اهمیت ازدواج وفوایدآن
چکیده
این پژوهش به بحث و بررسی پیرامون اهمیت ازدواج و فواید آن می پردازد . مسأله ازدواج و تشکیل خانواده در شرع مقدس امر بسیار مهمی است و فواید بسیاری هم دارد. اما مهم ترین فایده و هدف ازدواج عبارت است از تشکیل خانواده . نفس این علقه زوجیت و تشکیل یک واحد جدید، مایه آرامش زن ومرد و مایه کمال و اتمام شخصیت آنهاست. بدون آن ، هم زن و هم مرد هردو ناقصند. همه مسایل دیگر ، فرع بر این است. اگر این کانون، سالم و پایدار باشد، هم روی آینده و هم روی همین وضع فعلی جامعه تأثیر خواهد گذاشت ازدواج در حقیقت دروازه ورود به تشکیل خانواده است و تشکیل اساس همه تربیت های اجتماعی و انسانی است.مادر این تحقیق به معرفی ازدواج وضرورت ها واهداف آن پرداخته ایم. وروش کار به صورت کتابخانه ای بوده است و در پایان می توان گفت ، ازدواج علاوه بر عمل به دستور خداوند و اجرای سنّت رسول اکرم صلی الله علیه وآله عاملی است که فرد و جامعه را از خطرات جسمی و روحی و روانی حفظ کرده و برای همه ایجاد امنیت می ناید.
واژه کلیدی : ازدواج، اهمیت ، فواید
مقدمه
ازدواج هست? اول ایجاد خانواده و آن نیز به نوب? خود واحدی در سنگ بنای جامع? انسانی است. نوع پایه گذاری و میزان اندیشه و تدبّر در آن در میزان پیشرفت یا انحطاط سقوط یا صعود جامعه تأثیر دارد. ازدواج از نظر اسلام پیمانی مقدس است،پیمانی که برقراری آن براساس مقرّرات آداب و رسوم، تشریفات و قوانین خاصی است.(1) دین اسلام به ازدواج عنایت و تأکید فوق العاده ای دارد:به طوری که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید:هیچ چیزی نزد خدا محبوبتر از ازدواج نیست.(2)رسول گرامی صلی الله علیه وآله ازدواج نکردن را اعراض از سنّت خویش یعنی خروج از اسلام می داند و خانه ای که ازدواج در آن صورت پذیرد را بهترین خانه می داند.(3)از دیدگاه اسلام ،ازدواج کمال دین و ترک ازدواج دلیل نقصان آن است اسلام ارزش عبادت شخص متزوّج را هفتاد برابر شخص مجرد می داند ومی فرماید:شخص متزوج با ازدواج خود نصف دین و ایمان خویش را از خطرها و آفتها حفظ نموده است.(4)انسان تا زمانی که ازدواج نکند دینش در خطر است زیرا غرایز جنسی و فشارهای روحی و احساس تنهایی و بیهودگی و نداشتن پناهگاه و عدم احساس مسئولیت اجتماعی و دیگر زیانهای مجرد بودن، به ریشه و اساس ایمان انسان لطمه می زند و آن را متزلزل می کند.اما در اثر ازدواج و تشکیل خانواده و قرار گرفتن در کنار همسری شایسته و محبوب و همدم ،هم غریز? جنسی کنترل می شود و هم آرامش روحی به وجود می آید و هم توکل انسان به خدا بیشتر می شودواز حالت پریشانی خارج می شود ،احساس امنیّت و شخصیت می کند،چشم و فکرش از جاهای دیگر کنده و به همسرش متوجه می گردد(5)در قرآن و روایت اسلامی به امر مقدس ازدواج،سفارش فراوان شده است. در آیه 32 سوره نور می خوانیم:«و اَنکِحُوا الایامی منکم و الایامی منکم و الصالحینَ من عبادِکُم و امائکِم ان یکونوا فقراء یُغنهُمُ الله مِن فَضِلِه وَ الله واسعٌ علیمٌ »«به مردان و زنان بی همسر ،همسر دهید و همچنین به غلامان و کنیزان صالح،همسر دهید.اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز می سازد،خداوند وسعت دهنده و آگاه است.»در این آیه هم? مردم ،مورد خطاب خدا قرار گرفته اند تا با تعاون،وساطت،کمکهای مالی و فراهم نمودن اسباب کار،بی همسران را دارای همسر کنند و در امر مقدس و پر اهمیّت ازدواج که یک امر ضروری برای حفظ عفّت جامعه است بی تفاوت نباشند.(6)پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله در ارتباط با عدم ازدواج به جهت ترس از فقر می فرمایند:کسی که از ترس تهیدستی ازدواج نکند نسبت به خدای عزوجل گمان بد دارد.(7) پس فقر و تهیدستی نمی تواندمانع از ازدواج گردد.(8)
ازدواج و ابعاد آن
ازدواج امر مقدسی است که دارای دو بُعد روحی و جنسی می باشد و توجه کافی به هر دو بُعد در تحکیم این امر ،اهمیت به سزایی دارد.
الف)بُعد روحی ازدواج
ازدواج روحانی به آن معنی است که دو فرد به نقطه ای برسند که حداکثر تفاهم را داشته باشند.می توان گفت که زوج جوان همچون دو خط موازی می باشند که در بی نهایت یکی می باشند پس هیچگاه نباید انتظار داشت که دو فرد دقیقاً از تمام جهات مانند یکدیگر باشند.حیات انسان بر پای? محبت استوار است و بشر در تمام طول عمر خود نیازمند محبت و دوستی دیگران است و هیچ انسانی قادر به زندگی طبیعی بدون این مهم نمی باشد(9)مهمترین منبع تأمین نیازهای عاطفی افراد ،خانواده می باشد.آگاهی از حساسیّتهای طرف مقابل،یکی از راههای مهم ثبات ازدواج است.همه انسانها،حساسیت های خاصی دارند که شخصیّت آنها را منحصر به فرد می کند.(10)و به طور کلی شناخت طرف مقابل و حفظ حقوق و وظایف و حفظ حرمت و احترام موجب پایداری خانواده می شود و زن و مرد می توانند بدین وسیله به آرامش روحی در ازدواج برسند.آرامش روحی باعث تربیت فرزندان صالح در خانواده های متعادل می شود و این آرامش به جامعه نیز منتقل می گردد.
ب)بعد جنسی ازدواج
انسان از غرایز گوناگون ترکیب یافته که هر یک از آن غرایز باید به طور طبیعی و صحیح اشباع شوند و به نیاز خود برسند ،قطعاً،عدم توجّه به نیاز های فطری غرایز ،موجب نارسایی یا طغیان و ناگواریهای روانی و انحراف از جاد? مستقیم است.یکی ازنیرومند ترین غرایز،غریزه جنسی است که باید شایسته و صحیح اشباع گردد. ازدواج،یگانه طریق سالم برای اشباع و جواب دادن به غریزه جنسی است که هیچ چیزی جایگزین آن نخواهد شد.(11) به گفته دانشمندان اخلاق،انگیز? اصلی گناهان و انحرافات اخلاقی سه قوّه است که عبارتند از:1-قوّه شهویّه ، 2-قوّه غضبیّه ، 3-قوّه وهمیّه این سه قوّه در مرز تعدیل خود در وجود انسان برای دفع مفاسد و جلب ارزشها لازم اند،نیروی غضب برای دفاع و مبارزه با تجاوزات بیگانه،نیروی شهوت در مسیر طبیعی برای بقای نسل و لذّتّها و تفریحات سالم و نیروی وهمیّه برای کسب امور مادّی در حدّ طبیعی لازم است ،ولی طغیان و یا تعطیل آنها موجب افراط و تفریط شده و انگیز? انحراف و فساد خواهند شد. در مورد قوّ? شهویّه یکی از اموری که عامل تعدیل صحیح آن در شهوت جنسی می شود ازدواج است.ازدواج ،موجب کنترل این قوّه است و آن را از تجاوز و طغیان باز می دارد.(12)غریزه جنسی مانند آب رود خانه ،مایه حیات است،اگر در جلوی آن سدّی بسته شود و دریچه ای پشت آن قرار گیرد ،در این صورت آب رودخانه مای? حیات دامها و گیاهان خواهد بود.در این صورت نه تنها آب سیلاب به ما ضرر نمی زند ،بلکه با باز کردن دریچ? سد هنگام نیاز به آب ،دامها و گیاهان و انسانها به طور صحیح از آب بهره مند می شوند. ولی اگر سدّی وجود نداشته باشد آبها بدون استفاده هرز می روند.بنابراین برای حفظ اخلاق فرد و جامعه نیاز به کنترل قوّ?شهویّه استو چنین کنترلی در پرتو ازدواج سالم میسّر خواهد بود.(13)
ضرورتهای ازدواج
ازدواج باید دارای مجموعه ای از اهداف انسانی و مقدّس باشد که در سایل آن به همه نیازهای انسان جواب داده شود و مسیر زندگی به طرز صحیح طی شود.می توان فایده ها،هدفها و ضرورتهای ازدواج را اینگونه نام برد:
1-پاسخ مثبت به فطرت
انسان به حکم فطرت دارای غریزه جنسی است. طبیعت و فطرتش ایجاب میکند که رشد کند و به سوی کمال رود و نیز روزی که رشد یافت و به درجه کمال رسید ارضاء و اقناع شود.(14)در واقع ازدواج کردن به صورت مشروع،پاسخی است خداپسندانه به ندای فطرت زیرا خداوند متعال انسان را خلق فرموده و برای تداوم و بقای نسل و وصول به آرامش،غریز?جنسی را در وجود او قرار داده است.(15)انسان همانگونه که هنگام تشنگی به آب نیازمند می شود و هنگام گرسنگی به غذا احتیاج پیدا می کند ، به هنگام تحریک غریز? جنسی نیز به ارضاء طبیعی آن نیا زمند می شودو ارضاء طبیعی غریز? جنسی تنها به وسیل? ازدواج کردن میسر است.لذا اسلام طبق فطرت و خواسته های انسان دستور به ازدواج و تشکیل خانواده داده است.(16)
2-عامل تکامل استعدادها و دین و ایمان
استعدادها برای بروز و تکامل خود نیازمند به محیط امن و آرامش اند،چه بسیار استعدادهای انسانی که برای همیشه در او مکتوم مانده و هرگز خود را نشان نمی دهند و چه بسیار استعدادها که به محض رخ نمودن ،توسط انگیز ها و عواملی سرکوب شده و در ورط? انزوا و نسیان قرار می گیرند. ازدواج آرامش و آسایشی برای جوان ایجاد می کند،استعدادهای او را به حرکت می اندازد و به او امکان می دهد که از آن نیکو بهره برداری کند.(17)محیط گرم و صمیمی و فضای پر محبت و مودت خانواده ،فرصتی برای تبادل اندیشه ها و در نتیجه رشد عقلانی،اجتماعی،فرهنگی و اخلاقی زن و شوهر و دیگر اعضای خانواده است .ازدواج موجب می شود که در رشد شخصیّت افراد تأثیر بسزایی داشته باشد.(18) اساس شخصیت اجتماعی و مذهبی هر شخص تا حدودی به ازدواج و زناشویی وی بستگی دارد و بدون ازدواج،کمتر کسی می تواند در جامعه،شخصی مطلوب و مورد توجه و اعتماد برای مردم باشد و ایمان خود را از گزند انحراف های جنسی و افکار را از اضطراب ها و عقده ها و حسادت ها محفوظ نماید.(19)
3-ایجاد امنیت و آسایش
اصولاً بلوغ یعنی شکوفایی غریزه چه برای پسر چه برای دختران همراه با بحران است،این بحران زمینه را برای عصیانها،شور و التهابها از هر سو فراهم کرده و آرامش و اطمینان او را بر هم می زند.شک نیست که هر انسانی خواستار تسکین این بحران است و می خواهد به گو نه ای به آرامش دست یابد.ولی متأسفانه عدّه ای به راه اشتباه و خطا می روند و به جای انتخاب روش معقول به سیگار ،الکل و مواد مخدر و ... پناه می برند که عوارض آن به مراتب خطرناکتر از عوارض تنهایی و بحران است.(20)ازدواج این بحران را تسکین می دهد. برای جوان محیط امن و آرامش ایجاد می کند و در سای? وجود عواطف خانوادگی ،روح سرکش او مهار می شودو موجباتی برای برخورداری او از نیروی فکری فراهم خواهد شد.(21)در قرآن کریم خدا می فرمایند:«از نشانه های خدا این است که از خود شما برایتان همسرانی آفرید تا در کنار آنها آرام گیرد و در میان شما دوستی و دلسوزی به وجود آورد که برای مردمی که بیندیشند،نشانه هاست».(22)این هدف نشانگر این امر است که در اسلام،عقد ازدواج تنها به منظور ارضاءمیل جنسی نیست و روابط زن و شوهر از مرحل?کامجویی جنسی فراتر رفته و عاملی در رهایی از تنهایی واقعی و ... محسوب می گردد(23)
4-بقای نسل
