می دهد! نگاهی به هزینه های کاذب در ازد . با احتیاط پای سفره عقد بنشینید! نظر شما نسبت به همکاری با همسر . با این آدم ها ازدواج نکنیم... چگونه ازدواج کنیم؟ چه افرادی در ف . با کی ازدواج کنم ؟ شخصیتی که برای شما همسر مناسبی است ! ازدواج . باورهای غیر منطقی در مورد انتخاب همسر فرآیند انتخاب همسر برای ه . باورهای منطقی در مورد انتخاب همسر فرآیند انتخاب همسر برای هر فرد . باید پیشگیری و درمان به موقع داشت چند همسری آن هم از نوع پنهانش . برخی از معیار های ازدواج که کم تر به آن ها توجه می شوند آیا تا . بررسی دیدگاه اسلام در رابطه با ازدواج چکیده خانواده به عنوان . بلوغ و سن ازدواج در گذشته، اغلب ازدواج ها بعد از بلوغ جسمی و جنس . به هر حال ازدواج موقت تبعات دارد اما.... این گونه تصور می شد که . پاکدامنی، شرطی مهم در انتخاب همسر پاکدامنی یکی از خلقیات پسندیده . تا به حال به این سوال فکر کرده اید آیا با یک معلول جسمی ازدواج م . رازهای یک ازدواج موفق آیا زندگی زناشویی خوبی دارید؟ امیدواریم جو . راه کارهایی برای ازدواج مجدد ازدواج به خودی خود عملی دلهره آور . راهکار اسلام برای کنترل عشق به جنس موافق و مخالف مقدمه معنای عش . راهکارهای سالم سازی ارتباط دختر و پسر سالم سازی ارتباط دختر و پس . زمان لازم برای آشنایی قبل از ازدواج زمان آشنایی قبل از ازدواج چق . زندگی به رنگ عشق: اسرار ازدواج های شادکام افراد برخوردار از کا . تاریخچه لباس عروس لباس عروس، لباسی بی نظیر و منحصر به فرد است. . تازه عروس، دامادها توجه کنند ریزه کاری های زندگی مشترک ! علاو . «کی داده کی گرفته»های ناپلئونی! مقدمه بدون شک «مهریه»و میزان . 10پله تا تفاهم منتظر کشف و شهود نباش! 1.موقع بحث کردن نه به م . 10نکته که باید قبل از ازدواج درباره همسر خود بدانید این ها حداق . 13 خطر در کمین ازدواج خیلی وقت ها دختران و پسران جوان تصورات و ب . 20 توصیه برای دوران عقد خیلی ها دوران عقد را مرحله ای از ازدواج . 22 توصیه مهم به تازه داماد ها این مطلب برای پسرهایی مفیده که می . 6 ایده اشتباه در ازدواج 1- ازدواج به دلیل دوری از خانواده و پدر . 7 قدم تا ازدواج بی دردسر حتما برای شما هم اتفاق افتاده که دلتان . آن روی سکه ‏"ایده آل سازی" پدیده ای ست که در روابط انسانی، زیاد . آیا اخلاق قابل تغییر است؟ نویسنده:آیت الله مکارم شیرازی سرنوشت . آیین شوهرداری نخستین مراحل کامیابی در اولین روزهای زندگی مشتر . احکام ارتباط دختر و پسر در اسلام یک: آیا دوستی با جنس مخالف به ه . جایگاه زن در فرهنگ عرب جاهلی(33) در جاهلیت پیش از اسلام در شبه . جوان تعدد زوجات،چرا؟ به یقین مسأله روابط بین زن و مرد و مسائل و . چالش های تعامل و ازدواج در خانواده های سنتی شاید اصلی ترین چالش . چرا ازدواج های امروزی ناپایدارند ؟ از جمله عواملی که سلامت خانو . چرا پسرها به خواستگاری می روند؟ در جامعه ی ما و اکثر جوامع دیگر . چقدر با من کنار می یای؟! اشاره: گاهی اوقات فقط عشق برای حفظ رواب . چهار اشتباه رایج میان دختران مجرد چندی پیش، فیلمی تماشا کردم که . حال هوای جیب داماد این مقاله تقدیم به آقایونی که قصد دارند به ج . حل معادله چند مجهولی ازدواج آنچه بیشتر مردم برای ازدواج پایه و . خان اول انتخاب همسر پرده اول « ... ها خانم جان...یه بخت خیل . خرده اختلاف های نامزدی ساره ده دقیقه ای بود که جلوی در دانشگاه م . خواستگار زن است یا مرد؟! این فقط مخصوص جامعه ما نیست که طبق رس . خواستگاری قرآنی روزها و شبها از پی هم می گذشتند و مرد جوان همچن . خواستگاری و عقد کنان و نامزدی در قدیم چند روز قبل از عقد کنان، . دختران و پسران بخوانند زوج مناسب برای دختر خانم ها با شخصیت . در ازدواج سن عقلی مهم است یا سن شناسنامه ای؟ در بررسی سن ازدواج . دردسرهای یک نامزدی طولانی بارها شنیده اید که دوران نامزدی و عقد، . دروازه های بهشت زناشویی احساس رضایت از رابطه، این‌که همسران احس . دلایل شما برای ازدواج چیست؟ ازدواج گام هیجان انگیزی در زندگی بشر . رابطه با جنس مخالف از نگاه اسلام محارم نسبی هفت دسته از بانوان . رابطه دختر و پسر ، قبل از ازدواج (1) چکیده باتوجه به مقدم? مقا . رابطه دختر و پسر ، قبل از ازدواج (2) علت برقراری روابط دوستانه . رابطه شما با این شخص به جایی نمی رسد! اولش همه چیز خوب است، مث .
 

>> بازدید امروز: 24
>> بازدید دیروز: 6
>> مجموع بازدیدها: 125186