اجتماع برای ادام? حیات خود نیازمند به وجود نسل است،نسلی که زایا بوده و مداومت حیات را تضمین کند.چنین امری از 2 راه امکان پذیر است یا از طریق فحشا که امری ناپسند می باشد و یا از طریق ازدواج که امری عقلانی،اندیشیده و با هدف است.(24)در قرآن کریم خدا می فرمایند:«پدید آورنده آسمانها و زمین،برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید و از چهارپایان جفتها، تا بر شمار شما بیفزایند.»(25)جامع? انسانی برای بقاء نیاز به تولید مثل دارد و به گفت? برخی از دانشمندان،این نیاز به صورت انگیز? جنسی در نهاد هر انسان به ودیعه گذارده شده و زمینه را برای گرایش به هم و آمیزش با هم و در نتیجه تولید مثل فراهم می سازد(26)به طور کلی می توان گفت ازدواج از یک نظر ،قانون تکثیر است.امری که در سای? اجتماع نر و ماده ، نه تنها در انسان ، بلکه در گیاهان و حیوانات هم صورت می گیرد.دوام نسل تنها در سای? پرورش کودکان موجود نیست بلکه ضروری است زمینه به گونه ای فراهم گردد که نسلهای بالقوه ، که در صلب پدران و مادران هستند تدریجاً ظهور یابند، تربیت شوند و وارد جامعه گردند.(27)تشویق به کثرت و فزونی نسل صالح و با ایمان از برنامه های اصولی اسلام است و اتفاقاً یکی از حکمت ها و فلسفه های ازدواج همانا بقای نسل است و حتی به نظر می رسد که لذّت جنسی خود عاملی است تا بدین وسیله انسان به تداوم نسل بپردازد و مشکلات زندگی و وجود صعوبت ها در تربیت فرزند،عملاً او را از به وجود آمدن نسل آینده باز ندارد.(28)
5- جلوگیری از فساد و حفظ پاکدامنی
اگر بپذیریم که بسیاری از مفاسد و جنایات توسط افراد عذب و یا کسانی که پیوند خانوادگی صحیحی ندارند صورت می گیرد به اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده پی می بریم.ازدواج رفتارها و اعمال انسانی و حتّی گفتار و کلام آدمی را تحت قید و بند و کنترل اندیشه در خواهد آورد و به آدمی دید تازه و نظری به ویژه خواهد داد.(29) ازدواج عاملی برای طرد فحشا و ریشه کن ساختن خود فروشی ها است.در هر جامعه ای که ازدواج به هرعلتی از رونق و اعتبار بیفتد فحشا رواج یافته و گسترش می یابد.فحشا کاری است به نظر آسان و کم هزینه،مردان و زنان را از پایبندی به قید خانه داری ،شوهرداری،تربیت فرزند آزاد می نماید.(30) امام چهارم علی بن حسین علیه السلام در مورد ازدواج و عفّت و پاکدامنی ،رفتاری قابل تحسین و در خور تکریم داشته است می نویسند:هنگامی که داماد یا شوهر خواهرش به خان? او می آمد، آن حضرت احترام فراوان به وی می کرد و پتو برایش می گسترد و می فرمود خوش آمدی ای آنکه هزین? ما را کم کردی،ناموس ما را حفظ نمودی و عورت ما را پوشاندی.(31)امام این واقعیّت را در نظر می گیرد که جوان با اقدام به ازدواج و رفتن به زیر بار مسئولیّت سنگین تشکیل خانواده خدمتی شایان می کند و در زمین? پاکی خود و جامعه اش قدمی مثبت بر می دارد و شهامت و شجاعت از خود نشان می دهد.شما این رفتار را با رفتار کسانی مقایسه کنید که احیاناً با اعمال نسنجیده و خصمانه و یا طلبکارانه خود،روابط مودّت آمیز زوجین را تیره و تار می کنند و تخم نفاق و اختلاف می پاشند و بذر دشمنی و خصومت می افشانند.امّا امام به این امر به دید یک نعمت و موهبت می نگرد .چه موهیتی از این با ارزشتر که جوانی با اقدام به ازدواج در صیانت عفّت دوشیزگان و دختران جامعه می کوشد و خانواده ها را از فساد و آلودگی های خلقی ورفتاری و حتّی مشکلات مالی و اقتصادی نجات می بخشد(32)
6- ایجاد دوستی و محبّت و عشق
یکی از احتیاجات اساسی روانی آدمی ، احتیاج به محبّت است و آدمی در هر مرحله و سنّی از حیات خویش دوست دارد که دیگران او را دوست بدارند و از آنان محبّت ببینند . ازدواج عامل مهّمی در بر قراری دوستی زن و شوهر و ابراز مهر و محبّت به یکدیگر است و تعادل روان بین آن دو بوسیله محبّت تأ مین می شود . اثرات محبّت و تبدیل آن به عشق و همبستگی عمیق روانی ، عاطفی، پیوند همسری را تحکیم بخشیده و فضای خانواده را به فضای گرم و صمیمی و بالنده مبّدل می نماید .(33)
7- اجرای سنّت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و عمل به دستور خداوند
ازدواج وظیفه ای است از جانب خدا به هر انسان بالغی که بار تکلیف را پذیرفته است و به سنّت الهی تن در می دهد .اگر پیوند به نام خدا ، به خاطره اجرای فرمان الهی صورت گیرد چه گذشت ها و فداکاریها که در سا ی? آن پدید خواهد آمد .(34) رسول اکرم صلی الله علیه وآله ازدواج را سنّت خویش قرار داده و ترک آن را خروج از دایر? ولایت نبوی تلقّی فرموده است و در این باره می فرمایند . « اَلنِکاحُ سُنَّتی فَمَن رَغِبَ عَن سُنَتی فَلَیسَ مِنّی».(35)
8- تأمین سلامت جسم و بر قراری تعادل
ازدواج عامل مهّمی بر آرامش و سکون آدمی و سببی اساسی بر تعادل وجود است. این امر به زندگی زن و مرد جهت می بخشد و مرد و زن مضطرب را آرام میسازد و موجبات حفظ سلامت تن و روان را فراهم می نماید.خودداری از امر ازدواج می تواند زمین? بیماریهای جسمانی بویژه روانی را مساعد می سازد و خروج از اعتدال در وجود او را ممکن می سازد .(36)
9- یکی از عوامل خوشبختی
سعادت و شقاوت ، خوشبختی،بدبختی،ممکن است عوامل مختلف داشته باشد ، ولی به هر حال این واقعیّت انکار نا پذیر است که یکی از مهم ترین عوامل آن در محیط خانواده، وجود همسر سازگار و قانع می باشد که زمین? سعادت را در سطح وسیعی فراهم کرده و در خوشبختی را به روی انسان می گشاید و احیا ناً عوامل نگون بختی و سیه روزی را خنثی و بی اثر می سازد .(37)پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرموده اند :« و از خوشبختی انسان ، داشتن همسر صالح و شایسته است .»(38)امام باقر علیه السام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند : خداوند عزیز و جلیل فرموده : هر گاه بخواهیم برای یک نفر مسلمان خیر دنیا و آخرت را جمع کنم ، برایش دلی خاشع وزبانی ذاکر،تنی صابر و همسری صالح و با ایمان قرار می دهم که هر وقت بر اونظرکندشادمان شود و اگر غایب و در بیرون خانه باشد ، ناموس خود و دارایی شوهرش را حفظ نماید .(39)
10- خود کفایی و نیاز به استقلال
برای یک انسان هیچ مفهومی با ارزش تر از استقلال نیست ، استقلال ، او را از وابستگی و طفیلی زیستن آزاد می کند و در مرحله ای جدید از رشد و کمال قرار می دهد . به گونه ای که روی پای خود می ایستد و خودش با اراده ای نیرومند و فکری آزاد ، عهده دار اراده زندگی میشود . (40)ازدواج نیز مرحله ای جدید از رشد و استقلال است و انسان را از طفیلی بودن و این سو و آن سو رفتن و نا منظّمی و پریشانی بیرون آورده و به او تمرکز و نظم می بخشد.(41)
11- احساس مسئولیت
انسان تا تنهاست بیشتر در فکر خود است و حرکت او به سوی بی بند باری و هرزگی چندان سخت نیست. به عبارت دیگر اگر دین نداشته باشد چندان احساس مسئولیت نمی کند ولی اگر ازدواج کرد دیگر تنها نیست بلکه پیش وجدان خود ، مسئولیّت زن و فرزند نیز به عهده اوست از این رو حرکت او به سوی بی بند باری ، دشوار است و ازدواج همچون سدّی سر راه اوست و او را کنترل می نماید. شواهد بسیاری وجود دارد که جوانان بسیاری بعد از ازدواج سر به راه شده اند و سبکسری و بیراهه رفتن های گذشته را ترک نمودند.(42)
12- محفوظ ماندن از بیما ریهای عصبی و روانی
فشارهای غریز? جنسی ، اگر از راه صحیح و مشروع دفع نشود ، خرابیهای به بار می آورد و به اعصاب و روان لطمه های فراوان می زند . این فشارها از یک طرف و تنها یی و بی پنا هی و تک زیستی از طرف دیگر ، انسان را پریشان و سرگردان می کند .از طرف دیگر اگر کسی در اثر بی همسری وفشار این غریزه و پریشانی روحی و ضعف ایمان ، خدای نا خواسته دچار انحرافات جنسی و فساد و آلودگی شود مشکل بزرگ تر می شود .از نظر روان شناسی یکی از علّتهای عمده و اصلی پریشانی و عقده های روانی و اخلاقی و ضعفهای عصبی بی همسری ، فشارهای جنسی ، انحرافات جنسی می باشد و از موثر ترین و مفید ترین راههای این بیماریها ازدواج با همسری متناسب است.(43)
13- بهره مندی از دوران شیرین و با نشاط نو جوانی
بهار ازدواج دوران نو جوانی است. در این دوران شور و نشاط مخصوصی بر انسان حاکم میباشد .اگر از این دوران استفاده لازم برده نشود به روزی فصل خزان می رسد و نشاط از بین می رود و یا کم می شود و انسان دیگر نمی تواند لذّت و استفاد? کامل از ازدواج ببرد .(44)عشق زنده و جوان و با نشاط است که به زندگی شور و صفا می بخشد وگرنه عشق مرده و پیر و پژ مرده ، شور و صفایی ندارد که به زندگی بدهد .(45)
14- نیکو شدن اخلاق و خارج شدن از خود خواهی
انسان قبل از ازدواج همه چیز را برای خودش می خواهد و پس از آن ، به فکر دیگری نیز هست به عبارت دیگر ازدواج مَنِ انسان ها را تبدیل به ما می کند .(46)محیط خانه مکتب بسیار سازنده ای است ، به طوری که منشأ بسیاری از صفات خدا پسندانه است و بسیاری از صفات منفی و ناپسند هم در اثر عدم تشکیل خانواده پیدا می شود (47)
15- بالا برنده ی اعمال انسان
ازدواج و تشکیل کانون خانواده آنچنان در وجود انسان تاثیر می گذارد و ارزش او را بالا می برد و شخصیّت او را رشد می دهد که اعمال و عبادتهایش نزد خداوند و فرشتگان از ارزش والایی برخوردار می شود به طوری که ارزش آنها چند ده برابر می گردد.(48)امام جعفر صادق علیه السلام می فرمایند:«دو رکعت نماز که انسان متأهل بخواند افضل و بالاتر است از هفتاد رکعت نماز که انسان مجرد و عذب بخواند.»(49)ازدواج انسان را از گناهان بیشتر بازداشته و عامل تقرّب در پیشگاه خداوند است. این سنت نبوی ،پاداش عبادات را آنچنان که گفتیم چند برابر می کند و خود نیز از بهترین طاعات الهی محسوب می گردد.(50)
16-تأثیر آن در تکمیل انسان
خداوند انسان را به گونه ای آفرید که بدون همسر ناقص است، انسان هر چه از نظر علم و ایمان و فضایل اخلاقی بالا رود تا همسر اختیار نکند به کمال مطلوب نمی رسد. هیچ چیز جای ازدواج و تشکیل خانواده را نمی گیرد.جنس مذکر و مؤنث به یکدیگر نیازمند هستند،هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی و هر کدام به تنهایی ناقصند و هنگامی که در کنار هم قرار گرفتند همدیگر را کامل می کنند این قانون نظام آفرینش است و بر کلّ هستی حاکم می باشد.(51)قرآن زن و مرد را لباس همدیگر همدیگر می داند و می فرماید:«زنان لباس شما مردانند و شما مردان لباس زنها هستید.»(52)همانگونه که نیاز به لباس ،یکی از نیازهای طبیعی بشر است،نیاز به همسر نیز یک نیاز طبیعی و حیاتی است و چنانکه انسانِ برهنه ،احساس کمبود و شرم می کند، انسان بدون همسر نیز چنین است و همانطور که لباس،آفت گرما و سرما را می زداید همسر نیز آسیب ها ، گزند ها، لغزش ها و اشتباهات را از انسان دور می کند.این دو جنس مکمّل و مای? شکوفایی نشاط و پرورش یکدیگرند.(53)
نتیجه
دین اسلام کاملترین دین ها است که برای جزء جزء زندگی انسان برنامه دارد که یکی از این برنامه ها پیمان ازدواج زن و مرد با یکدیگراست و در حقیقت پیمانی برای پشتیبانی این دو از هم در تمامی مراحل زندگی استازدواج عمل به دستور خداوندو اجرای سنّت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و یکی از عوامل خوشبختی همسران بوده واگر به شکل صحیح انجام شودعاملی است برای شکوفا شدن استعدادها و تکامل دین و ایمان وایجاد امنیت و آسایش و جلوگیری از فساد و حفظ عفت وپاکدامنی وباعث تأمین سلامت جسم و بر قراری تعادل و محفوظ ماندن از بیما ریهای عصبی و روانی است وهمچنین نیکو شدن اخلاق و ایثار در حق دیگری را به دنبال می آورد.ممکن است یک ازدواج تمامی آثار مذکور را داشته باشد وممکن است عده معدودی ازآن ها را به دنبال آورد ،به هرحال هیچگاه ازدواج صحیح بدون تاثیر نخواهد بود وتنها راه نجات فرد وجامعه از کشیده شدن به ابتذال وفساد می باشد.
پی نوشت ها :
1. علی قائمی امیری ،تشکیل خانواده در اسلام، ص18.
2. محمد بن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه،ج14،ص3.
3. حسین مظاهری،خانواده در اسلام ،ص89.
4. سید محمد حسین بهارانچی، آئین همسرداری و آداب زندگی در اسلام، ص16.
5. علی اکبر مظاهری،جوانان و انتخاب همسر، ص18.
6. محمد محمدی اشتهاردی،،ازدواج و شیو?همسرداری، ص3.
7. محمد بن یعقوب کلینی،اصول کافی،ترجمه:حاج سید جواد مصطفوی،ج5،ص331.
8. رحمت الّله بابایی(سواد کوهی) ،عشق و زندگی با رعایت حقوق زوجین،ص66.
9.جمعی از نویسندگان(پزشکان)،ازدواج و بهداشت خانواده ،ص11.
10.همان مأخذ،ص12.
11. محمد محمدی اشتهاردی، همان ،ص11.
12.همان ،ص19.
13. همان ، ص20.
14. علی قائمی امیری، همان ،ص32.
15. احمد صافی، خانواده متعال، ص15.
16. حسین مظاهری، همان ،ص97.
17. علی قائمی امیری، همان ،ص32.
18. احمد صافی، همان ،ص18
19. علی اکبر بابازاده،مسایل ازدواج و حقوق خانواده،ص128.
20. علی قائمی امیری، همان ،ص32.
21. همان ،ص33.
22.سوره روم،آیه21.
23. احمد صافی، همان ،ص15.
24.قائمی امیری،علی ، همان ،ص33.
25.سوره شوری،آیه11.
26. علی قائمی امیری، همان ،ص19.
27.همان ،ص53.
28. سید ابراهیم سید علوی،اینگونه ازدواج کنیم، ص29.
29. علی قائمی امیری، همان ،ص33.
30. همان ،ص21.
31. محمد بن حسن حر عاملی، همان،ج14،ص42.
32. سید ابراهیم سید علوی ، همان ، ص25.
33. احمد صافی ، همان ،ص17.
34. علی قائمی امیری ، همان ،ص55.
35. علامه مجلسی ، بحار الانوار ، ج103، ص220.
36. احمد صافی، همان ،ص17.
37 سید ابراهیم سید علوی، همان ، ص27.
38. محمد بن یعقوب کلینی ،همان،ج5، ص327.
39. همان، ص327.
40. محمد محمدی اشتهاردی ، همان ، ص25.
41. رحمت الّله بابایی ( سواد کوهی ) ، عشق و زندگی با رعایت حقوق زوجین ، ص67.
42.محمد محمدی اشتهاردی ، همان ، ص30.
43. علی اکبر مظاهری ، همان ،ص47.
44.همان
45.همان ، ص42.
46.محمد وحیدی ، احکام دختران ، ص236.
47.حسین مظاهری ، همان ، ص98.
48. علی اکبر مظاهری، همان ،ص16.
49. محمد بن حسن حر عاملی، همان،ج14،ص6.
50. علی اکبر بابازاده، همان ،ص127.
51. علی اکبر مظاهری، همان
52.سوره بقره،آیه187.
53.محمد وحیدی، همان ،ص238.
منابع ومآخذ
1.قرآن مجید
2.بابازاده،علی اکبر،مسایل ازدواج و حقوق خانواده،تهران،انتشارات بدر،چاپ4،سال1378
3.بابایی استخر سری(سواد کوهی)،رحمت الله،عشق و زندگی با رعایت حقوق زوجین،تهران ،انتشارات دارینه،چاپ دانشگاه تهران،1380.
4.حرّعاملی، محمد بن الحسن،وسایل الشیعه،تهران،انتشارات مکتب الاسلامیه،چاپخانه اسلامیّ? تهران،1376.
5.حسینی بهارنچی،سید محمد،آئین همسرداری و آداب زندگی در اسلام،انتشارات اجر،چاپ نگارش،چاپ اول،زمستان 1383.
6.سید علوی،سید ابراهیم،اینگونه ازدواج کنیم،انتشارات بهاران و مشکوه،چاپ اول،زمستان 1371.
7.صافی،احمد،خانواده متعادل و نحوه رفتار همسران با یکدیگر،تهران،انتشارات حسام،تابستان 1374،چاپ دوم.
8.قائمی امیری،علی،تشکیل خانواده در اسلام،انتشارات امیری، چاپ9،پاییز 1375.
9.کلینی، محمد بن یعقوب ،اصول کافی،ترجمه:حاج سید جواد مصطفوی،انتشارات دفتر نشر و فرهنگ اهل بیت(ع)،چاپ تهران.
10.مجلسی، محمد باقر،بحارالانوار،تهران،انتشارات دارالکتب الاسلامیه
11. محمدی اشتهاردی،محمد،ازدواج و شیوه همسرداری،انتشارات کتاب یوسف،چاپ اول.
12.مظاهری ،علی اکبر،جوانان و انتخاب همسر،انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،قم ،چاپ چهارم،زمستان 1374.
13.مظاهری ،حسین،خانواده در اسلام،انتشارات شفق،چاپ دی1364.
14.وحیدی ،محمد،احکام دختران،انتشارات عصمت،چاپ قدس،قم.
اصول حاکم بر یک ازدواج موفق
اگر می خواهید ازدواجی شاد و موفق داشته باشید و برای همیشه به خوبی و خوشی زندگی کنید؟ اگر می خواهید با همسرتان خیلی نزدیک و صمیمی باشید؟ اگر می خواهید در زندگی مشترکتان همواره سایه خوشبختی و آرامش افکنده باشد؟ رابطه زناشویی می تواند دستمایه شادی و در غیر این صورت منبع بزرگ رنج و تألم باشد اما عوامل موفقیت و روابط صمیمانه کدامند؟ کسانی در روابط صمیمانه خود موفق می شوند که از مهارت های ویژه ای برخوردارند مطالب فوق را به دقت بخوانید و تمام تلاشتان را بکنید که در زندگی مشترکتان به این گونه رفتار کنید و آنقدر این مطالب را بخوانید و تکرار کنید که ملکه ذهنتان شود تا یک ازدواج موفق داشته باشید چرا که ازدواج موفق سرچشمه و اساس یک زندگی سالم فردی و اجتماعی است چنانچه ازدواج موفق باشد نه فقط زوجین بلکه فرزندان خانواده نیز از امنیت و سلامت روانی برخوردار می گردند و حالاتی نظیر امنیت و آرامش و دوست و صمیمیت متقابل و امیدواری به زندگی و شعف در آنها به وجود می آید. همسرداری مهارتی است که زوجین با شناخت توانمندی ها، تفاوت ها و حساسیت های یکدیگر بتوانند به نیازهای جسمی و عاطفی و روانی و جنسی طرف مقابل پاسخ دهند به طوری که هر دو احساس رضایت خاطر نموده و به آرامش نسبی دست یابند و این مهم زمانی ظهور می کندکه به کلیدهای برقراری ارتباط صحیح با همسر خود توجه کنید. مطالب زیر همان کلیدهای برقراری ارتباط صحیح است راه حل هایی برای تحکیم و تقویت روابط صحیح با رعایت این اصول خواهید فهمید چقدر خوشبخت هستید و چه زندگی آرامی دارید زندگی که همه آرزوی آن را دارند:
سیب سرخ زندگی را با همسرتان میل کنید!
سعی کنید بیشتر از آنکه در انتظار دریافت چیزی از همسرتان باشید چیزی به او ببخشید اگر هدف شما ایجاد حس رضایت و خوشبختی در همسرتان باشد مطمئن باشید فرصت های زیادی برای دستیابی به این نیت خواهید یافت در این صورت شما نیز از توجه و محبت همسرتان برخوردار می شوید زیرا همه انسانها همواره در تلاشند خوبی های دیگران را جبران کنند.
وقتی همسرتان با شما تند برخورد می کند سکوت اختیار کنید و درصدد جبران این عمل او برنیایید. اگر در برابر حرکت ناشایست همسرتان نسبت به شما ساکت بمانید نه تنها از بحث های غیرضروری جلوگیری می کنید بلکه نقطه ضعف خود را به همسرتان نشان نداده اید پس سعی کنید خونسردی خودتان را حفظ کنید و به گفته های او که از روی عصبانیت است اهمیت ندهید پس از اینکه همسرتان آرامش خود را به دست آورد در یک موقعیت مناسب و در زمان بهتر با او درباره رفتارش صحبت کنید و وی را متقاعد سازید که رفتار زشتی انجام داده و برخورد نامناسبی با شما داشته است. از همسرتان توقع غیرواقعی نداشته باشید زیرا انتظارات غیرواقعی و دور از موقعیت زندگی سبب بروز عصبانیت درگیری ها و کشمکش هایی می شود و گاهی منجر به مشکلات حل نشدنی خواهد شد. مطمئن باشید همه همسران روی زمین بی عیب و نقص نیستند شما هم ممکن است نقطه ضعفی داشته باشید پس هیچگاه او را با دیگران مقایسه نکنید چرا که همسرتان سرخورده می شودرهیچگاه اجازه ندهید چنین حالتی برای همسرتان پیش بیاید. به همه مسایل به دید مثبت نگاه کنید بدبینی در زندگی آفت است در مقابل خوش بینی و داشتن دید مثبت سبب استحکام بیشتر در زندگی مشترک و ایجاد عشق و علاقه بیشتر خواهد شد. از زمانی که از خواب بیدار می شوید عینک خوشبینی را به چشم بزنید و تا آخر شب هم به چشم داشته باشید. نادیده گرفتن خطاها و بزرگ ننمودن آن یک امتیاز در زندگی تان محسوب می شود پس تلاش کنید به این امتیاز دست یابید. همسرتان را مقصر جلوه ندهید و به خاطر اشتباهاتش او را سرزنش نکنید تنها وظیفه شما این است که باید کاری کنید که از تکرار اشتباهاتش جلوگیری کنید او را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نکنید که دل آزرده می شود و احساساتش جریحه دار می شود و در برابرتان خرد شده و چون شیشه ای می شکند شرمنده شدن در زندگی اعتماد به نفس را از بین می برد با مسخره گرفتن همسر پایه و بنیان خانواده خواهد لرزید و به مرور زمان خواهد ریخت. اشتباهات و خاطرات تلخ گذشته را به فراموشی بسپارید و سعی کنید در زمان حال زندگی کنید و در تلاش تغییر شرایط امروز زندگی خود باشید در زندگی هر فردی ممکن است اتفاقات و رخدادهای تلخ روی دهد اگر بخواهید همیشه ذهن و روح خود را مشغول به آن وقایع کنید زندگی به کامتان تلخ خواهد شد و روز به روز افسرده تر می شوید و نا امیدی به سراغتان می آید پس گذشته های تلخ و سیاه را دور بریزید و به آینده امیدوار باشید. در زندگی هدفمند باشید و اهدافتان را طبقه بندی کنید و تمام فکر خود را برا ی داشتن یک محیط زندگی آرام متمرکز کنید برای رسیدگی به همسرتان به بچه ها و مطالعه و تفریح و غیره باید برنامه ریزی کنید و در برنامه روزانه خود وقتی را برای صحبت با همسرتان و درکنار او بودن اختصاص دهید. هیچ گاه با همسرتان وارد جنگ و قدرت نشوید تفاهم و توافق در زندگی حرف اول را خواهد زد بدانید که هر فرد قدرت و مهارت خاص به خود را دارد. مرد در یک جایگاه قرار گرفته و زن در جایگاه دیگر پس هیچگاه خود را برتر از همسر خود نپندارید. بلکه هم زن و هم شوهر در یک مقام و مرتبه می باشد که هر یک در زمینه ای خاص مهارت و قدرت دارد و باید از آن استفاده کرده و دوشادوش یکدیگر زندگی را بچرخانید. فداکاری و گذشت در زندگی حرف اول را می زند همواره گذشت داشته باشید. گذشت به معنای تسلیم شدن نیست بلکه به معنای این است که این نیز بگذرد. همیشه به همسرتان اعتماد داشته باشید و واقعاً دوستش بدارید، یا بدانید که امواجی که از سوی شما به قلب همسرتان می رود صداقت و حقیقت را بیان می کند پس او را واقعی دوست بدارید و ظاهرسازی نکنید عمیقاً و با شور و هیجان علاقه خود را به او نشان دهید این تنها راهی است که می تواند زندگی را به مرحله تکامل برساند. هرگز به رویاهای همسرتان نخندید و به رویاهای او احترام بگذارید بدانید که زندگی با رویاهای زیبا شکل می گیرد. همسرتان را روی بستگانش مورد قضاوت قرار ندهید و دهن بین نباشید. وقتی همسرتان از شما سوالی می کندکه نمی خواهید پاسخ بدهید لبخند بزنید. از ایجاد سوءتفاهم خودداری کنید ومحیط خانه را برای بوجودآوردن سوءتفاهم آماده نکنید. دوست همسرتان باشید و مانند یک دوست واقعی در شادی ها و غم هایش شرکت کنید. در زندگی در آنچه که دارید با هم شریک باشید.
شاد باشید
حتی اگر خسته هستید سعی کنید خود را خوشحال و سرحال نشان دهید تا خستگی را از شریک زندگی خود دور کنید. شنونده خوبی باشید هنگام صحبت کردن با همدیگر به چشمان هم نگاه کنید صحبت یکدیگر را قطع نکنید. در شرایط زندگی با هم پایبند عشق یکدیگر باشید در صورت اشتباه یا خطای یکدیگر باز هم عاشق یکدیگر بمانید.
به حرف های یکدیگر گوش بدهید
به حرف های یکدیگر گوش بدهید همدیگر را درک کنید رازهایتان را بدون ترس از داوری برای شریک زندگیتان درک کنید تمام حرف های طرف مقابلتان را بشنوید و با او احساس همدردی کنید و او را زیر سوال نبرید و در مقابل او جبهه نگیرید.
مهربان باشید
همان طورکه می دانید بعضی افراد به طور ناخودآگاه دارای شخصیتی سالم و مهربان و متعهد و عاشق و مسوول و شوخ طبع هستند و بعضی دیگر به دلیل شرایط بد زندگی فاقد چنین شخصیتی هستند و به مرور زمان باید روی خود کارکنند تا نقاط ضعف شخصیت شان را ترمیم کنند رابطه خوب و موفق رابطه ای است که طرفین خود را دوست داشته باشند و همان طور که هستند خود را بپذیرند در عین حال عاشق همسرشان باشند و هیچ چیز نتواند رابطه بین آن ها را خدشه دار کند.
کنترل اعصاب
هرگز همزمان با هم عصبانی نشوید. هرگز بر سر یکدیگر داد نزنید مگر اینکه خانه تان در حال آتش گرفتن باشد.
گذشت
اگر قرار است در دعوا یکی از شما پیروز شوید اجازه بدهید همسرتان پیروز باشد. اگر مجبورید از یکدیگر انتقاد کنید با عشق انتقاد کنید. دعوا دو نفره است و شخصی که بیشتر صحبت کند بیشتر دچار اشتباه می شود. و هزاران نکته دیگر وجود دارد اما اگر زوج ها بتوانند چند نکته بالا را هم رعایت کنند یک زندگی موفق و آرام خواهند داشت.
منبع: نشریه دنیای زنان شماره 69
10پله تا تفاهم
منتظر کشف و شهود نباش!
1.موقع بحث کردن نه به موضوع حمله کنید نه به همسرتان. اگر شما و همسرتان درباره موضوعی توافق نظر ندارید، روی آن موضوع تمرکز کنید و از حمله به یکدیگر بپرهیزید.
2.اگر همسرتان به ورزشی علاقمند است، شما می توانید آن را یاد بگیرید و ساعت های خوشی را به بازی با هم بگذرانید؛ به این ترتیب زمانی که همسرتان به ورزش می پردازد، برای شما خسته کننده نخواهد بود و شما نیز از با او بودن لذت می برید.
3. وقتی نوبت شما بود که شام را آماده کنید و دیر به خانه رسیده اید، بهترین راه برای این که از غرغرهای همسرتان در امان بمانید این است که شروع به چیدن میز کنید؛ به این ترتیب همسرتان تصور می کند هر لحظه شام آماده می شود و شما مقداری زمان برای خودتان می خرید.
4.چنانچه همسرتان خوره تلویزیون است، بهترین راه برای جلوگیری از اختلاف نظر، نوبتی کردن استفاده از تلویزیون است.
5.ازدواج مثل کتاب خواندن نیست؛ بنابراین از همسرتان بپرسید او چه می خواهد، چه می گوید و چه انتقادی دارد و منتظر کشف و شهود خودتان نباشید!
6.تکه ای کاغذ بردارید و سه خصوصیت همسرتان که شما را ناراحت می کند، بنویسید؛ سپس کاغذ را دور انداخته و همراه آن بدی های همسرتان را فراموش نکنید، زیرا هیچ کس بی عیب نیست. بزرگ ترین تعهد در زندگی این است که اجازه ندهید چیزهای بد وارد رابطه تان شود.
7. همیشه فضای جداگانه ای برای خودتان داشته باشد. ممکن است این در ابتدا کم اهمیت به نظر برسد، اما واقعاً مفید است. وقتی شما گنجه ای برای خودتان داشته باشید، احساس خوبی از داشتن یک فضای خصوصی خواهید داشت و دیگر دغدغه ای از بابت اینکه همسرتان لباس هایش را مرتب نمی چیند، همه جا را شلوغ می کند و غیره نخواهید داشت؛ فقط توجه کنید به فضای خصوصی همسرتان احترام بگذارید.
8. شما و همسرتان دو آدم ناقص هستید که مجموعه ناقصی را می سازید، این شگفت انگیزترین نکته ازدواج است. دو انسان با دو طرز تفکر مختلف همیشه با هم موافق نخواهند بود، بنابراین بیاموزید تفاوت های هم را بپذیرید؛ زیرا این تفاوت ها هستند که هیجان های زندگی شما را می سازند و به شما کمک می کنند رشد کنید.
9. همیشه لبخند بزنید و خیلی جدی نباشید. وقتی شما و همسرتان سعی کنید با روی گشاده با هم برخورد کنید، حتی بدترین بحث ها را هم به خوبی به پایان خواهید رساند. وقتی کسی با لبخند حرف می زند، آتش بدترین جنگ هم خاموش خواهد شد.
10. قبل از آنکه در مورد موضوعی خاص که همسرتان مرتکب شده به او حمله ور شوید، بهتراست اول علایق و سلایق خود را با او در میان بگذارید. این روش خیلی بهتر است، چون او هم خودش را به خواسته های شما نزدیک تر می کند.
منبع: کانون خانواده 229
چقدر با من کنار می یای؟!
اشاره: گاهی اوقات فقط عشق برای حفظ روابط طولانی مدت یک زوج کافی نیست و یک نکته مهم و اساسی در زندگی مشترک ( که گاه در سایه شور و هیجان عشق و دوست داشتن طرفین نادیده گرفته می شود) ، شناخت علایق مشترک و رسیدن به تفاهم است.
بسیاری از زوج های جوان فراموش می کنند که درباره نکات مهم و حساس زندگی آینده شان با هم به گفت و گو بپردازند؛ اما امیدواریم شما از این دست افراد نباشید. برای راحت تر شدن کار شما، موضوعات مشترک و اساسی را که باید حتماً راجع به آنها پیش از ازدواج صحبت کرد و به نتیجه رسید، جمع آوری کرده ایم تا با خواندنشان راحت تر به بحث با همسر آینده خود بپردازید.
می توانیم درباره پول صحبت کنیم؟
همه ما این را می دانیم که ازدواج بر پایه تنها مسائل مادی، یک ضرر دو جانبه احساسی و پولی است؛ پس بهتر است درباره این موضوع بسیار صادقانه جلو آمده و خیلی روشن و شفاف عمل کنید. گاهی پیش می آید که دو طرف در ازدواج به خاطر یک سری مسائل صحبت درباره پول را نادیده گرفته اند، اما چون از ته دل نمی خواستند این موضوع را بی اهمیت فرض کنند بعدها دچار مشکل شده اند. باید درباره کلیه مسائل مالی اعم از چگونگی کسب درآمد، میزان دریافتی ها، چگونه خرج کردن و پس اندازهای خود صحبت کرده و از طرف مقابل هم بخواهید به صورت روشنی مسائل مالی خود را بازگو کند.
آیا تمایلی به بچه دار شدن داری؟
چنانچه شما و نامزدتان درباره موضوعی به این درجه از اهمیت که توافق بر سر داشتن فرزند یا نداشتن آن است، صحبتی به میان نیاورید مطمئن باشید به یکی از جنجال های حساس دوران زندگی مشترکتان دامن زده اید و پرچم جنگ افروزی آن را از همین حالا علم کرده اید! باید بدانید که فکر کردن به این موضوع پس از ازدواج و سر فرصت های بعدی که دیگر زندگی مشترک را شروع کرده اید، یک اشتباه بزرگ است. وقتی یکی از دو طرف تمایلی به بچه دار شدن نداشته باشد، تصمیم برای صاحب فرزند شدن نه به نفع شما و زندگی تان است، نه به نفع کودکی که ناخواسته وارد این حریم می شود.
چقدر می توانیم کنار دیگر اعضای خانواده باشیم؟
دوست داشتن اعضای خانواده مثل پدر و مادر، خواهر و برادر و دیگر اقوام کار پسندیده ای است، اما نباید اجازه داد بر عشق شما نسبت به خانواده مستقلی که تشکیل داده اید، برتری پیدا کند و یا کار به جایی برسد که مجبور به انتخاب شوید. خیلی خوب است که همسرآینده تان با شما از این ارتباط ها سخن بگوید و هر دو بفهمید که چه مرزهایی را باید در ارتباط با آشنایان و اقوام رعایت کرده و تا چه حد می توانید وقت خود را به آنها اختصاص دهید. این مسأله شامل تمامی جوانب ارتباطی اعم از دیدارهای حضوری، کاری، تلفنی و... می شود که باید حدود آنها را مشخص کنید.
10 سال دیگر هم همین عقاید را داری؟
هر چند آدم ها با گذر زمان تغییر کرده و حتی تعاریفشان از زندگی دچار دگوگونی شده و نظریاتشان یکسان نخواهد ماند، اما ازدواج از آن دست مقوله هایی است که نباید این طور به آن نگاه کرد که اگر سال بعد عقیده ای در ما تغییر نمود، می توانیم راهمان را از همسرمان جدا کنیم! بعضی مفاهیم کلی و اساسی باید ثابت بمانند و اگر طرف شما در پاسخ به این سوال جوابی نداشت و یا نخواست جواب روشنی بدهد، بهتر است صبر کرده و دوباره با هم صحبت کنید تا از انتظارات طولانی مدت خود را از طرف مقابلتان در زندگی مشترک مطلع شوید. به هر حال باید همه جوانب را رعایت کنید تا دوام این اشتراک بیشتر شود.
دستشویی را هم تمیز می کنی؟
نخندید و باور کنید که این سوال به هیچ وجه احمقانه نیست. اگر جواب طرف مقابلتان «نه!»، «چرا باید این کار را انجام دهم؟» و یا «مگر این وظیفه تو نیست؟» باشد، چند گزینه پیش پای شماست. می توانید کسی را برای انجام کارهایی که علاقه ای به انجام آن ندارید، استخدام کنید که بحثی پیش نیاید، خودتان قبول کنید که 90 درصد کارهایی از این دست در خانه را انجام دهید و یا بهترین روش را برگزیده و با هم صحبت کنید که این کارها هم قسمتی از وظایف زندگی مشترک است که باید در کنار هم آنها را به انجام برسانید. به هر حال در نظر داشته باشید که در مورد وظایف عمومی با هم صحبت کنید.
اوقات فراغت روزانه را چطور می گذرانی؟
البته پاسخ به این سوال چندین مسأله را روشن خواهد کرد، از جمله اینکه همسر آتی شما دوست دارد وقت های خالی خود را چگونه بگذراند و یا اینکه آیا او ارزشی به گذران وقت در کنار شما برای تفریح و سرگرمی قایل خواهد بود یا خیر. باید بدانید که خانواده به هر مسأله دیگری ارجحیت دارد و صد البته ایجاد توازن میان کار و سرگرمی و اختصاص وقت مناسب به هر کدام از این مقوله ها کار ساده ای نیست. اگر بتوانید این زمان را به درستی مدیریت کنید، به راحتی برای یکدیگر وقت کافی خواهید داشت و می توانید در کنار هم ساعاتی را به تفریح، استراحت و دیگر سرگرمی های دو نفره بپردازید.
واقعاً مرا می خواهی؟
دوره این حرف که عشق بعد از ازدواج به وجود می آید گذشته است. چنانچه دو طرف علاقه ای به یکدیگر نداشته باشند، باید از هم جدا شده و سراغ شخصی بروند که مایل هستند باقی سال های عمرشان را در کنار او صرف کنند. بهتر است در این مورد کاملاً روراست باشید و از طرف مقابل خود بخواهید که درونیاتش را بروز دهد. حضور حقیقتی به نام عشق به طرف مقابل در ازدواج که در درازمدت صبر، فداکاری و بسیاری چیزهای دیگر را می طلبد الزامی است و اگر این مقوله وجود نداشته باشد، مفاهیم بعدی در یک زندگی مشترک محقق نخواهد شد.
منبع: کانون خانواده 229
ازدواج یا جنگ قدرت ها؟
زوج ها از نظر اعمال قدرت و نفوذ و به نوبه ای الگوهای رهبری به شکل های متفاوتی تقسیم می شوند. بسیار از زوج ها در مورد اعمال نظر و یا قدرت به توافق می رسند. بسیاری از آنها بر سر این موضوع مشکلات بسیاری دارند. دعوا و مشاجره می کنند و اگر نظر یکی به کرسی نشست، دیگری منتظر تلافی کردن است، این زمانی است که ازدواج تبدیل به جنگ قدرت ها می شود.
? الگوی صمیمیت و فعالیت
همسرانی که در زندگی نقش فعالی دارند، صمیمی هستند و به یکدیگر احترام می گذارند، در تعیین قوانین و مرزهای زندگی نیز فعال هستند. اگرچه ممکن است این زوج ها اشتباهاتی بکنند اما در اثر تجربه یاد می کیرند که چگونه بایستی زندگی کرد. این زوج ها احساس مسئولیت را به یکدیگر انتقال می دهند.
? الگوی قدرت و سازگاری
بسیاری از زوج ها از الگوی قدرت و سازگاری تبیعیت می کنند. در این الگو یک نفر نظر می دهد، تصمیم می گیرد و عمل کند و در مقابل همسرش تبعیت می کند. وقتی همسری با این الگو سازش می کند، در واقع رفتار طرف مقابل را تایید می کند.
? وقتی از این الگو تبعیت می کنیم چه اتفاقی می افتد؟
? همسر فعال بر زوج منفعل خود تسلط پیدا می کند
? همسر منفعل نسبت به همسر خود احساس درماندگی می کند
? همسر منفعل به ابتکار عمل همسر فعال خود بسیار وابسته می شود
? همسر منفعل به همسر فعال خود احساس خشم می کند
? اما چگونه این الگو ایجاد می شود؟
بسیاری از همسران به خاطر ترس از دادن عشق همسرشان و یا ناتوانی در مهارت های زندگی و یا الگوهای خاص فرهنگی مانند مرد سالاری و یا عدم اعتماد به نفس شخصی از این الگو تبعیت می کنند.
وقتی هر دو زوج برای زندگی اهدافی تعیین می کنند، حرفشان را می زنند، با مشکلات روبرو می شوند، در برابر حقوق خود پافشاری می کنند، در مورد مرزهای بین فردی نظر می دهند، رشد می کنند. این چنین است که با حمایت هم و احساس مسئولیت خود و احساس بزرگ و ارزشمند آزادی باعث عشق و شکوفایی هم می شوند. در جایی که آزادی هست، مسئولیت و فعالیت است و آنجایی که این سه باشند عشق متبلور می شود.
منبع:شبکه خبری برنا
چهار اشتباه رایج میان دختران مجرد
چندی پیش، فیلمی تماشا کردم که در آن، خانمی مسئول کارهای حقوقی یک شرکت بود. این خانم، در آستانه چهل سالگی، وقتی پروندههای شرکت را بازبینی میکرد، به فکر بازبینی زندگی شخصی خودش افتاد و با این تصور که هیچ مرد مناسبی برای او وجود ندارد به این نتیجه رسید که هیچ راهی برای تشکیل خانه برایش وجود ندارد.
--------------------------------------------------------------------------------
او این موضوع را بارها و بارها برای خودش تکرار کرد، تا اینکه یک روز مرد مناسب خود را ملاقات کرد. حالا خودتان نتیجه را پیش بینی کنید. کاری از دست من برای این خانم بر نمیآمد، اما متوجه شدم اشتباهی را که دختران مجرد زیادی مرتکب میشوند کرده است. در واقع، او چهار اشتباه اساسی کرده بود که باعث میشود یک خانم مجرد همیشه تنها بماند.
1- آنها اجازه میدهند که کار حسابی مشغولشان کند
خانمی که وضعیتش در بالا اشاره شد از کار قبلیاش استعفا داد تا کسب و کاری برای خودش راه بیندازد و همین باعث شد که به شدت در کارش غرق شود. با وجود زیبایی، جذابیت و موفقیتهای فراوان، همه درها برای برقراری ارتباط با او بسته بود، چرا که تمام زندگیاش در کار خلاصه شده بود. حتی زمانی که یک مرد مناسب و خوشپوش را میدید، نهایت تلاش خود را برای فراری دادن او میکرد، مشکلی که خیلی از دختران مجرد دچارش هستند. بعضی دختران فکر میکنند اگر مردی به آنها علاقهمند شده است، حتما مشکلی در او وجود دارد. این افکار باعث میشود که مردهای مناسب زیادی را از دست بدهند، قبل از اینکه حتی یکبار به آنها فرصت داده باشند. بعد، دوباره خود را در کار غرق میکنند و بهشدت سخت و خشک میشوند.
2-آنها باور کردهاند که زمان مناسب برای آنها تمام شده
در فیلم، خانم موردنظر باور کرده بود که زمان عاشق شدن، ازدواج و بچهدار شدن از او گذشته است. این دقیقا همان جایی است که اشتباه میکند و البته، همان جایی که دختران مجرد زیادی دچار اشتباه میشوند. درست است که زمان ازدواج و بچهدار شدن، پیشبینی شده است، اما در قرن بیست و یکم زندگی ما کمتر قابل پیشبینی است، که البته این نکته مثبتی است.
دختران زیادی تا چهل- پنجاه سالگی ازدواج خود را به تاخیر میاندازند، اما واقعیت این است که ما هیچوقت اسیر اعداد و ارقام نیستیم. ما هر لحظه در مناسبترین زمان زندگی خود هستیم. بله، درست است که بیولوژی بدن همیشه ما را همراهی نمیکند، اما اگر شما واقعاً میخواهید صاحب خانواده شوید و بدن شما دیگر این اجازه را به شما نمیدهد که بچههای خودتان را داشته باشید، به این معنا نیست که این خواسته شما برآوردهشدنی نیست. میتوانید با پذیرفتن سرپرستی یک کودک، تشکیل خانواده دهید.
3- آنها مردان مناسب را نادیده میگیرند
من این موضوع را بارها و بارها دیدهام که وقتی یک دختر مجرد باور میکند که هیچ مرد مناسبی برای او وجود ندارد، همه چیز پیرامونش روی این موضوع صحه میگذارد. من به همه کسانی که فکر میکنند همه مردان خوب ازدواج کردهاند پیشنهاد میکنم که این احساس را که دوست دارند تصدیق شوند کنار بگذارند و به جای آن ، به شادی، خوشبختی و تمایلشان توجه کنند.
واقعیت این است که مردان خوب و مناسب همه جا هستند، ولی همه آنها مجرد نیستند، همه آنها به شما علاقه ندارند و شما هم به همه آنها علاقهمند نیستید. اما به هر حال، آشنایی با یک مرد خوب میتواند یک فرصت باشد. وقتی با یک مرد مناسب آشنا شدید، با او رفتوآمد داشتید و این ایده که مرد مجرد مناسبی باقی نمانده در ذهنتان از بین رفت، متوجه خواهید شد که توجه چه کسی را به خود جلب کردهاید. در حقیقت، آن هنگام است که شما متوجه خواهید شد افراد مناسب زیادی وجود دارند که به آشنایی با شما علاقه دارند.
4-آنها پا به فرار میگذارند
بارها و بارها مشاهده کردهام که دختران جوان منتظرند مرد مناسب پا پیش بگذارد. اما زمانی که این اتفاق میافتد، آنها پا به فرار میگذارند و از او دور میشوند. این کاملاً طبیعی است. زمانی که دختر مجردی در تمام رابطههایی که داشته شکست خورده باشد و دچار ناامیدی، افسردگی و بیتوجهی عاطفی شده باشد، این عکسالعملی است که نشان خواهد داد. اما به هرحال، اگر او بخواهد نتیجهای از روابط خود بگیرد، باید این رفتار خود را کنار بگذارد. هنگامی که شما با مردی مناسب آشنا میشوید، ممکن است ابتدا اظهار علاقه و توجه او برای شما دشوار باشد، چرا که قبل از این تجربهاش را نداشتهاید. اما حالا زمان آن رسیده است که این دشواری را تحمل کنید. به خودتان اجازه بدهید رابطه جدیدی تجربه کنید. این همان چیزی است که برای رهایی از تنهایی و ناراحتی به دنبال آن بودید. سعی کنید از این حس زیبا، یعنی شناختن شخصی مناسب که واقعاً به شما علاقهمند است و دوست دارد شما را آنگونه که هستید بشناسد، لذت ببرید.
منبع:سیمرغ
احکام ارتباط دختر و پسر در اسلام
یک: آیا دوستی با جنس مخالف به هدف امر به معروف و نهی از منکر جایز است؟
در دین اسلام بر دوستی افراد با یکدیگر تأکید شده است و دوستی را وسیله ای برای تهذیب نفس و اصلاح اخلاق، و تفریحی سالم و کمک به یکدیگر قرار داده است، اما در مواردی که دوستی و رابطه موجب مفاسد اجتماعی و فردی، و وسیله ای برای شهوت رانی و نابود کردن فضایل انسانی باشد، ممنوع شده است، حتی اگر این دوستی با «جنس موافق» باشد و بلکه اگر زمینه ساز انجام کار واجب مثل امر به معروف و نهی از منکر نیز باشد و بدین جهت در رساله های توضیح المسائل در قسمت امر به معروف و نهی از منکر آمده است: انجام گناه برای جلوگیری از گناه جایز نیست.
داشتن دوست دختر پیامد های زیر را به دنبال دارد:
1. کم رنگ شدن اعمال و افعال معنوی و عبادی که وسیله ی رسیدن انسان به کمال است.
2. آبروی اجتماعی و خانوادگی تهدید می شود.
3. ترویج فرهنگ غرب که درصدد نابود کردن اسلام است.
4. دلسرد شدن نسبت به تشکیل خانواده.
5. تحریک غریزه ی جنسی و به دنبال آن بیماری های عصبی و از بین رفتن قوای جسمی.
6. اُفت تحصیلی و ... .
اما امر به معروف و نهی از منکر را می توان با تذکری لفظی انجام داد و یا یکی از محرم ها را فرستاد تا انجام وظیفه کند.
در این جا سوالی را که از یکی از مراجع تقلید حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی شده است را بیان می کنیم:
سوال: آیا دوستی دختر و پسر شرعاً حرام است مطلقاً، یا اگر منجر به حرام شود، حرام است. و اگر مقدمه ی انجام امر به معروف و نهی از منکر باشد حرام است؟
جواب: بسمه تعالی، چنانچه مستلزم نگاه به نامحرم و حرف زدن با او باشد، اشکال دارد و جایز نیست.(1)
دو: امتیاز و آسیب های چت و ارتباطات اینترنتی چیست؟
الف ـ امتیاز
1. استفاده ی سریع و آسان؛
2. استفاده های علمی از اشخاص (و مراکز و ...)؛
3. دسترسی به حجم وسیع اطلاعات طرف مقابل؛
تذکر: از آنجا که مکتب اسلام با علم و پیشرفت فنی موافق است، ارتباط صحیح اینترنتی را نیز بر اساس آموزه های عمومی علمی و اخلاقی و با رعایت موازین قانونی و شرعی پذیرفته و تشویق می کند.
ب ـ آسیب ها
1. محیط چت یک محیط مجازی است و امکان دارد همه چیز تخیلی و غیر واقع بینانه باشد.
2. این محیط غیر قابل اطمینان است، حتی به صدا و تصویر طرف نمی توان اطمینان کرد.
3. با این که مجازی است، قابلیت اثر گذاری شدید روحی و ذهنی را دارد، به طوری که ممکن است دو نفر با چت کردن، عاشق یکدیگر شوند، قهر کنند و ... .
4. ایجاد محبت ها در این فضاها بدون شناخت دقیق خواهد بود. در محیطی که شناخت دقیقی از قدرت جسمی، روحی و ذهنی طرف مقابل در دست نیست و حتی برخی رفتار های عادی مثل شیوه ی راه رفتن، نشستن، عکس العمل ها در شرایط مختلف و ... غیر قابل بررسی و شناخت است.
5. محیط چت با جاذبه های نوشتاری، صوتی و تصویری به تخیل شما لذت می بخشد، به طوری که جوانانی که در ارتباطات خیابانی دوستان زیادی دارند، باز به این عرصه می پردازند.
6. لذت های تخیلی باعث ایجاد شکاف بین تصور، آرزو، توقع، تمایل با واقعیت بیرونی (که تغییرناپذیر است)، می شود، این مسئله بر اساس تجربه های مکرر باعث مشکلات روحی و روانی در برخی افراد می شود که برخی از آن ها عبارت اند از:
ـ افسردگی شدید؛
ـ ضعف اعصاب؛
ـ انزوا و دوری از اجتماع؛
ـ عدم موفقیت در محیط خانواده و اطراف خود؛
ـ خیال پردازی؛
ـ از دست دادن اعتماد به نفس؛
ـ از دست دادن عزت نفس؛
ـ خنده های بدون علت؛
ـ دلگرفتگی و گریه های بدون علت؛
ـ پوچ گرایی و احساس بیهوده بودن همه چیز و همه کس؛
ـ و ... .
عواقب این مشکلات روحی، به ویژه پوچ گرایی که به حالت های جنون آمیز و خودآزاری و حتی خودکشی می انجامد، همگی از لذت های خیالی ناشی می شود.
7. بسیاری از شناخت هایی که از طرف مقابل به دست می آید، تنها با تخیل آدمی سازگار است نه با واقعیت. آری، وجود محبت صرف، عامل بی دقتی در شناخت می شود و انسان را از واقعیت دور می کند، زیرا محبت نقایص و عیوب طرف مقابل را می پوشاند و حتی نقایص را به محسنات و ویژگی های مثبت تبدیل می کند.
8. بیشتر انسان هایی که برای مسائل غیر علمی چت می کنند، به مشکلات زیر گرفتار می شوند:
ـ بهره ی هوشی پایین؛
ـ خوش گذرانی و وقت گذرانی؛
ـ اعتیاد به لذت های موقت و تخیلی؛
ـ مشکلات روحی و روانی؛
ـ چند شخصیتی؛
ـ رفتار های غیر منطقی؛
ـ از کار و تلاش جدی دور شدن؛
ـ از فکر و تدبیر دور شدن؛
ـ شخصیت اجتماعی غیر مناسب؛
البته انسان های مثبت نیز یافت می شوند، اما در محیط آزاد و مجازی چت مطالب علمی، بسیار کم است.
9. در روابط خیابانی که دو نفر یکدیگر را می بینند، ساعت ها با هم گفتگو دارند، پارک می روند، کوهپیمایی می کنند، در مورد علایق و سلایق یکدیگر سخن می گویند، ممکن است خانه و محل زندگی پدر و مادر همدیگر را بشناسند و ... با این حال احتمال شکست و جداییشان بیش از 90% می باشد، علت آن این است که پس از مدتی که ارتباطات عادی شد و دیگر خبری از آن حرارت ها و هیجانات دوستی و شور عشق نبود، نقایص اصلی دختر و پسر برای یکدیگر آشکار می شود و حس اطمینان در طرف مقابل کاهش می یابد و شک و تردید جایگزین آن می گردد، به عبارت دیگر، همان مسائلی که روزی باعث ارتباط دختر و پسر و ایجاد محبت و عشق شد، روز دیگر باعث جدایی می شود، و این آسیب در ارتباط اینترنتی دختر و پسر چندین برابر است.
سه: در چه مواردی حضور زنان در ورزشگاه ها و چت کردن اینترنتی و همکار شدن یک زن و یک مرد جایز است؟
زن در اسلام یک رکن اساسی اجتماع به شمار می رود و هرگز نباید با او معامله ی یک موجود فاقد اراده و وابسته و نیازمند به قیم نمود. نکته ی اساسی این است که در معنای تساوی، نباید اشتباه کرد و تنها مطلبی که باید به آن توجه داشت (و در اسلام به آن توجه خاص شده) ولی بعضی روی یک سلسله احساسات افراطی و حساب نشده آن را انکار می کنند، مسئله ی تفاوت های روحی و جسمی زن و مرد و تفاوت وظایف آن هاست. با وجود این اختلافات دامنه دار آیا می توان گفت زن و مرد باید در تمام شئون همراه یکدیگر گام برداشته و در تمام کارها صد در صد مساوی باشند؟!
مگر نه این است که باید طرفدار عدالت در اجتماع بود؟ آیا عدالت غیر از این است که هر کس به وظیفه ی خود پرداخته و از مواهب و مزایای وجودی خویش بهره مند گردد؟! بنابراین، آیا دخالت دادن زن در کار هایی که خارج از تناسب روحی و جسمی او است، بر خلاف عدالت نمی باشد؟ (2) اسلام موافق حضور زن در اجتماع و محل کار و محل ورزش به صورت قانونمند و با رعایت حرمت و مصالح خانم هاست.
چهار: چت کردن با جنس مخالف و رد و بدل کردن صحبت های معمولی چه حکمی دارد؟
در صورتی که خوف فتنه و کشیده شدن به گناه وجود داشته باشد، جایز نیست.(3)
پرسش
چت کردن با شخصی که از جنسیت آن ناآگاهیم، چه حکمی دارد؟
پاسخ
(مراجع محترم): اگر ترس افتادن به حرام باشد، جایز نیست.(4)
چون به هر حال در چت کردن نوعی سخن گفتن بین دو جنس مخالف ممکن است وجود داشته باشد و احتمال گرفتار شدن فتنه و گناه وجود دارد.
پنج: حضور بانوان در میدان های ورزشی مردان (مانند فوتبال و کشتی) وقتی که با شورت و زیرپوش بازی می کنند، چه حکمی دارد؟
نگاه زن به بدن نامحرم جایز نیست، هر چند بدون قصد لذت باشد.
آیات عظام تبریزی و سیستانی: با توجه به این که حضور زنان در این گونه ورزشگاه ها، باعث مفسده است، جایز نیست.
آیت الله بهجت: نگاه به آن ها بنابر احتیاط واجب جایز نیست و اگر باعث مفسده شود، حضور آنان حرام است.(5)
«قرآن کریم نیز صریحاً از نگاه به نامحرم منع کرده، آنجا که می فرماید: «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم؛(6)(ای پیامبر) به مردان مؤمن بگو: «چشم هایشان را (از نگاه حرام) فرو کاهند».
و همین امر را نسبت به زنان می فرماید: «و قل للمومنات یغضضن من ابصارهن؛ و به زنان مؤمن بگو:«چشمانشان را (از نگاه حرام) فرو کاهند.»
نگاه حرام در شرع عبارت است از: نگاه مرد به بدن زن نامحرم (به جز صورت و دست ها تا مچ) خواه با قصد باشد یا بدون آن و نیز نگاه به صورت و دست ها اگر با قصد شهوت یا ترس افتادن به حرام باشد. همچنین نگاه زن به مرد نامحرم (به جز صورت، گردن و دست ها و مقداری از پا) خواه با قصد باشد یا بدون آن و نیز به مواضع یاد شده، اگر با قصد شهوت یا ترس افتادن به حرام باشد.(7)
شش: آیا خلوت کردن دو نفر نامحرم در یک مکان جایز است؟
اگر کسی نمی تواند وارد آن مکان شود و آن ها بترسند که به حرام بیفتند، ماندنشان در آن جا حرام است.
(آیت الله صافی): اگر کسی نمی تواند وارد آن مکان شود، ماندنشان در آن جا حرام است، هر چند احتمال فساد ندهند و به گفتگو های علمی و ضروری بپردازند.
(آیت الله مکارم): اگر کسی نمی تواند وارد آن مکان شود، بنابر احتیاط واجب ماندنشان در آن جا حرام است. هر چند احتمال فساد ندهند و به گفتگو های علمی و ضروری و مانند آن بپردازند.
(آیات عظام بهجت، سیستانی و وحید): اگر احتمال فساد برود، ماندنشان در آن جا حرام است، هر چند طوری باشد که کس دیگری بتواند وارد شود.
(آیات عظام تبریزی و فاضل): اگر کسی نمی تواند وارد آن مکان شود، در صورتی که احتمال فساد برود، ماندنشان در آن جا حرام است.(8)
در نتیجه زن و مرد همکار نیز اگر احتمال مفسده و گناه را بدهند، نمی توانند در یک اطاق با هم همکار باشند که در مسئله ی بعد به صراحت از آن یاد خواهد شد.
هفت: آیا ارتباط صمیمی بین دختر و پسر در هنگام همکاری یا میهمانی اشکال دارد؟
دوستی بین دختر و پسر جایز نیست، زیرا ترس افتادن به گناه در میان است، اما ارتباط شغلی، اگر باعث مفسده نشود و موازین شرع در آن رعایت شود، اشکال ندارد.(9)
پینوشتها:
1. این گونه استفتائات که بدون ذکر آدرس آورده می شود توسط پژوهشگران مرکز انجام شده و مکتوب آن موجود است.
2. یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ برگرفته از تفسیر نمونه، تدوین: جمعی از فضلای حوزه ی علمیه ی قم، ص 461 ـ 463.
3. سیستانی sistani.org اینترنت: تبریزی tabrizi.org اینترنت: دفتر: همه. به نقل از کتاب: پرسش ها و پاسخ ها، رساله ی دانشجویی مطابق با نظر ده تن از مراجع عظام، سید مجتبی حسینی، انتشارات دفتر نشر معارف، چاپ: اول، 1384 ش، ص 191 ـ 192.
4. همان، ص 192.
5. استفتائات امام، ج 3، س 6 و 39؛ توضیح المسایل، آیت الله وحید، م 2442؛ تعلیقات علی العروه مکارم، آیت الله ناصر مکارم شیرازی، النکاح، م 51؛ توضیح المسایل، آیت الله نوری همدانی، م 2442؛ استفتاء آیت الله خامنه ای، س 482؛ و دفتر فاضل، دفتر سیستانی و تبریزی؛ توضیح المسایل، آیت الله بهجت، م 1933؛ به نقل از همان، سید مجتبی حسینی، ص 202 و 203.
6. نور، 30.
7. همان، مجتبی حسینی، ص 197.
8. (توضیح المسایل مراجع، مسئله 2445، ـ استفتاء: سوال 639 و 627؛ توضیح المسایل، 2441،(صافی: توضیح المسایل مراجع، م 2445، مکارم: همان 2445؛ بهجت، سیستانی، وحید، همان 2445 و وحید: توضیح المسایل، مسئله 2590؛ تبریزی و فاضل: توضیح المسایل مراجع، م 2445) به نقل از همان، سید مجتبی حسینی، ص 193.
9. آیت الله خامنه ای، استفتاء، س 779 و 651 و دفتر: همه، به نقل از همان، ص 194.
منبع: رضایی اصفهانی، محمد علی؛ (1387) پرسش های قرآنی جوانان: روابط دختر و پسر، قم، انتشارات پژوهش های تفسیر و علوم، چاپ سوم.
چرا پسرها به خواستگاری می روند؟
در جامعه ی ما و اکثر جوامع دیگر رسم بر این است که پسرها به خواستگاری دخترها می روند و این امر به صورت یک اصل در جامعه ی ما از نظر عرف و شرع هم قابل قبول و پسندیده است، اما ممکن است برای برخی از جوانان این پرسش ها مطرح شود که چرا فقط پسرها می توانند به خواستگاری بروند. مطالب زیر می توانند پاسخی قانع کننده و مستدل به پرسش های جوانان ارایه کند.
1- همان طور که زیبا و پسندیده نیست، دخترها بدون رعایت هر گونه حد و حدودی با پسران ارتباط کلامی و ... ایجاد کنند، همین طور بر پسرها نیز زیبنده نیست که بدون رعایت اصول اخلاقی و شرعی با جنس مخالف ارتباط برقرار کنند و هر دو طرف باید از هر گونه ارتباط کلامی و غیرکلامی که خارج از چهارچوب معین شده توسط عقل و شرع است، اجتناب کنند. قرآن همان طور که به زنان می گوید به چهره ی نامحرمان خیره نگاه نکنید، به مردان نیز توصیه می کند هرگز به زنان نامحرم و جنس مخالف نگاه نکنید.
«قل للمؤمنات یقضضن من ابصارهن... قل للمؤمنین یغضو من ابصارهم.»
2- همچنین همانطور که به زنان توصیه می شود با مردان به طور پنهان و در خلوت به گفت و گو ننشینند، به مردان هم توصیه می شود با زنان و جنس مخالف در خلوت و پنهانی به گفت و گو ننشینند. بنابراین، همانگونه که برای یک زن زشت است دوست پسر داشته باشد و قرآن از آن نهی می کند، برای یک مرد نیز به همان اندازه زشت و ناپسند است که برای خود دوست دختر انتخاب کند و در پنهان یا آشکار با او به گفت و گو بپردازد. پس در این موضوع تفاوتی بین زن و مرد نیست و هر دو جنس مذکر و مؤنث موظفند اصول اخلاقی و شرعی را رعایت کنند و حریم عفت و پاکدامنی را مورد توجه قرار دهند و به خود اجازه ندهند به بهانه های مختلف همچون آشنایی دختر و پسر با یکدیگر و ... گرفتار لغزش شوند و به مهلکه هایی فرو افتند که بیرون آمدن از آن اگر نگوییم غیرممکن است، بسیار سخت و مشکل خواهد بود.
3- حفظ حدود و ثغور و توجه به ارزش های اخلاقی و رعایت برخی آداب عرفی و خانوادگی که زیربنای عفت و عزت جوانان را تشکیل می دهد، هم برای پسران ضروری است و هم برای دختران. لکن حفظ این امور و توجه به آن چه ذکر شد از ناحیه ی دختران ضروری تر و پسندیده تر است؛ زیرا لطافت روح دختران و غلبه داشتن عواطف و احساسات جنس مونث ایجاب می کند که به موضوع حفظ حریم و عفاف خود بیش از جنس مذکر توجه کند؛ با پیشقدم نشدن در امر ازدواج و ایجاد ارتباط با دیگران مهر تأییدی بر گوهر بودن خود بزند و با نگهبانی از پاکدامنی، جذابیت خود را برای شریک زندگی آینده اش بیشتر فراهم آورد. زیرا مردان در انتخاب همسر به دنبال فردی می روند که از نجابت و عفاف و سلامت فکری و عملی بیشتری برخوردار باشد و این ویژگی در مردان در تجربه به اثبات رسیده است و از نظر روانشناسی هم مهر تأیید کارشناسان این رشته است. خود شما نیز می توانید در بین ملاک ها و معیارهایی که مردان هنگام انتخاب همسر مورد توجه قرار می دهند، این موضوع و اهمیت آن را مشاهده می کند.
4- دختران بر اساس ساختار روحی و روانی شان به انتخاب شدن گرایش دارند. و این گرایش در وجودشان باعث می شود، اگر در انتخاب شریک زندگی خود اقدام به انتخاب و گزینش کنند به فردی خاص پیشنهاد ابتدایی دهند و با پاسخ سرد یا منفی طرف مقابل روبه رو شوند، چه بسا برای شان شکننده باشد و تمام غرور و لطافت زن بودن شان زیر پا گذاشته شود و احساس کنند که قابلیت «محبوب واقع شدن» ندارند. در حالی که این احساس از نیازهای واقعی هر انسان و بخصوص هر جوانی بطور اخص هر دختر جوانی است. زیرا همان طور که دست تکوین و نظام آفرینش «محبت ورزیدن به دیگری» را در نهاد هر انسانی به ودیعه گذاشته، همین طور «مورد محبت واقع شدن» را نیز در درون هر فردی به عنوان یک نیاز واقعی قرار داده است. در مسیر رشد و کمال باید به هر دو طرف این نیاز پاسخ مثبت و صحیح داده شود و اگر به طور صحیح و مناسب تأمین و ارضا نشود، در روند رشد شخصیت فرد خلل ایجاد می شود.
در دوران جوانی و زمانی که این نیاز از طریق جنس مخالف باید ارضا و تأمین شود، به خاطر لطافت و حساسیت بیشتری که در جنس مؤنث وجود دارد، تقاضا و پیشنهاد ازدواج از ناحیه ی مرد آغاز می شود تا احساس محبوب واقع شدن زن تجلی و تبلور بیشتری پیدا کند، طبیعی است که این روش با ساختار وجودی زن تناسب بیشتری دارد و پاسخ منفی زن به مرد نمی تواند اثر نامطلوب و شکننده یی در روحیه مرد داشته باشد. همان طور که شما این ویژگی را می توانید به عیان در مردان مشاهده کنید، حال آن که اگر قضیه برعکس باشد، تاثیر عمیق منفی آن بسیار زیاد است و اگر زن با پاسخ منفی مرد مواجه شود، عزت و کرامت زن بودنش پایمال می شود و ممکن است ضربه ی روحی محکمی بخورد که چه بسا قابل جبران نباشد یا حداقل تعادل روحی اش بهم می خورد. پس باید گفت: «انتخاب شدن» زن با ویژگی ها وخصوصیات تکوینی و روحی و روانی زن متناسب است.
5- در پایان پیشنهادی مطرح می کنیم تا دختران گرامی بتوانند با عملی کردن آن، هم از حالت انتظار بیرون آیند و هم با پاسخ منفی مردان مواجه نشوند و به تعادل روحی و عزت و کرامت انسانی شان لطمه وارد نشود، مشروط بر آنکه در اجرای این پیشنهاد دقت کافی صورت گیرد. از فرد واسطه ی مورد اعتماد، دلسوز و متأهلی که رابطه ی دوستی صمیمانه یی با او دارید، بخواهید شما را به فرد یا افراد صالح و شایسته که در صدد ازدواج هستند، معرفی کند. آن فرد نیز بدون اطلاع از این امر به طور رسمی از شما و خانواده ی محترمتان خواستگاری می کند و مقدمات ازدواج را فراهم می آورد. تأکید می شود فرد واسطه باید دلسوز و سرنگهدار و حتماً متأهل باشد تاموجبات برخی مشکلات و عوارض سوء دیگر فراهم نشود. با این روش چه بسا می توانید به گونه یی در انتخاب شریک زندگی خود نقش ایفا کنید و از فضای گناه آلود و خطرات برخی محیط ها زودتر نجات یابید.
منبع: 7 روز زندگی شماره 93
ازدواج با فامیل یا غریبه؟ مسئله این است !
یکی از مقوله های بسیار مهم و اساسی در امر ازدواج شناخت طرفین نسبت به هم دیگر است؛ زیرا اگر دو نفر نسبت به هم شناختی نداشته باشند، ازدواج آنها با جهل و نادانی صورت گرفته و تبعات منفی را به دنبال دارد و منجر به طلاق و جدایی می شود.
این در حالی که است که ازدواج فامیلی در میان برخی از خانوادهها بدون هیچ شناختی در زمینه ازدواج بشدت طرفدار دارد و اما برخی دیگر خانوادهها فرزندان خود را از این نوع ازدواج منع میکنند.
در گذشته به دلیل اینکه ارتباطات بین قبیله، قوم و خویش محدود بود و افراد با خانواده و فامیل رابطه بیشتری داشتند و معمولا همه جزئیات و کلیات رفتار دختر را مورد نظر را میسنجیدند و او را به عنوان همسر مناسب برای فرزند خود انتخاب میکردند در حالی که این ازدواجها معمولا تحمیلی بود و براساس شناخت پدر و یا مادر صورت میگرفت.
این در حالی است که درمورد انتخاب همسر باید به صورت مجموعهای از ملاکها، معیار و پارامترها توجه کرد و هر فردی با توجه به روحیات خود همسر خود را با توجه به شناخت از او انتخاب کند.
تجربهها نشان داده است برخی مواقع زمانی که ازدواج فامیلی صورت میگیرد زوجین زندگی خوب و خوشی ندارند زیرا شناختی از قبل از هم نداشته و براساس فامیل بودن با هم ازدواج کردند و در این موارد اقدام بسیار جاهلانه و اشتباهی انجام دادهاند.
اما در بعضی اوقات ازدواج فامیلی صورت نمیگیرد و دو نفر هیچ نسبت فامیلی با هم ندارند ولی چون قبل از ازدواج همدیگر را شناخته اند، زندگی موفقی دارند.
به همین دلیل ازدواجهای فامیلی و یا غیر فامیلی باید همه بر مبنای شناخت صورت بگیرد.
یکی از آفت و آسیب های ازدواج فامیلی دخالت خانواده و فامیلها است زیرا بستگان و فامیلها به خودشان این حق را میدهند که در زندگی زوجین دخالت و مالکیت کنند و بستگان دو طرف حق انتخاب و اختیار را از زن و مرد گرفته و اجازه زندگی مستقل و پایدار را به آنها نمیدهند و آنها دچار سرگردانی میشوند.
موارد زیادی مشاهده شده است که زن و شوهری که ازدواج فامیلی داشته اند و دردادگاهها خواهان طلاق هستند، عامل اصلی طلاقشان دخالت خانواده ها و یا بستگان است.
هرچه نسبت فامیلی نزدیکتر باشد، طرفین و خانوادهها به خودشان بیشتر اجازه و حق دخالت را میدهند و به تدریج زندگی آنها دچار سرگردانی شده و از هم پاشیده می شود؛ زیرا خود زوجین هم نمی توانند تشخیص بدهند که خانواده کدام طرف دلسوز آنها بوده وتصمیم درست را میگیرد.
شناخت عمیق در زندگی زن وشوهر بسیار مهم و این شناخت را در فامیل نمی توان پیدا کرد. بارها اتفاق افتاده زن و شوهری که هیچ نسبت فامیلی نداشته، سالیان سال در کمال آرامش باهم زندگی میکنند، زیرا همه زوایای همدیگر را می دانند وبا صداقت و معیار همسر آینده شان را انتخاب کردهاند و براساس احساس تصمیم نگرفتهاند.
در قرآن، آیات و روایت بیشتر بر دلیل شناخت تاکید شده است. زمانی که در قرآن آمده که ما شما را در کنار همدیگر آفریدیم تا جفت و عشق خود را پیدا کنید و در کنار هم به آرامش برسید نتیجه می گیریم که عشق عمیق و شناخت بعد از ازدواج مهم است نه قبل از ازدواج. در نتیجه فامیل بودن به معنای شناخت نیست و کلیت ندارد.
منبع:bornanews.ir
نظر قرآن درباره ی غریزه جنسی و لذت طلبی
انسان گل سر سبد مخلوقات خداوند است که همه ی نعمت ها برای او آفریده شده است: «هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا؛ (1) او کسی که همه ی آنچه در زمین است را برای شما آفرید» او است خدایی که آنچه در زمین است برای شما (انسان ها) آفرید.» اما استفاده از این نعمت ها که خداوند متعال در اختیار انسان قرار داده، می تواند به دو گونه باشد:
الف ـ بهره بری مثبت از نعمت ها؛
ب ـ بهره بری منفی از نعمت ها.
برای مثال، «انگور» یک نعمت الهی است که فواید مثبت زیادی برای بشر دارد؛ مانند انواع ویتامین ها، ساختن کشمش، سرکه، سرکه شیره و ... و از همین انگور نیز می توان شراب ساخت که بهره بری منفی از این میوه است.
این دو بهره بری (مثبت و منفی) هر کدام علتی دارد و آن ستیز و کشمکش بین عقل و نفس است؛ عقل انسان و پیامبران الهی به بهره بری مثبت از اشیا دستور می دهند، ولی هوای نفس و شیطان به سوی استفاده های منفی و نادرست از اشیا تشویق می کند.
یک. لذت طلبی
یکی از گرایش های فطری انسان گرایش به لذت طلبی، خوش گذرانی و راحت طلبی است که به طور طبیعی توأم با رنج گریزی و فرار از درد و ناراحتی خواهد بود. قرآن کریم نه تنها وجود گرایش به لذت را در انسان انکار و یا آن را محکوم نمی کند، بلکه یک سلسله از تعالیم خود را بر اساس این میل طبیعی انسان مبتنی می سازد و در روش تربیتی خود از وجود آن بهره می برد. در قرآن تعبیر هایی مانند «سعادت»، «فلاح»، «فوز» و مانند آن ها آمده بدین معنا که انسان فطرتاً طالب سعادت و خوشبختی و کامیابی است و باید به دستور های دینی عمل کند تا به گمشده و ایده و هدف حقیقی خود برسد. در برخی آیات نیز از تعبیر ویژه ی «لذت» استفاده شده است، مانند آن جا که درباره ی بهشت صالحان می فرماید: «و فیها ما تشتهیه الانفس و تلذ الاعین؛(2) هر چه را خودشان بدان میل کنند و چشم ها لذت ببرند، در آن (بهشت موجود)است؛» و آیات دیگر نیز مانند 15 سوره ی محمد و 17 سوره ی سجده و ... که تعبیر هایی در همین راستا دارند.
در نتیجه اصل این که انسان طالب لذت باشد، از نظر قرآن مورد تأیید و بی اشکال است؛ زیرا این یک میل فطری است؛ البته بدیهی است که قرآن هیچ گاه آن را رها و افسار گسیخته نگذاشته بلکه آن را در جهت صحیح خود هدایت می کند.
لذت طلبی نکوهیده
پس از آن که روشن شد قرآن وجود این میل را نامطلوب نمی داند، جای طرح این پرسش است که با وجود این دید مثبت قرآنی، چرا گاهی لذت طلبی مذمت و نکوهش شده است و آیا وجود این گونه نکوهش ها و مذمت ها با این دیدگاه قرآنی قابل جمع است؟ در پاسخ به این پرسش می گوییم: مذمت ها و نکوهش هایی که در این زمینه و در رابطه با این میل انجام شده، به اصل لذت طلبی مربوط نمی شود تا با این دیدگاه قرآنی در تعارض باشد، بلکه منشأ این نکوهش ها عواملی جنبی است که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
الف ـ فراموش کردن لذت های ارزنده تر، زیرا ممکن است انسان خود را در لذایذ آنی و لحظه ای زودگذر غرق کرده و در آن متمرکز شود و تمام همت خود را به هوس های کم ارزش تر متوجه نماید و از لذت های معنوی و برتر غافل شود و از کمال باز ماند. انسان از میان لذت ها به جهت غفلت به دنبال آن مقدار لذتی است که برایش ممکن و میسر است، ولی طبیعی است که عقل، منطق و اختیار دارد و می تواند از میان انواع همه ی لذت ها با کمیت ها، کیفیت ها و شدت های مختلف بهترین، شدیدترین و عمیق ترین لذت ها را در محدوده ی گزینش خود قرار دهد، ولی او گاهی در این انتخاب دچار اشتباه و لغزش می شود و بدون توجه به لذت های عمیق و والاتر (لذت های معنوی) خود را با لذت های زودگذر مادی مأنوس می کند.
ب ـ فرار از تلاش و کوشش: گاهی انسان به خاطر تن ندادن به سختی و کار و کوشش به طرف لذت های بی اهمیت می رود و در هوس های پست و کم ارزش تا حد افراط غرق می شود. خداوند زندگی و رنج را توأمان آفریده است: «لقد خلقنا الانسان فی کبد؛ (3) که به یقین انسان را در رنج و مشقت آفریدیم.» و از این سختی در زندگی گریزی نیست، حال اگر کسی به خاطر فرار از کار و تلاش و زحمت خود را به تنبلی و تن پروری و لذت گرایی افراطی عادت دهد، لذتی گذرا به دست می آورد، ولی از لذت های والا و برتر چشم پوشی می کند و با این کار خود به یقین مورد مذمت و نکوهش قرار می گیرد.
ج ـ کوتاهی در شکوفا کردن استعداد، درک لذت های والای انسانی و اکتفا کردن به لذت های طبیعی خود جوش نیز عامل جنبی دیگری است که منشأ نکوهش لذات می شود. بدان معنا که انسان با عادت کردن به معنویات می تواند استعداد درک لذت ها را شکوفایی ببخشد، ولی به لذت های طبیعی گذرا اکتفا می کند و این لذت طبیعی چون در مقابل لذات معنوی کم ارزش است، سرزنش می شود.
لذت حقیقی چیست؟
انسان بر اثر ممارست با زندگی مادی لذت های مادی این دنیا را لذت حقیقی می پندارد، ولی قرآن کریم (ضمن این که استفاده از زینت های دنیا را تأیید می کند) لذت حقیقی را رسیدن به نعمت های اخروی مانند لقاءالله، محشور شدن با اولیای الهی، بهشت عدن و ... بیان می کند. اگر کسی از میان این دو لذت، لذت های آنی و لحظه ای و کم ارزش دنیایی را انتخاب کند، به لذت های ابدی و ارزشمند نخواهد رسید و باید دانست که درک لذت حقیقی تنها با ریاضت و عرفان حقیقی که همان عمل صالح و انجام دادن واجبات و ترک گناه باشد، حاصل می شود. در واقع لذت های آنی که لذت نیستند، باید ترک کرد تا به لذت بالاتری رسید؛ به قول شاعر:
اگر لذت ترک لذت بدانی
دگر لذت نفس، لذت نخوانی
دو. غریزه ی جنسی
یکی دیگر از مجاری و موارد لذت انسان علاقه به همسر و ارضای غریزه ی جنسی است. اسلام درباره ی غریزه ی جنسی و چگونه استفاده کردن از آن و نیز محدودیت های فطری غریزه ی جنسی مطالب جالب و کمال آفرینی دارد؛ از جمله این که زن و مرد در آفرینش، مکمل یکدیگرند و مقتضای فطرت انسان این است که هر یک از این دو یعنی زن و مرد نسبت به جنس مخالف خود گرایش جنسی دارد، ولی این گرایش از دیدگاه قرآنی دارای ویژگی های زیر است:
1. گرایش به جنس مخالف بدان جهت است که هر یک از زن و مرد مایه ی آرامش و آسایش یکدیگرند. خداوند متعال می فرماید: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها؛ (4) از نشانه های او این است که همسرانی از (جنس) خودتان برای شما آفرید، تا بدان ها آرامش یابید.»
2. گرایش برای تولید و تکثیر نسل در متن آفرینش است که حفظ و بقای نوع انسانی برای تولید نسل است. خداوند می فرماید: «الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساء؛ (5) (همان) کسی که شما را از یک شخص آفرید؛ و از او همسرش را آفرید، و از آن دو، مردان و زنان فراوانی منتشر ساخت.» و نیز می فرماید: «و بث منهما رجالاً کثیراً و نساء؛ و از آن دو، مردان و زنان فراوانی منتشر ساخت.»
بدیهی است که تولید نسل و فرزندان زیاد با ازدواج صورت پذیر است.
3. راه صحیح تکثیر نسل تنها تشکیل خانواده است و خانواده آثار بسیار پرارزش و والایی دارد.استفاده از غریزه ی جنسی در چهارچوب ذکر شده (در قالب ازدواج قانونی) مطلوب و هماهنگ با فطرت انسان و غریزه ی طبیعی او است، اما اگر رفتار جنسی انسان از این مرز تجاوز کرد، ارزش منفی پیدا می کند و قرآن کریم نیز از چنین عملی به تجاوز تعبیر کرده است: «والذین هم لفروجهم حافظون الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین فمن ابتغی وراء ذلک فاولئک هم العادون؛(6) و همان کسانی که دامانشان را (در امور جنسی) حفظ می کنند، مگر در مورد همسرانشان یا آنچه (از کنیزان) مالک شده اند، که در حقیقت آنان (در این موارد) سرزنش نمی شوند، کسانی که فراتر از این جویند، پس تنها آنان تجاوزگرند.»
اگر بنا باشد هر انسانی با هر فردی از جنس مخالفش که بخواهد، رابطه ی جنسی داشته باشد، به یقین بنیاد خانواده متزلزل و فحشا و منکرات در جامعه رواج و امنیت از بین خواهد رفت.
بنابراین، برای حفظ مصالح مترتب بر خانواده و دفع مفاسد مترتب بر بی بند و باری جنسی، لازم است همه ی افراد جامعه به این محدودیت معقول و منطقی که قرآن نیز بیانگر آن است، گردن نهند.
4. آزادی غریزه و بی بند و باری جنسی موجب اختلاط نسل هاست و با اختلاط نسل ها و نطفه ها هدف از آفرینش انسان از بین خواهد رفت، زیرا هدف آن است که انسان با عبادت خلیفه ی خدا روی زمین شود و برای رسیدن به این هدف به پاکی ذاتی نیاز است، ولی اختلاط نسل بنیاد معنویت و پاک بودن ذاتی که لازمه ی خلیفة اللهی است، را از بین می برد.
5. گرایش به جنس موافق خلاف فطرت و نظام آفرینش است و در واقع یک نوع انحراف در گرایش جنسی به شمار می رود. قرآن کریم همجنس گرایی را به قوم لوط نسبت داده و آن را یک ضد ارزش معرفی نموده است. (7)
نتیجه: از بحث های گذشته روشن شد که لذت جویی در فطرت انسان ریشه دارد و قرآن نیز کامیابی از زینت های دنیا را حق فطری انسان می داند، اما لذت حقیقی تنها در این دنیا نیست، بلکه لذت حقیقی را باید لذت های معنوی دانست.
و نیز روشن شد که استفاده از غریزه ی جنسی، فطری انسان است و قرآن نیز تأیید می کند، زیرا خداوند برای انسان همسری از خودش آفریده که مایه ی آرامش او است، و او می تواند تشکیل خانواده دهد و غریزه ی جنسی خود را از این راه تعدیل نماید، ولی رها کردن این غریزه مشکلاتی برای بشر به بار خواهد آورد، از جمله تزلزل بنیاد خانواده، ایجاد اختلاط نطفه ها و دور شدن از هدف خلقت، بنابراین، همان گونه که دین امری فطری است، قوانین آن نیز در همه جا فطرت انسانی را ملاحظه و محافظت کرده است.
قوانین خداوند مانند نسخه ی پزشک است که مصلحت بیمار را به خوبی می داند، در حالی که بیمار ممکن است میل به خوردنی های زیادی داشته باشد، ولی پزشک مصلحت نمی داند برای او تجویز کند، انسان نیز این چنین است که اگر طبق نسخه ی خداوند عمل کند، از نظر روحی، معنوی و حتی جسمی سالم می ماند، اما این انسان میل و اشتها به چیز های فراوانی دارد که به صلاح او نیست و برخی از آن ها کشنده است و حق تعالی مصلحت انسان را بهتر می داند که موارد مضر را برای بشر تجویز نکرده است.
پینوشتها:
1. بقره، 29.
2. زخرف، 71.
3. بلد، 4.
4. روم، 21.
5. نساء، 1.
6. مومنون، 7 ـ 5.
7. نک: سوره ی اعراف، آیات 84 ـ 80.
منبع: رضایی اصفهانی، محمد علی؛ (1387) پرسش های قرآنی جوانان: روابط دختر و پسر، قم، ا نتشارات پژوهش های تفسیر و علوم، چاپ سوم.
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.